نام پژوهشگر: سید حامد محمدی
سید حامد محمدی سعید بینای مطلق
شر نزد افلاطون به طور مردد مورد بررسی قرار گرفته است. از بحث او در مورد مثال شر گرفته تا صانع شر و همچنین است مبنای متافیزیکی شر. طبق آراء او ضروری است که شر دارای صورت مثالی باشد و هم با توجه به ذات مثال که چیزی جز زیبایی نیست محال است که شر دارای صورت مثالی باشد. شر ضروری است که صانع داشته باشد و هم با توجه به ویژگی های صانع نزد او که اهم آنها خیر محض بودن اوست، محال است که صانع شر را آفریده باشد. شر نزد او هم دارای مبانی متافیزیکی است و هم ریشه ای جز در عالم فیزیک ندارد. آن چیزی که مهم به نظر می رسد این است که با توجه به هر کدام از آن نتایج، این نتیجه قطعی است که عدمی بودن شر نزد افلاطون ، اشتباه برداشتی است که برخی اندیشمندان ، از نظر افلاطون در مورد شر داشته اند. شر به هیچ روی عدمی نیست و در افلاطون نیز عدمی در نظر گرفته نشده است. مسئله شر در افلاطون حل که نمی شود؛ هیچ، سنگین تر و افزون تر نیز می گردد.