نام پژوهشگر: ندا سمیعی
ندا سمیعی مجید صامتی
اندازه دولت میزان دخالت دولت را در اقتصاد نشان می دهد. در ده های اخیر، مفهوم اندازه دولت در طول زمان و بر حسب ساختارهای اقتصادی، حقوقی و سیاسی تغییر کرده است. به گونه ای که مشارکت سیاسی موجب افزایش و نزدیکی نظارت و کنترل مقامات عمومی در تصمیم گیری می شود و از این منظر موجب افزایش اندازه دولت و مخارج مصرفی برای تخصیص می گردد. از سوی دیگر برخی دیگر از گروه ها هستند که عامل افزایش اندازه دولت می باشند اما این افزایش تنها در جهت منافع این گروه ها خلاصه می گردد. مطالعاتی که در خصوص رابطه میان مشارکت سیاسی و نفوذ سیاسی با اندازه دولت صورت گرفته، محدود است. به ویژه که این موضوع در ایران مورد بررسی قرار نگرفته است. اغلب اقتصاددانان معتقدند که مشارکت سیاسی افراد و نفوذ سیاسی گروه های ذینفع باعث افزایش اندازه دولت از طریق افزایش نسبت مخارج دولتی به تولید ناخالص داخلی می گردد. مطالعات تجربی صورت گرفته در رابطه با این موضوع نیز تا حد زیادی این فرضیه را تأیید می کنند که مشارکت سیاسی بالاتر و نفوذ سیاسی بیشتر هزینه هایی را بر دولت تحمیل می کنند و باعث افزایش اندازه دولت می گردند، اما افزایش در اندازه دولت از جهت افزایش در مشارکت سیاسی به این دلیل است که تقاضا برای کالای عمومی افزایش یافته است در حالی که افزایش در اندازه دولت از سوی افزایش نفوذ سیاسی، به دلیل اعمال نفوذ گروه های ذینفع بر سیاستمداران در صرف مخارج دولتی در جهت منافع خودشان است. هدف این مطالعه، ارزیابی اثر مشارکت سیاسی و نفوذ سیاسی بر اندازه دولت در کشورهای آسیا و اقیانوسیه با استفاده از داده های تابلویی برای دوره 2000 تا 2008 است. بدین منظور، مدل پژوهش بر اساس مدل مولر و استراتمن برای آزمون اثر این دو متغیر بر اندازه دولت ارائه شده است. برای معرفی متغیرهای مشارکت سیاسی چهار شاخص معرفی می گردد، همچنین جهت نشان دادن نفوذ سیاسی از دو شاخص استفاده شده است. تحقیق پیش رو برای اندازه دولت سه شاخص متداول را در نظر گرفته و اثر هر کدام از شاخص های دو متغیر اصلی را بر آن ها ارزیابی می کند. نتایج حاصل از برآورد مدل ها با استفاده از روش اقتصادسنجی گشتاورهای تعمیم یافته و در سناریو اول و دوم، حاکی از آن است که مشارکت سیاسی و نفوذ سیاسی باعث افزایش اندازه دولت در کشورهای مورد نظر می گردد. زیرا با افزایش مشارکت سیاسی تقاضا برای کالای عمومی افزایش می یابد و در نتیجه مخارج مصرفی دولت نیز افزایش می یابد. دولت ها می توانند با تخصیص بهینه منابع و صرف آن ها در جهت ایجاد محیطی شفاف، مشارکت افراد در زندگی سیاسی شان را افزایش دهند و همچنین با افزایش کارایی خود از میزان فشار و اعمال نفوذ برخی گروه های ذینفع بکاهند و میزان فساد را در جامعه تقلیل دهند. از سوی دیگر، زمانی که فساد در این کشورها افزایش می یابد، میزان مخارج مصرفی دولت نیز افزایش و کارایی دولت تقلیل می یابد. می توان نتیجه گرفت که افزایش مخارج مصرفی دولت با افزایش مشارکت سیاسی در جهت بهبود شرایط اقتصادی و سیاسی کشورها می باشد و با بهبود شرایط سیاسی و اقتصادی کشور این مخارج و اندازه دولت باید کاهش یابد. در حالی که در حالت وجود نفوذ سیاسی، مخارج مصرفی دولت صرف مقابله با نفوذ گروه های ذینفع و یا در جهت منافع آن ها می گردد.