نام پژوهشگر: سعید یادگاری
سعید یادگاری داریوش فروغی
یکی از شیوه?های متداول سرمایه گذاری که امروزه به شکل گسترده ای به کار گرفته می شود، سرمایه گذاری در سهام شرکت?ها می باشد. در این راستا پیش بینی سود هر سهم به عنوان معیاری مهم در ارزیابی سهام، از اهمیت ویژه?ای در تصمیمات سرمایه گذاری برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش، تعیین قدرت پیش بینی کنندگی سود هر سهم در مدل?های خطی، شبکه عصبی پس انتشار، و شبکه عصبی مجهز به الگوریتم ژنتیک است. در راستای این هدف 185 شرکت واجد شرایط از میان شرکت?های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب و از اطلاعات مالی آن?ها در بازه زمانی 1378 الی 1387 استفاده شد. عوامل تعیین کننده در پیش بینی سود هر سهم تحت عنوان متغیرهای بنیادین حسابداری مورد بررسی قرار گرفت. این عوامل در قالب متغیرهای مستقل پژوهش شامل موجودی کالا، حساب?های دریافتنی، دارایی?های ثابت پس از کسر استهلاک انباشته، سود ناویژه، هزینه?های اداری و فروش، و نرخ موثر مالیات، از یک سو و سود هر سهم به عنوان متغیر وابسته پژوهش از سوی دیگر در نظر گرفته شد. در این پژوهش به منظور آزمون فرضیه ها، در مرحله اول به طراحی و پیاده سازی مدل?های شبکه عصبی و الگوریتم ژنتیک پرداخته شد و در مرحله بعد اقدام به پیش بینی سود هر سهم، بر اساس مدل?های خطی و غیر خطی مذکور گردید. سپس با استفاده از معیارهای سنجش خطا، نتایج مدل?های سه گانه فوق با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. یافته?های پژوهش نشان می?دهد مدل شبکه عصبی مجهز به الگوریتم ژنتیک پیش بینی های کاملاً مناسبی داشته و نسبت به سایر مدل?ها، از دقت بالاتری برای پیش بینی برخوردار بوده است.
سعید یادگاری مجید قلهکی
طراحی لرزه ای سازه های مقاوم در برابر بار های محیطی مانند زلزله های شدید و بادهای قوی با هدف تأمین ایمنی افراد و حفظ عملکرد سازه ها از اهمیت بالایی برخوردار است. روش های مختلف برای رسیدن به این هدف وجود دارد که شامل روش های طراحی متداول، کنترل پاسخ دینامیکی و جداسازی لرزه ایی می باشد. در جداسازی لرزه ای هدف اساسی کاهش انتقال نیرو و انرژی زلزله به سازه می باشد. از آنجایی که منشاء انتقال این نیروها (انرژی ها) به سازه جرم های ساختمان هستند که با ارتعاشات جانبی زمین به حرکت در می آیند، تمرکز جداسازی بر جدا کردن جرم ها از حرکت جانبی زمین است. یکی از روش های جداسازی لرزه ایی جداسازی کف طبقات می باشد که در این پایان نامه به بررسی این نوع سیستم پرداخته شده و با ساختمان های متداول و همچنین ساختمان جداسازی شده از پایه با استفاده از تحلیل های تاریخچه زمانی و تحلیل طیفی و تحلیل بار افزون مقایسه گردیده است. همچنین به منظور عملی تر نمودن روش جداسازی طبقاتی از نظر اقتصادی و نیازهای کاربری، ساختمان هایی که تمام طبقات آن جداسازی نشده اند با چیدمان های مختلف بررسی و ارزیابی گردیده است و در نهایت سیستم مناسب پیشنهاد شده است. استفاده از سیستم جداسازی طبقات با جداساز با دوره تناوب 2 ثانیه در سازه های ده طبقه تحت زلزله السنترو باعث کاهش 70.6 درصدی جابجایی طبقه آخر و 75.5 درصدی دریفت طبقه آخر می شود.