نام پژوهشگر: محمد رامین نادری
محمد رامین نادری مهری پریرخ
در فرایند رشد شناختی کودک از جنبه ذهنی، توانمندی هایی به دست می آورد که بر میزان شناخت او از محیط و چگونگی تعامل با آن، اثر گذاشته و به شکل گیری ساختارهای ذهنی او می انجامد. به این دلیل پیاژه اهمیت ویژه ای برای رشد شناختی کودکان در نظر گرفته و نقش تجربه در آن را بیش از آموزش می داند. وب، محیطی نوین و قابلیت هایی گسترده برای تجربه اندوزی، یادگیری و سرگرمی در مدرسه، کتابخانه و خانه برای کودکان فراهم کرده است. با این وجود، مشخص نیست این منابع اطلاعاتی تا چه میزانی می توانند بستری برای تجربه فعال در جهت بهبود رشد شناختی کودکان ایجاد کنند. هدف از انجام پژوهش جاری تحلیل توانمندی وب سایت های کودکان 7 تا 11 سال در پرورش مهارت ها و ویژگی های مورد توجه در نیم دوره عملیات عینی از دیدگاه نظریه رشد شناختی پیاژه می باشد. این پژوهش کاربردی، با استفاده از روش های تحلیل محتوا و پیمایشی در دو بخش انجام شد. در بخش نخست برای ساخت ابزار گردآوری اطلاعات، پیشینه های موجود تحلیل و چهار مفهوم پایه ای "اجتماع پذیری"، "درک مفهوم های زمان و سرعت، فضا، مکان و طول و عدد"، "تفکر منطقی" و "کنجکاوی" شناسایی شد. برای گردآوری اطلاعات سیاهه وارسی مورد استفاده قرار گرفت. از آنجا که تجربه مشابهی در پیشینه ها به دست نیامد، سیاهه وارسی، بر پایه رهنمودهای ارائه شده توسط استافلبیم (stufflebeam, 2000) برای طراحی این ابزار، استفاده گردید. در این فرایند، متغیرهای کلی و جزئی در پیوند با هر مفهوم شناسایی شد. از تفسیر برخی از رهنمودها و نیز متغیرهای جزئی، 169 مصداق به دست آمد و به سیاهه وارسی راه یافت. با انجام دسته بندی، این مصداق ها در 7 طبقه کلی (متغیرهای کلان) و 18 طبقه فرعی (متغیرهای جزئی) قرار گرفتند. در این فرایند، اعتبار هر مرحله از طراحی با مشورت با صاحب نظران و متخصصان کنترل شد. بخشی از نمونه پژوهشی، 30 وب سایت انگلیسی که به روش نمونه گیری تصادفی نظام مند از سیاهه "بهترین وب سایت ها برای کودکان" ، انتخاب گردید را در بر گرفت. بخش دیگر را نیز 11 وب سایت فعال طراحی شده در ایران تشکیل داد که توسط دیگر پژوهش ها مناسب معرفی شده بودند. یافته ها نشان داد که وب سایت های مورد بررسی در بسترسازی برای پرورش چهار مفهوم پایه ای و در پی آن رشد شناختی نقش کمی دارند. در این میان، تفکر منطقی بیشتر در طراحی وب سایت ها مورد توجه بوده است. نتیجه آزمون فریدمن برای فرضیه نخست ثابت کرد که تفاوت معناداری میان میزان حضور هر یک از متغیرهای کلان در وب سایت های کودکان وجود دارد. انجام آزمون های t و u من ویتنی برای فرضیه دوم ثابت کرد که از نظر حضور متغیرهای کلان و جزئی، تفاوتی میان وب سایت های حاضر در دو گروه سرگرمی و آموزشی وجود ندارد. نتیجه آزمون دوم در راستای بیان های نظری بوده و نویدبخش می باشد اما نتیجه آزمون نخست به نقش کم این منابع، در رشد همه جانبه شناخت اشاره دارد. دستاوردهای این پژوهش، جدول رتبه بندی وب سایت ها بر پایه معیارهای رشد شناختی کودکان و سیاهه ارزیابی و/یا طراحی وب سایت های مناسب برای کمک به آن می باشد. این ابزارها، الگوهای مناسبی برای سه گروه از استفاده کنندگان آن می باشند: کتابخانه ها در طراحی و یا استفاده از وب سایت ها برای کمک به رشد شناختی کودکان؛ طراحان برای ایجاد چنین وب سایت هایی؛ و معلمان و والدین برای بهره گیری از آنها.