نام پژوهشگر: هژیر مهری علی ابادی
هژیر مهری علی ابادی احمد واعظی
مبنا و اساس نظریه عدالت رالز راسنت اخلاقی قراردادگرای هابز و لاک و وجدان گرایی روسو و وظیفه گرایی کانت تشکیل می دهد. از همین رو او نظریه خود را « عدالت به مثابه انصاف » می انگارد وهدف آن نیز این است که به روش اخلاقی، اصول عدالت را کشف و وضع کند وعدالت را به نتایج حاصل از تصمیم گیری منصفانه مربوط سازد. پس اولا درنگاه او عدالت فضیلت است وثانیا بی طرفی وانصاف است ؛ آن هم نه به عنوان صفت فردکه به « عنوان صفت وضعی که در درون آن وضع ، اصول عدالت گزینش شود » . اهمیت نظریه عدالت در تحولی است که درجریان تفکر سیاسی جهان معاصر ایجاد کرده است که دچار رکود شده بود وبا نظریه عدالت جان تازه ای گرفت . هدف این رساله تفسیر اخلاقی نظریه عدالت وهمچنین برجسته نمودن اصول اخلاقی نظریه عدالت است که تأثیر پذیری ازبعضی مکاتب اخلاقی مبنا قرار می گیرد . روش انجام کار روش توصیفی – تحلیلی است که ضمن اشاره به شرایط زمان رالز، به توصیف وتحلیل ارکان اصلی فلسفه رالز پرداخته می شود ودر نهایت ارزیابی کلی از نظریه او به عمل خواهد آمد. نتیجه اینکه رالز درچالش با نظریه سود گرایی به پیروزی دست یافت وشاهد مثال عینی قلم فرسایی متفکران درزمینه این نظریه است، دستاوردهای دیگر نظریه رالز وارد ساختن مفهوم عدالت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی درادبیات فلسفه مغرب زمین بود که سبب نوزایش فلسفه سیاسی در قرن بیستم بود، که متفکران دیگری هم از شاخه های فلسفه های مضاف راجع به نظریه او اظهار نظر کردند وبه شاخه فلسفه سیاست کشیده شدند.