نام پژوهشگر: محمد طاهرنژادلداری
محمد طاهرنژادلداری نادر رازقی
امروزه آثار باستانی وجاذبه های طبیعی وفرهنگی از عوامل مهم درجذب توریست می باشند پژوهش حاضر درصددتبیین وتحلیل جامعه شناختی میزان جذب توریست به شهرستانهای بابلسر وفریدونکار است مدعای تبیینی مادراین تحقیق این است که صنعت گردشگری در این شهرستانها ؛با توجه به جاذبه های طبیعی وفرهنگی فراوان نتوانسته است توریست های زیادی کسب کند .سوال اصلی این است که چرا صنعت توریسم در ایران مازندران وشهرستانهای موردنظر نتوانسته است درجذب توریست موفق باشد؟دستگاه نظری این پژوهش برالگوی تلفیقی استوار است وفرضیات تحقیق نیز از مدل نظری تحقیق استخراج شده اند .جمعیت آماری شامل کلیه توریست های که وارد شهرستانهای بابلسروفریدونکنار درعید سال 1389شده اند می باشد وحجم نمونه نیز 300نفر است وروش تحقیق روش پیمایشی بوده گردآوری داده ها هم از طریق پرسشنامه انجام شد.تحلیل داده هابه کمک نرم افزار صورت گرفته و از تکنیک رگرسیون ساده ؛ چندگانه وتحلیل مسیر برای داده ها استفاده شده است. متغییرهای مستقل دراین تحقیق شامل تبلیغات؛فرهنگ گردشگری؛آموزش فرهنگ گردشگری؛امنیت وجاذبه های مقصدگردشگری و متغییروابسته میزان جذب توریست به مناطق مورد نظر است یافته ها نشان دهنده آن است که ضریب همبستگی متغییر آموزش فرهنگ گردشگری بامیزان جذب توریست به اندازه62/0است وبالاترین ضریب همبستگی دراین تحقیق است وکمترین همبستگی مربوط به متغییر امنیت به اندازه31/0 است نسبتی از واریانس متغییر جذب توریسم که از طریق متغییر آموزش وفرهنگ گردشگری تبیین شده برابر با 38/0است.نتایج تحلیل مسیر نیز نشان دهنده آن است که متغییر آموزش فرهنگ گردشگری نسبت به سایر متغییرها درتبیین میزان جذب توریسم سهم بیشتری دارد