نام پژوهشگر: مرضیه صالح پور
مرضیه صالح پور محسن قاسم پور
مجمع البیان و روض الجنان دو تفسیر مهم شیعی، متعلق به قرن ششم هجری قمری می باشند که در ادامه سنت تفسیری سترگ شیعه پس از شیخ طوسی و تحت تأثیر تفسیر تبیان تدوین شده اند. اثر مهمی که از اهم منابع تفسیری این دو بوده است. روش مولفان این دو تفسیر، روش عقلی- اجتهادی است و سعی نموده اند که با تدبر در آیات و استفاده از منابعی چون قرآن، روایات و علوم لغت تفسیری جامع را ارائه نمایند. از ویژگی های مهم و برجسته این دو تفسیر، افزون بر جنبه های کلامی، رویکرد ادبی آن دو به ویژه جایگاه خاص مباحث لغوی است که آن ها را جزء برترین تفاسیر در این زمینه قرار داده است. طبرسی و ابوالفتوح ضمن بهره گیری از منابع اصیل لغوی و تفسیری، نظرات خود را نیز ارائه نموده اند. مباحثی چون «ترادف، اضداد، اشتقاق» از مباحث لغوی مشترک دو تفسیر است. در این پایان نامه این سه جنبه از رویکرد ادبی مورد تحلیل قرار گرفته است. پس از بررسی های نسبتاً گسترده ای که در مورد موضوع ترادف در این دو تفسیر صورت گرفت این نکته آشکار گردید که هر دو مفسر پدیده ترادف در قرآن را باور ندارند و قائل به فروق لغوی هستند. اهتمام طبرسی به بیان فروق لغوی بیش از ابوالفتوح است. ضمن این که ابوالفتوح در مقایسه با طبرسی، از نظرات دیگران بیشتر بهره برده است. رهاورد این پژوهش در بخش مربوط به اضداد به این نتیجه منتهی شد که این دو مفسر وجود پدیده اضداد را در قرآن پذیرفته اند و از آن در تفسیر آیات بهره برده اند. تعداد کلماتی که در تفسیر روض الجنان به عنوان اضداد مطرح و بررسی شده است، در مقایسه با تفسیر مجمع البیان بیشتر است. البته برخی از کلماتی که ابوالفتوح در شمار اضداد آورده است، در کتب موسوم به اضداد یافت نمی شوند. ریشه یابی کلمات و تشخیص اصل معنایی آن ها، از مولفه های مهم در بررسی های ادبی است. این دو مفسر در این جنبه ادبی، یعنی موضوع اشتقاق، نیز برخوردی فعال وپویا دارند. به عبارتی می توان گفت طرح و بررسی این جنبه ادبی از دیگر مشترکات دو تفسیر است. با این همه در هر دو تفسیر بحث ایتمولوژی کم رنگ است. می توان گفت برتری مجمع البیان بر روض الجنان در مباحث ادبی، ابتکار طبرسی در تنظیم و انسجام مطالب در بخشی جداگانه است که دسترسی به آن را برای مخاطب آسان نموده است.
مرضیه صالح پور شراره مهدی زاده
تحقیق حاضر با طرح این مسئله که نحوه و میزان تماشای برنامه های تلویزیون چه تاثیری بر سرمایه اجتماعی درون خانواده در دو بعد ساختاری و شناختی دارد، کار خود را آغاز می کند. برای تحلیل سرمایه اجتماعی خانواده از نظریه "سرمایه اجتماعی در خانواده"، کلمن استفاده شده است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و تکنیک جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد. به منظور تحلیل داده ها از رگرسیون دومتغیره، رگرسیون چند متغیره و آنالیز واریانس متناسب با فرضیات تحقیق استفاده شده است. نتایج این تحقیق از نمونه 382 خانواده، به صورت نمونه گیری سهمیه ای طبقه ای و از طریق جدول مورگان از جامعه آماری خانواده های دانش آموزان مقطع دبیرستان (اعم از دختر و پسر) در شهر مشهد بدست آمده است. واحد مشاهده این تحقیق مادران دانش آموزان هستند. نتایج این تحقیق نشان می دهد رابطه معناداری میان نحوه و میزان تماشای برنامه های تلویزیون و سرمایه اجتماعی خانواده وجود دارد که می تواند به افزایش و تقویت این سرمایه منجر شود و برخلاف تئوری هایی که تلویزیون را عامل مهم فردگرایی و کاهش تعاملات درون خانواده و فرسایش سرمایه اجتماعی خانواده می دانند، تلویزیون می تواند به کانونی برای افزایش تعاملات میان اعضا و جهت گیری در احساس صمیمیت، میزان اعتماد، حمایت متقابل و نظارت والدین بر فرزندان تبدیل شود.