نام پژوهشگر: سیده زهرا میرباقری
سیده زهرا میرباقری مسعود چلبی
چکیده پژوهش حاضر به بررسی جامعه شناختی هنجارشکنی جنسی می پردازد و علل آن را بررسی می کند. چارچوب نظری این پژوهش برگرفته از "نظریه کژرفتاری چلبی" و تلفیق آن با دیگر نظریه های پژوهش حاضر است. به لحاظ روش شناختی، این پژوهش تلفیقی از دو روش؛ کیفی و کمی است که به صورت مکمل هم، درجهت ارائه تصویر کامل تری از موضوع تحقیق استفاده گردیده است. در روش کیفی از دو نوع طرح تحقیق: "مورد پژوهی تکیه بر موضوع های نظری (تئوریک)" و مورد پژوهی ابزاری "محتمل ترین موارد" و "نامحتمل ترین موارد" استفاده شده است. بنابراین با تکنیک مصاحبه ی نیمه ساخت یافته از 19 مورد، با داشتن شرایط خاص تحقیق، اطلاعات جمع آوری شده است، سپس در روش کمی، با استفاده از تکنیک پیمایش از 117 نفر از افراد جامعه مورد مطالعه، پرسشنامه گردآوری شده است. در هر دو روش، نمونه ها از افراد 18 تا 35 ساله تهرانی، از هر دو جنس بوده است. برای تحلیل داده های کمی از آزمون های مختلف آماری و تحلیل مسیر استفاده شده است و برای تحلیل داده های کیفی از تیپولوژی موردها استفاده گردیده است. یافته های این پژوهش نشان دادند که متغیرهای فرصت (فرصت رابطه ای)، انتظار (سازگاری درونی، اخلاق عملی، اخلاق نظری، کنترل) و معنا (نگاه به ازدواج، نگاه به بکارت، نگاه به روابط جنسی) با هنجارشکنی جنسی رابطه ی معنادار دارند و این رابطه بگونه ایست که با افزایش این متغیرها، هنجارشکنی جنسی کاهش می یابد. هم چنین 9 مفهوم در قالب تیپولوژی، در یافته های روش کیفی آورده شده اند که عبارت اند از: تیپ های نگاه به ازدواج، نگاه به بکارت، نگاه به روابط جنسی که در این تحقیق مولفه های معنا می باشند، تیپ های محتمل ترین موارد و نامحتمل ترین موارد به هنجارشکنی جنسی، در جهت اثبات و رد تئوری کژرفتاری چلبی آورده شده اند. نتایج یافته های پژوهش کمی و کیفی، حاکی از آن بود که میانگین هنجارشکنی جنسی مردان بیشتر از زنان است. هم چنین متغیرهای مستقل؛ محرومیت نسبی، فرصت مادی، فرصت رابطه ایی، فرصت فرهنگی، کنترل، اخلاق عملی، سازگاری درونی، سازگاری بیرونی، نگاه به ازدواج، نگاه به بکارت، نگاه به روابط جنسی، در احتمال هنجارشکنی جنسی جوانان تأثیرگذار می باشند. در این مطالعه، بیشترین تبیین از هنجارشکنی جنسی را، نگاه به روابط جنسی داشته است.