نام پژوهشگر: هادی بهی
هادی بهی محمد علی محمودی
هدف از ارائه ی این پایان نامه بررسی زمان در داستان های جریان سیّال ذهن می باشد. در این راستا در آغاز به پدیده ی مدرنیسم و تأثیر آن در شکل گیری این گونه از رمان های ذهنی پرداخته، سپس تاریخچه ی زمان و نیز آرا و عقاید نظریّه پردازان قدیم و جدید را در این زمینه مطرح کرده ایم. به دلیل اهمّیّت سبک جریان سیّال ذهن در داستان نویسی قرن بیستم، به شرح این شیوه ی داستان نویسی پرداخته و به انواع جابه جایی های زمانی حاکم بر این رمان ها اشاره داشته ایم. زمان در این گونه از رمان ها به گونه های متفاوتی ظهور می یابد، از گذشته به آینده یا از آینده به گذشته. امّا نکته ی قابل تأمّل این است که زمان مبنا و پایه در این رمان ها زمان حال می باشد. به واقع سَیَلان اندیشه ها، خاطره ها و احساسات از طریق تداعی ذهنی در ذهن شخصیّت های رمان موجب می شود که گذشته و آینده در زمان حال شناور گردد. با توجّه به نوع و شکل جابه جایی های زمانی موجود در داستان های مورد بحث(شازده احتجاب، سنگ صبور، سمفونی مردگان، فردا، خشم و هیاهو، بوف کور و پیکر فرهاد) به طور جداگانه به شگردهای جابه جایی زمانی در روایت این رمان ها اشاره شده است.