نام پژوهشگر: مریم رسولی
مریم رسولی عادل نادر علی
فـرهنگ به معنـای عـام تمـام ابعـاد زندگی انسـان را دربرگرفته، به گـونه ای که در کلیـه ی امور سیـاسی، اقتصـادی، اجتمـاعی و کلیه ی روابط انسـانی، به انسـان دیـدگاه می دهد. و از آن جا که دشمنـان همـواره تلاش می کنند زمام فرهنگ را به دست گیرند تا به واسطه ی آن فرهنگ دینی را از بین ببرند، تنها راه مقابله با آنان تشبّث به فرهنگ دینی است؛ از این رو ابتدا باید شاخصه های فرهنگ دینی از قبیل شاخصه های اعتقادی، اخلاقی، سیاسی و اقتصادی شناسایی گردند و عواملی که زمینه ساز تضعیف فرهنگ دینی می باشد را نیز شناسایی و در جهت رفع آن ها تلاش نمود. ?می توان گفت علاوه بر عواملی همچون فقر و تکاثر، تبیین نارسای مفاهیم دینی، تقلید و شخصیّت گرایی، اکراه و اجبار و ... که زمینه ساز تضعیف بنیان های فرهنگ دینی می گردد، خصلت های درونی افراد مانند تکبّر و غـرور، لجـاجت ، هـواپرستی و ... نیز در این زمینه نقش بسـزایی دارند و مـوجب تضعیف و سست شدن باورهـا و ارزش های دینی می شوند. انسان ها دارای طیف وسیعی از صفات، رفتارها و شخصیّت های متفاوتند؛ از این رو تقویت بنیان های فرهنگ دینی نیازمند به روش هایی است که متناسب با مراتب و مدارج اشخاص اتّخاذ شود و از آن جا که قرآن کریم و پس از آن نهج البلاغه گرانقدرترین میراث فرهنگی اسلام می باشند، باید روش های تقویت فرهنگ دینی را از رهگذر مطالعه و تـدبّر در آن ها آموخت؛ چـرا که خـداوند متعـال و امیرالمومنین ? با تـوجّه به فطـرت ، عقل، خـرد و آزاد منشی انسـان و متناسب با روحیّـات و قـوّه ی درک و فهم او از روش هـای متنـوّع و جذّابی استفـاده نموده اند و زیباترین دستاوردها را برای جامعه ی انسانی در صحنه های مختلف تاریخ و تجربه های گوناگون بشری به ارمغان آورده اند. البتّه بایستی توجّه داشت که روش های ذکر شده در قرآن کریم و نهج البلاغه تنها، نمونه هایی از بهترین و موثّرترین روش ها می باشد و نه تمام روش ها.
زهرا قیومی انارکی بهروز محمودی بختیاری
زمینه و هدف: گفتمان عالی ترین و پیچیده ترین سطح بازنمایی زبان است و به صورت ساختار زبانی فراتر از سطح جمله تعریف شده است. با توجه به اهمیت ارزیابی گفتمان و نیز عدم وجود آزمایه ای برای ارزیابی گفتمان در زبان فارسی، هدف از این پژوهش، تدوین آزمایه هایی معتبر برای ارزیابی گفتمان تک گویی بر اساس مدل تولید گفتمان فردریکسن در زبان فارسی و مقایسه توانایی گفتمان در افراد مبتلابه آسیب ضربه ای مغز بر اساس سطوح آسیب گفتمان در مدل فردریکسن بود. روش شناسی: این پژوهش از دو زیر مطالعه تشکیل شده بود. در زیر مطالعه اول که از نوع کیفی و به شیوه دلفی بود، شاخص های ارزیابی گفتمان تک گویی فارسی در بزرگ سالان تدوین شدند. جامعه موردبررسی در این بخش، متخصصان زبان شناسی و آسیب شناسی گفتار و زبان بودند که به شیوه گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش اول زیرمطالعه دوم که از نوع روش شناختی و توسعه ای بود آزمایه های معتبر ارزیابی گفتمان فارسی تدوین و ویژگی های روان سنجی آن ها تعیین گردید. در بخش دیگری از آن که از نوع مقطعی- تحلیلی از نوع غیرتجربی بود، گفتمان های دو گروه افراد بزرگسال طبیعی و افراد بزرگسال مبتلا به آسیب ضربه ای مغزی که به روش مبتنی بر هدف انتخاب شده بودند، آوانویسی و سپس هریک از مقیاس های ارزیابی گفتمان بر طبق راهنمای تدوین شده در زیرمطالعه اول کدگذاری شدند. بعد از آن مقیاس های به دست آمده در دو گروه به نرم افزار spss منتقل شد و داده ها با استفاده از روش تی مستقل و من ویتنی با یکدیگر مقایسه گردیدند و درنهایت محل های آسیب در گفتمان افراد مبتلا به آسیب ضربه ای مغزی در مدل تولید گفتمان فردریکسن مشخص گردید. یافته ها: بررسی روایی محتوایی در تهیه مقیاس ها و آزمایه ها نشان از توافق صددرصدی متخصصان داشت. روایی افتراقی نیز برای هر دو آزمایه، معنادار به دست آمد (p<0.002). نتایج بررسی پایایی آزمون-بازآزمون نشان داد که آزمایه ارزیابی گفتمان روایتی نسبت به گفتمان اقناعی از پایایی بهتری برخوردار است. همچنین نتایج بررسی پایایی درون ارزیاب (همبستگی بالای 0/93) و بین ارزیاب ها (همبستگی بالای 0/82) در تحلیل گفتمان ها حاکی از ثبات اندازه گیری ها بود. مقایسه گفتمان افراد بزرگ سال مبتلا به آسیب ضربه ای مغز و افراد بزرگ سال طبیعی نیز نشان داد که در گفتمان روایتی در متغیر های پیچیدگی جمله ای، خطاهای برونداد کلامی، انسجام واژگانی، مجموع عوامل انسجامی و پیوستگی (p<0/001) و در گفتمان اقناعی در متغیر های پیچیدگی جمله ای، انسجام ربطی، انسجام جانشینی و حذف، انسجام واژگانی، مجموع عوامل انسجامی و پیوستگی (p<0/05) بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: این مطالعه، از یک نیاز بالینی مبتنی بر یافتن ابزاری که بتواند برای ارزیابی مهارت های ارتباطی در اختلالات اکتسابی زبان به کار رود، منشأ گرفته است. در این راستا، ابزاری برای اندازه گیری معیارهای مربوط به سنجش گفتمان برای استفاده توسط محققان و درمانگران معرفی شد. دسترسی به توصیفات دقیقی از گفتمان، منجر به درک بهتری از ماهیت ناتوانی ارتباطی ای می شود که افراد مبتلا به آسیب گفتمان را تحت تأثیر قرار داده است و می تواند به درمانگران در توسعه استراتژی هایشان برای کمک به افراد مبتلا به آسیب در گفتمان کمک کند تا بر این ناتوانی فائق آیند.