نام پژوهشگر: هاجر بیرانوند
هاجر بیرانوند جهانبخش ثواقب
چکیده موضوع اصلی این پژوهش بررسی تاریخ تصوف در دوره زندیه مطالعه کارکرد خانقاه ها و تکایا و آداب و رسوم متصوفه و نوع سلوک زندیان با تصوف و سلسله های صوفیانه است. اهمیت این پژوهش از آن حیث است که به رغم جایگاهی که تحولات عقاید و اندیشه ها در حیات سیاسی- اجتماعی ایران داشته است، پژوهش جامع و بایسته ای که زوایای ناگشوده تصوف را در دوره زندیه بررسی نموده باشد صورت نگرفته است. از این رو پژوهش حاضر، سیر تحول تصوف را با تکیه بر کارکرد خانقا ه ها بررسی می کند و رساله حاضر بر این فرضیه است که تصوف در دوره زندیه در پرتو سیاست دینی کریم خان زند دوره ای از تجدید حیات خود را آغاز کرد و نسبت به دوره صفویه که با غلبه عالمان و فقیهان شیعی در حکومت، از رواج تصوف و سلسله های صوفیان و توسعه خانقاه ها کاسته شد، در وضعیت مطلوبی قرار گرفت. در این دوره در میان سایر فرقه های صوفیانه، به ویژه دو سلسله نعمت اللهیه و ذهبیه فعالیت بیشتری داشتند. آلام و مصائبی که پس از سقوط صفویه و در اثر حمله افغا ن ها و نابسامانی اوضاع سیاسی و جنگ های دوره نادرشاه بر مردم وارد آمد، گرایش آنها را به کسانی که انتظار تسلی و تشفّی از ایشان می رفت برانگیخت و سبب شد که مشایخ و صوفیان طریقت ها بیش از دوره پیش مورد اقبال و احترام قرار گیرند. هرچند متصوفه این عهد با مخالفت شدید فقیهان و مجتهدانی که دعاوی صوفیان را باطل می انگاشتند و گرایش مردم را به این طریقت ها، تهدیدی برای دین و دولت می پنداشتند، مواجه بود اما به رغم این موانع، دوره زندیه را می توان دوره تجدید حیات تصوف دانست. که در عهد زندیه، اگرچه احیاء طریقت در برابر قدرت شریعت نتوانست جامعه ایرانی را آن گونه که می خواست به خود متمایل سازد. اما بار دیگر خود را در عرصه تحولات سیاسی- اجتماعی پرتوفیق ظاهر ساخت. واژگان کلیدی: زندیه، تصوف، سلسله های صوفیانه، خانقاه