نام پژوهشگر: ستار امیدی
ستار امیدی محسن بهشتی سرشت
در میان قوم کرد همواره کسانی بودند که تشکیل یک حکومت کرد را در جهت تظلم خواهی ملت خود در سر می پروراندند و تلاش های زیادی نیز در این زمینه انجام می دادند. اما هر بار با سرکوب شدید حکومت مرکزی، بویژه در دوره ی رضاخان مواجه می شدند. این گونه اقدامات موجب گسترش افکار ناسیونالیستی قومی در میان جامعه ی کرد می شد. اشغال ایران در اثر جنگ دوم جهانی و از دست رفتن اقتدار حکومت مرکزی فرصت مناسبی از برای آن دسته از ناسیونالیست های قومی بود که در خلاء بوجود آمده به آروزهای خود جامه ی عمل بپوشند. از طرفی نیز منطقه ی مهاباد به خاطر عدم وجود نیروهای اشغالگر خارجی و نیروهای ایران، به نوعی به سرزمینی بی صاحب تبدیل شده بود. با فعالیت احزابی چون کومله ی ژ.ک و دموکرات کردستان و تلاش های افراد بانفوذی چون قاضی محمد و بویژه امید به حمایت شوروی، مهاباد به عنوان مرکز اصلی فعالان سیاسی کرد در این زمان آماده ی تشکیل حکومت شد. در این راستا باور اصلی سران کرد آن بود که باید در زیر سایه ی حمایت یک قدرت بزرگ اقدام به عملی کردن اهداف خود کنند و بعد از ناامیدی از دیگر قدرت ها به شوروی تکیه کردند و به مرور وارد روابط پیچیده ای با روس ها شدند تا جایی که جمهوری در مهاباد به امید حمایت آن ها تاسیس شد و نیز بر همین اساس قادر به ابراز وجود در برابر حکومت مرکزی شد، وجود نیروهای زبده ی بارزانی و فعالان سیاسی کرد عراقی نیز بر این انگیزه ی سران مهاباد افزوده بود. اما در اثر توافقات تهران ـ مسکو و زیر فشارهای بین المللی، روس ها مجبور به تخلیه ی ایران شدند و بعد از سقوط حکومت تبریز که همزمان با مهاباد تأسیس شده بود مهاباد تنها ماند. بنابراین جنبشی که در طول سالیان دراز و پر فراز و نشیب و به مرور زمان شکل گرفته و تشکیل حکومت مهاباد اوج آن بود در اثر فشارها و عوامل داخلی و خارجی دوام نیاورده و به شکست انجامید اما پیامدهای آن در تحرکات آینده ی کردها چشمگیر بود. حکومت مهاباد در مدت اندک عمر خود دست به اقدامات گوناگون فرهنگی، نظامی و اقتصادی زد اما به دلایلی چند این گونه اقدامات ناتمام و ناموفق باقی ماند.