نام پژوهشگر: رضا کمالی فر
رضا کمالی فر علیرضا صفاهیه
جوامع ماکروبنتوزی جنگل مانگرو بردستان جهت بررسی وضعیت زیست محیطی این زیستگاه مورد مطالعه قرار گرفت. منطقه مورد مطالعه شامل توده ای از درختان حرا در دو سمت کانال مرکزی خور بوده و مساحتی در حدود 2 هکتار را شامل می شود. نمونه برداری در طی چهار فصل و از شهریور 1387 تا اردیبهشت 1388 صورت گرفت. نمونه های ماکروبنتوزی بر اساس پراکنش درختان حرا در چهار ترانسکت برداشته شد. در هر ترانسکت بر اساس ناحیه بندی افقی ظاهری، در پنج ایستگاه با سه تکرار نمونه برداری انجام شد. در مجموع 44 گونه ماکروبنتوزی متعلق به چهار رده جانوری شکم پایان (20)، سخت پوستان (12)، پرتاران (6) و دوکفه ای ها (6) شناسایی شد. paphia galus، cerithidea cingulata، hydrobia sp.، capitella capitata و ceratonereis sp. گونه های غالب بودند. فراوانی و تنوع گونه ای ماکروفون ها در ایستگاه ها و فصول مختلف متفاوت بود. بگونه ای که در فصول سرد فراوانی و تنوع گونه ای بیشتری مشاهده گردید. همچنین ترکیب گونه ای رده های مختلف در طی فصول مختلف دچار تغییر می شد. عموماً تراکم و تنوع گونه های ماکروبنتوزی از ناحیه بالای جزر و مدی به سمت کانال مرکزی افزایش می یافت. فراوانی شکم پایان و دوکفه ای ها همبستگی معنی داری را با درصد رس (mud) نشان داد. فراوانی پلی کت ها دارای همبستگی معنی داری با فاکتور های شوری، اکسیژن محلول، eh و tocبود. فراوانی سخت پوستان نیز همبستگی معنی داری را با میزان toc نشان داد. آزمون پیرسون همبستگی معنی داری را میان تنوع گونه ای و پارامتر های محیطی از جمله eh، شوری، اکسیژن محلول و toc نشان داد. شاخص های اکولوژیکی، فراوانی بالای گونه های شاخص آلودگی مانند capitella capitata ، وجود درختان خشک شده و تراکم بسیار کم آنها در بسیاری از مناطق خور و همچنین وضعیت پتانسیلی کاهشی رسوبات نشان دهنده وضعیت متوسط تا ضعیف این زیستگاه است. در بین فصول مختلف، فصل تابستان دارای بیشترین تنوع زیستی، کمترین غالبیت و بهترین وضعیت زیست محیطی بود. وضعیت اکولوژیکی و زیست محیطی در ایستگاه های مجاور خشکی به مراتب بدتر از ایستگاه های مجاور کانال مرکزی بود و بطور کلی از نواحی بالای جزر و مدی به سمت نواحی پایین جزر و مدی وضعیت اکولوژیکی و زیست محیطی بهبود می یافت. نزدیکی ایستگاه های بالادست به مناطق شهری و صنعتی و نتیجتاً استرس های ناشی از آنها و همچنین عوامل طبیعی و تغییرات اکولوژیکی می تواند از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر این روند باشد. مقایسه نتایج حاصل از این مطالعه با مطالعه وزیری زاده (1997) نشان می دهد وضعیت اکولوژیکی و زیست محیطی این اکوسیستم در طی دهه اخیر دچار تغییرات قابل توجهی نشده است. در محاسبه شاخص ambi، تقریباً در تمامی ایستگاه ها بیش از 90 درصد نمونه های ماکروبنتوزی با موفقیت در گروه های اکولوژیکی طبقه بندی شدند. نتایج حاصل از این شاخص در بسیاری از ایستگاه ها مشابه سایر شاخص ها بود. آزمون های آماری همبستگی معنی داری را میان میزان این شاخص با سایر شاخص ها نشان داد. لذا می توان گفت این شاخص قابلیت کافی برای ارزیابی وضعیت اکوسیستم های مانگرو را دارد.