تحقیق حاضر به ارزیابی اثربخشی سیستم های اطلاعاتی بانک صنعت ومعدن می پردازد. به منظور سنجش اثربخش بودن سیستم های اطلاعاتی با مطالعه ادبیات مرتبط با سیستم های اطلاعاتی، مدل تحلیلی تحقیق (مدل دلون ومکلین) انتخاب شد که این مدل با سنجش رضایت کاربران سیستم های اطلاعاتی، به ارزیابی اثربخش بودن آن می پردازد. سوال اصلی این تحقیق این است که آیا سیستم های اطلاعات بانک (صنعت و معدن) اثربخش است؟ روش پژوهش این تحقیق، توصیفی و پیمایشی است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات تحقیق، از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با کارشناسان بانک و همچنین پرسشنامه ای شامل 45 سوال با طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است. تحقیق حاضر از نوع هدف، تحقیقی کاربردی است. جامعه آن شامل کاربران سیستم های اطلاعاتی بانک صنعت و معدن است که نمونه ای به حجم 90 نفر از بین آنان، با روش طبقه بندی نسبی انتخاب شده است. با توجه به هدف تحقیق یازده فرضیه تدوین گشت. برای آزمون فرضیات از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. با استفاده از آزمون کای دو، ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون و مقایسه میانگین ها، تمامی فرضیات در سطح 95/0 پذیرفته شدند. بنابراین می توان گفت با افزایش کیفیت اطلاعات (خروجی های سیستم)، افزایش کیفیت سیستم (بعد تکنیکی سیستم) و افزایش کیفیت خدمات سیستم، سودمندی درک شده توسط کاربران و رضایت کاربران از سیستم ها افزایش می یابد، بنابراین با توجه به رضایت کاربران از کیفیت اطلاعات، کیفیت سیستم ها و کیفیت سرویس و خدمات سیستم های اطلاعاتی، می توان گفت سیستم های اطلاعاتی بانک صنعت و معدن اثربخش می باشد. در پایان نیز، پیشنهاداتی با هدف افزایش اثربخشی سیستم های اطلاعاتی به مدیران و کاربران بانک ارائه شده است.