نام پژوهشگر: ملیحه تابعی
ملیحه تابعی علی یوسفی
مرگ همواره یکی از نخستین دغدغه های انسان بوده است. مرگ وضعیت نبودنِ انسان است که در مجموعه ای از روابط اجتماعی شکاف ایجاد می کند. هدف از این تحقیق، کشف معنای اجتماعی مرگ با توجه به ساخته ها و نظام های عینیت -یافته اجتماعی، و سنخ شناسی معانی مرگ بین زنان مشهد است. جامعه شناسی مرگ و مردن مطالعه راههایی ست که ارزش ها، عقاید، رفتارها و تمهیدات نهادی در خصوص مرگ به وسیله محیط ها و زمینه های اجتماعی ساختار می یابد. اگرچه مرگ یک تجربه انسانی جهانی است، اما پاسخ های اجتماعی به مرگ براساس نگرش های فرهنگی به مرگ صورت می گیرد. مسأله ای برای تحقیق پدیدارشناسانه مناسب است که به دنبال فهم تجربیات مشترک افراد از پدیده مورد مطالعه باشد و از آنجایی که هدف محقق، رسیدن به معنای مرگ از طریق فهم تجربیات نمونه هاست؛ روش پدیدارشناسی برای رسیدن به این هدف مناسب ترین روش است. به طور کلی معنایی که از مرگ وجود دارد به قرار زیر است: همه افراد جامعه به وجود خداوند و جهان بعد از مرگ اعتقاد دارند، تاحدی مرگ را پذیرفته و از آن می ترسند. همه به مرگ فکر می کنند، و عموماً آن را به عنوان گذاری به دنیایی بهتر می دانند. همه افراد مایلند تعداد سالهای زیادی را در این دنیا بگذرانند. خانواده- و به تبع آن مذهبی و غیرمذهبی بودن- عنصر اساسی شکل دهنده تصویر مرگ است و رسانه ها و مدرسه هیچ اثری بر تصویر مرگ ندارند.