نام پژوهشگر: فاطمه امیرآبادی فراهانی
فاطمه امیرآبادی فراهانی مریم حسینی
در این پژوهش چهار داستان از مثنوی معنوی مولانا که از آثار غنی و کلیدی ادبیات عرفانی است، با رویکرد کهن-الگویی بررسی شده است. این چهار داستان عبارتند از: «پادشاهزاده که پادشاه حقیقی به وی روی نمود »، «دقوقی و کراماتش» ، «پادشاه و کنیزک» و «حلوا خریدن شیخ احمد خضرویه جهت غریمان » که بر اساس نظریه ی ناخودآگاه جمـعی یونگ و محتـویات آن که کهن الگوها باشند، مـورد بررسی کهن الگویی قرار گرفته اند. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد، در این داستان ها به دلیل حضور ناخودآگاه انواع کهن الگوهای اصلی (آنیما، آنیموس، خود، سایه) و انواع کهن الگوهای فرعی مانند شخصیت های کهن الگویی ( پیر خردمند، پادشاه، پادشاهزاده، ساحره، مادر، پدر و...)، موقعیت های کهن الگویی (خواب و تعبیر خواب، سفر، قربانی کردن، عبادت جمعی، ازدواج، سحر کردن، نیایش و تضرع، گره گشودن، جست و جو و...) و انواع نمادهای کهن الگویی( اعداد، گیاهان، اشیا و...) وجود دارد.