نام پژوهشگر: سعید سلالی

ارزیابی کمی بیان ژنهای mdr1 و oct1 در بیماران مبتلا به cml فیلادلفیا مثبت مقاوم به درمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  سعید سلالی   سعید کاویانی

لوسمی میلوئیدی مزمن(cml) یک بدخیمی هماتولوژیک است که مشخصه ی آن حضور کروموزوم فیلادلفیا می باشد. این کروموزوم در نتیجه جابجایی متقابل بین کروموزوم 9 و 22 بوجود می آید. در سطح مولکولی این جابجایی منجر به تشکیل ژن الصاقی bcr-abl می شود که به یک پروتئین kda 210 ترجمه می شود. این پروتئین یک دومن تیروزین کیناز با فعالیت مداوم دارد که فعالیت آن برای بیماری زایی cml ضروری است. ایماتینیب (imatinib) یک مهارکننده ی تیروزین کیناز است که پتانسیل مهار فعالیت تیروزین کینازی bcr-abl را دارد. اکثریت بیمارانی که بیماری آنها به تازه گی تشخیص داده شده پاسخ خیلی خوبی نسبت به ایماتینیب نشان می دهند. با وجود این گروهی از بیماران وجود دارد که پاسخ ناچیزی نسبت به درمان با ایماتینیب نشان می دهند. احتمال پیشرفت بیماری در این بیماران زیاد هست. مقاومت به درمان دارویی یک مشکل شایع در خیلی از بیماری ها، بویژه در موارد بدخیمی ها می باشد. تاکنون بعضی از مکانیسم های مقاومت نسبت به ایماتینیب روشن شده است. این مکانیسم ها شامل؛ تزاید ژنی bcr-abl، افزایش بیان پروتئین مربوط به آن، وجود جهش ها در bcr-abl و افزایش بیان پروتئین های efflux نظیر p-gp می شوند. مطالعات قبلی اثبات کرده اند که ایماتینیب سوبسترای پمپ های efflux و influx سلولی بترتیب mdr1 و hoct1 هستند. به منظور بررسی توانایی mdr1 و hoct1 در القای مقاومت به ایماتینیب، ما بیان این ژن ها را در یک گروه 32 نفری از بیماران cmlی و 27 فرد سالم به عنوان گروه کنترل مورد مطالعه قرار دادیم. گروه بیماران و گروه کنترل سازگاری نزدیکی از لحاظ سن و جنس با هم دیگر داشتند. بیان کمی ژنها در سلول های تک هسته ای خون محیطی(mncs) بوسیله ی real-time pcr ارزیابی و با بیان b-actin نرمالیزه شد. بیان hoct1 در بیماران متغیر بود و اختلاف بین مقادیر میانگین بیان hoct1 در گروه بیماران و گروه کنترل از لحاظ آماری معنی دار نبود(63/0= p). بعلاوه تفاوت بیان hoct1 بین بیماران فاز مزمن با بیماران فاز تسریع شده و بلاستیک بررسی شد که از لحاظ آماری اختلاف معنی داری وجود نداشت(47/0= p) . نتایج بررسی بیان mdr1 در بین گروه بیماران و گروه کنترل، افزایش بیان چند برابری این ژن را در گروه بیماران نشان داد. و این اختلاف بیان در بین دو گروه از لحاظ آماری معنی دار بود(001/0= p). همچنین بیان mdr1 در گروه بیماران فاز تسریع شده و بلاستیک نسبت به بیماران فاز مزمن افزایش داشت و از لحاظ آماری معنی دار بود(04/0= p). بطور خلاصه ما نشان دادیم که در بیماران cml ی بویژه در بیماران فاز تسریع شده و بلاستیک mdr1 در سطوح بالایی بیان شده و می تواند علت پیشرفت بیماری باشد. بیان و عملکرد متمایز این ناقلین منجر به کاهش غلظت های داخل سلولی ایماتینیب شده که در نتیجه مرگ سلولی در سلول های سرطانی رخ نخواهد داد.

