نام پژوهشگر: عبدالله میراحمدی سلوکرویی
عبدالله میراحمدی سلوکرویی نهله غروی نایینی
یکی از محورهای عمده تلاش دانشمندان شیعه در حوزه حدیث، شرح و حاشیه نگاری بر کتابهای حدیثی است. این حرکت، به طور عمده از اوایل قرن یازدهم هجری با هدف تبیین مراد جدّی و مفاد استعمالی احادیث، پا به مجموع? دانش های حدیثی نهاد. در این میان الکافی به عنوان یکی از معتبرترین جوامع حدیثی شیعه، منبعی است که هر گروه از اهل حدیث و فلسفه و کلام و غیره بدان مراجعه و در احادیثش نظر و تفکّر می کنند، و به سبب اهمیت و جایگاه برجسته اش مکرّر شرح-هایی بر آن نگاشته اند و در این بین، «شرح الاصول الکافی»، ژرف ترین و عمیق ترین شرحی است که به خام? حکیم متألّه و فیلسوف ربّانی، ملاصدرای شیرازی، تدوین یافته است. اهتمام شارح به جایگاه سند و متن در شرح روایات، کاملاً به بلندای افق اندیش? وی در زمین? دانش حدیث اشاره دارد. ملاصدرا آنچه از مایه ها و ابزار علم را در اختیار داشته برای فهم متنی و فرا متنی احادیث به کار می بندد؛ تا بدان جا که ملاک ارزش گذاری و اعتبار روایات اصول کافی را که غالباً پیرامون مباحث اعتقادی و اخلاقی است، با معیار متن و محتوا سنجیده و سند را شاهدی بر استواری آن تلقی می کند. رویکرد کلی شارح در تبیین احادیث، با وجود شاخص بودن جنب? فلسفی و عرفانی و مبادی حکمی در آن، رویکردی جامع و دربردارند? بیشتر مباحث فقه الحدیث بوده است. ملاصدرا با گردآوری قواعد مرتبط با احراز صحت متن، مباحث ادبی و قرینه های پیوسته، در فهم ظاهر احادیث کوشیده، و با استناد فراوان به آیات قرآن، جمع آوری احادیث وارده در یک موضوع، همچنین توجه به معیار تاریخ، مباحث فقهی، قواعد اصول فقه، مباحث علوم قرآنی، دانش های حدیثی، قواعد منطقی، مباحث روان شناسی در شناخت مراد جدّی حدیث و شناخت مقاصد معصومین (علیهم السلام) همّت گماشته است. هرچند از تأثیر حکمت متعالیه و توجّه به جایگاه عقل، و مبانی ابتکاری آن مانند: هستی شناسی، معرفت شناسی، خداشناسی، و راهنماشناسی، در شرح صدرالمتألهین نمی توان غافل شد، و آن را می توان تلاشی در راستای تقارن و هماهنگی برهان و عرفان با سنّت معرفی نمود.