نام پژوهشگر: ناصر حسن پور

مرکز آفرینش هنرهای رسانه ای
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1389
  ناصر حسن پور   فرهاد احمدی

تاثیرات ناشی از پیشرفت دانش الکترونیک و تکنولوژی اطلاعات بر زندگی بشر به حدی بوده است که از این تحولات به عنوان انقلاب اطلاعات در زندگی بشر یاد می کنند . از این رو ابزارهای انتقال اطلاعات میان انسانها که به تعبیری می توان از آنها با عنوان رسانه یاد کرد در جهان پسامدرن اهمیتی ویژه یافته اند . رسانه ها در این دوران بر تمامی عرصه های زندگی بشر از جمله عرصه های فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، هنری تاثیر گذار هستند .استفاده گسترده رسانه ها از هنر به عنوان عاملی برای تاثیرگذاری موثرتر ، سریعتر و جذاب تر سبب شکل گیری شاخه های جدیدی در هنر شده است که آنها را هنرهای رسانه ای می نامند . لذا ایجاد مرکزی در زمینه تولید و گسترش هنرهای رسانه ای که بتواند با بهره گیری از راهکارهای معمارانه ، بستری جهت تعامل میان فعالان عرصه های هنر و رسانه در کنار یکدیگر به وجودآورد بسیار محسوس است . در چنین بستری هنر و تکنولوژی رسانه به موازات یکدیگر گسترش یافته و در راستای تکامل یکدیگر عمل خواهند کرد . ایجاد چنین مرکزی می تواند سبب گردد جامعه گسترده هنرمندان ایرانی با بهره گیری از ابزار های رسانه ، به معرفی فرهنگ و هنر ایرانی را به جامعه گسترده مخاطبان در سرتاسر جهان بپردازند . در این راستا بهره گیری از تکنولوژی روز با تاثیر پذیری از زیبایی شناسی جهان پسامدرن در عصر انقلاب رسانه ها و با نگرش پایدار در روند طراحی از جمله جهت گیریهای عمده بوده است . تاثیرات مبانی نظری مطرح شده در دوران جدید که سبب شکل گیری شناخت متفاوت انسان از محیط پیرامونش شده است بر هنر و معماری در این دوران موثر بوده است . جستجوی این تاثیرات بر نیازها و نحوه زندگی انسان دوران جدید و به تبع هنر و زیبایی شناسی او و در نتیجه معماری که برای این انسان جدید مطرح می گردد بر روند طراحی این مجموعه تاثیر گذار بوده است . شناخت عناصر تاثیر گذار محیط پیرامون این مجموعه بر معماری آن در این پروژه مد نظر بوده است .

بررسی جامعه شناختی رابطه الگوهای جامعه پذیری دانش آموزان در خانواده با میزان آگاهی هویت جنسی آنان (مطالعه موردی : دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر اردبیل)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1393
  ناصر حسن پور   صمد عابدینی

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین الگوهای جامعه پذیری دانش آموزان در خانواده با میزان آگاهی هویت جنسی در بین دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر اردبیل با روش پیمایشی و به صورت مقطعی انجام گرفته است. نمونه آماری شامل 385 دانش آموز مقطع متوسطه دوره دوم بود که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده بودند.ابزارهای سنجش عبارت از مقیاس الگوهای جامعه پذیری فرزندان در خانواده که بومی سازی شده از مقیاس شیوه های فرزند پروری بامریند و مقیاس میزان آگاهی هویت جنسی که محقق ساخته بود مورد استفاده قرار گرفت.داده ها از 385 دانش آموز بوسیله پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی آزمون همبستگی پیرسون، آزمون تی تست مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج بدست آمده بوسیله آزمون پیرسون نشان داد که بین الگوهای جامعه پذیری دانش آموزان و میزان آگاهی هویت جنسی رابطه وجود دارد. و همچنین بین الگوی دمکراتیک و میزان آگاهی هویت جنسی،بین الگوی استبدادی و میزان آگاهی هویت جنسی و بین الگوی آسان گیر و میزان آگاهی هویت جنسی دانش آموزان رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین نتیجه آزمون تی تست نشان داد که میزان آگاهی هویت جنسی در بین پسران بالاتر از میزان آگاهی هویت جنسی دختران می باشد. و نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که میزان آگاهی هویت جنسی دانش آموزان در بین خانواده های آسان گیر متفاوت از خانواده های دمکراتیک و استبدادی می باشد. . بطوری که میزان آگاهی هویت جنسی فرزندان خانواده های آسان گیر پایین و میزان آگاهی هویت جنسی خانواده های دمکراتیک و استبدادی بالا می باشد.