کاربرد سلولهای بنیادی مزانشیمی بافت چربی در انتقال ژن trail به منظور القای آپوپتوز در رده سلولی لوکمیایی hl-60
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  سعید سلالی   سعید کاویانی

سلولهای بنیادی مزانشیمی (mscs) گروهی از سلولهای بنیادی بالغین هستند که بصورت طبیعی در بدن وجود داشته و حضور این سلولها در بافت های مختلف گزارش شده است. امروزه بدلیل قابلیت ذاتی این سلولها در تمایز به رده های مختلف، توجه زیادی را در زمینه های سلول درمانی و ژن درمانی به خود معطوف کرده¬اند. مغز استخوان و بافت چربی بعنوان دو منبع عمده این سلولها هستند. با وجود اینکه مغز استخوان (bm) بعنوان اولین منبع برای mscها شناخته می شود، بافت چربی نیز بعنوان یک منبع معتبر برای پیش سازهای مزانشیمی معرفی شد است. بافت چربی را می توان در مقادیر مناسب جمع آوری کرده و اقدام به جداسازی تعداد زیادی از سلولهای ad-msc کرد. این سلولها می توانند ابزاری موثر برای ژن درمانی بر پایه سلول ارائه نمایند. ما در این مطالعه از ad-mscها جهت عرضه مولکول پیش آپوپتوتیک جهت درمان سلولهای لوکمیایی استفاده کردیم. ad-mscهای انسانی جداسازی و بوسیله یک وکتور لنتی ویروسی کد کننده فرم ترشحی لیگاند القا کننده آپوپتوز مرتبط با فاکتوز نکروز توموری (trail)، ترانسداکت شدند. trail یک لیگاند پیش آپوپتوتیک است که در انواعی از سرطانهای انسانی القای آپوپتوز می کند اما سلولهای نرمال را نادیده می گیرد. اگر چه چندین مطالعه فعالیت ضد سرطانی پروتئین trail انسانی نوترکیب را اثبات کرده اند اما استفاده از آن محدود می باشد زیرا بدلیل پاکسازی سریع از پلاسما بوسیله کلیه، دارای نیمه عمر کوتاهی می باشد. ما به منظور غلبه بر این محدودیت ها از ad-mscهایی که بصورت ماندگار ترانسداکت شده بودند استفاده کردیم این سلولها می توانند بعنوان یک منبع ثابت از تولید trail عمل کنند. ما در هم کشتی mscهای ترشح کننده پروتیئن trail با سلولهای لوکمیایی، پتانسیل چشمگیر ad-msc های تغییر ژنتیکی یافته با trail را در القای آپوپتوز در رده سلولی لوکمیایی hl-60 و سلولهای تک هسته ای بیماران مبتلا به aml را در مقایسه با گروه کنترل مشاهده کردیم (p < 0.05). حداکثر میزان القای آپوپتوز در رده سلولی hl-60، 25% بود و نشانگر وجود مقاومت بخشی از سلولها به مرگ القا شده بوسیله پروتئین trail است. اما در مورد نمونه-های بیماران حداکثر میزان القای آپوپتوز در سه نمونه بیمار بطور میانگین 50-45% بود. ما همچنین در آزمایشات همکشتی در in vitro در پلیت های ترانس-ول سنجش مهاجرت، نشان دادیم که کشت سلولهای hl-60، اما نه محیط dmem فاقد fbs، مهاجرت mscs را حمایت کرده و موجب افزایش مهاجرت آنها می شوند (p < 0.05). این نشانگر این امر می باشد که سلولهای لوکمیایی سایتوکاین هایی را در محیط اطراف ترشح و آزاد می کنند که موجب مهاجرت ad-mscها به سمت این سلولها می شود و ad-mscها دارای گیرنده های این سایتوکاین ها بر سطح خود هستند که قادر نشان دادن پاسخ به این عوامل هستند این نتایج نشان می دهد که trail-msc ها دارای پتانسیل استفاده به عنوان ناقلین عرضه کننده موثر برای ژنهای درمانی جهت درمان سرطانهای خونی باشند.