نام پژوهشگر: المیرا ساعد پازوکی
المیرا ساعد پازوکی حجت الله حقگو
: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و مقطعی، 40 بیمار سکته مغزی بر اساس معیارهای پژوهش واز بین بیماران بیمارستان رفیده و مرکز توانبخشی سکته مغزی تبسم انتخاب وبا استفاده از آزمون های افسردگی بک( جهت تعیین میزان افسردگی)، شاخص بارتل( جهت تعیین استقلال در فعالیتهای روزانه) و پرسشنامه کیفیت زندگی( جهت بررسی وضعیت کیفیت زندگی) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمونه گیری به روش ساده از جامعه در دسترس انجام شد و در نهایت ارتباط بین افسردگی پس از سکته، وضعیت عملکردی روزانه وکیفیت زندگی بدلیل نرمال بودن توزیع داده ها، از طریق آزمونهای همبستگی پیرسون و اسپیرمن بررسی شد. یافته ها: یافته های آماری حاکی از وجود ارتباط معنادار معکوس قوی بین افسردگی پس از سکته با فعالیت های روزمره زندگی( -0/90 = r ) وکیفیت زندگی ( -0/81 = r ) بود. همچنین ارتباط معنادار مستقیم قوی نیز بین فعالیتهای روزمره زندگی و کیفیت زندگی ( 0/85 = r ) مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده در این مطالعه، می توان نتیجه گرفت که بیماران سکته مغزی که دچار افسردگی پس از سکته نیز هستند، از کاهش عملکرد در فعالیتهای روزانه زندگی رنج می برند که این دو عامل بر کیفیت زندگی آنها نیز تاثیر می گذارد. بعبارتی می بایست هر چه سریعتر به مشکل افسردگی و روند انجام فعالیتهای روزانه زندگی آنها توجه شود . همچنین به دلیل ارتباط معناداری که بین این عوامل وجود دارد می توان با توانبخشی زودهنگام نسبت به بهبود علائم افسردگی و همچنین افزایش استقلال در انجام فعالیتهای روزمره زندگی و درنتیجه بالا بردن میزان کیفیت زندگی بیماران کمک کرد، این موضوع مبحثی کلیدی و مهم در کاردرمانی بیماران سکته مغزی می باشد.