نام پژوهشگر: سمیرا سرابی نوبخت

بررسی اثر تجربه بر ریسک پذیری،فرااعتمادی و رفتار توده وار مدیران شرکت های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1389
  سمیرا سرابی نوبخت   میر فیض فلاح شمس لیالستانی

تحقیقات و مطالعات تجربی انجام شده نشان داده است که مدیران صندوق های سرمایه گذاری کم تجربه تر در مقایسه با مدیران صندوق های سرمایه گذاری با تجربه تر بازده های بالاتر قابل توجهی کسب می کنند. کسب بازده بالاتر توسط مدیران کم تجربه تر این پرسش را مطرح می سازد که آیا کسب بازدهی بیشتر توسط آنها به معنی ریسک پذیری بیشتر بوده، یا ارتباطی با ریسک پذیری نداشته و با فرضیه بازار کارا در تناقض می باشد. در این پژوهش، برای پی بردن به پاسخ پرسش مذکور، به بررسی اثر تجربه حرفه ای مدیران بر ریسک پذیری و نیز فرااعتمادی و رفتار توده وار آنها (به عنوان تورش های رفتاری مهم و موثر بر تصمیمات سرمایه گذاری مدیران و ریسک پذیری آنها) پرداخته شده است. جامعه آماری ما را در این تحقیق مدیران شرکت های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهند که برای نمونه گیری از آنها روش نمونه گیری دردسترس و برای تعیین حجم نمونه فرمول نمونه گیری کوکران به کار رفته و حجم نمونه حدود 66 محاسبه شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است که تعداد 75 پرسشنامه توزیع و 61 پرسشنامه جمع آوری گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با مدل های رگرسیون پرابیت ترتیبی و توبیت یک متغیره و چند متغیره با بهره گیری از نرم افزار eviews نشان می دهد که بین تجربه و ریسک پذیری مدیران رابطه معنی دار معکوس و بین تجربه و رفتار توده وار آنها رابطه معنی دار مستقیم وجود دارد. هم چنین رابطه بین تجربه و فرااعتمادی بر مبنای نوع فرااعتمادی متفاوت می باشد، اما درمجموع می توان گفت بین تجربه و فرااعتمادی رابطه معنی دار معکوس وجود دارد. بدین ترتیب مدیران کم تجربه تر در مقایسه با مدیران باتجربه تر از فرااعتمادی بیشتر و رفتار توده وار کمتر برخوردار بوده، ریسک پذیر تر می باشند و بازده بالاتری کسب می نمایند. بنابراین، درکل می توان چنین نتیجه گرفت که بین تجربه حرفه ای و بازده مدیران شرکت های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معکوس وجود دارد. هم چنین، لازم به ذکر است که یکی از یافته های مهم این پژوهش ارایه مدلی مفهومی است که نشانگر رابطه میان متغیرها و تأثیر هریک بر کسب بازدهی مدیران می باشد