نام پژوهشگر: بهزاد رشنودی
بهزاد رشنودی محمود چمعه پور
شهرهای کوچک بعنوان حلقه اتصال نواحی روستایی و نقاط شهری بزرگتر محسوب می شوند که تقویت و توسعه این گونه شهرها نواحی روستایی پیرامون خود را تحت تأثیر قرار داده و موجب بهبود کیفیت زندگی ساکنین این نواحی گردیده و همچنین زمینه رشد و توسعه این نواحی را به ارمغان می آورد. هدف این پژوهش بررسی و تبیین نقش شهر فیروزآباد بعنوان یک کانون شهری کوچک در توسعه نواحی روستایی پیرامون آن است. در این پژوهش جهت سنجش توسعه روستایی بر کیفیت زندگی تأکید شده است. کیفیت زندگی یک مفهوم پیچیده و چند بعدی در رابطه با وضعیت جمعیت، در یک مقیاس جغرافیایی خاص (روستا ،شهر، کشور و...) است که هم متکی به شاخص های ذهنی یا کیفی و هم متکی به شاخص های عینی یا کمی است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش، به صورت مقطعی و با روش نمونه گیری طبقه بندی شده نسبی با حجم نمونه 330 نفر در 10 روستا در بین سرپرست خانوار روستاهای دهستان فیروزآباد انجام شده است. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش از طریق اسناد و پرسشنامه می باشد. برای تحلیل بین متغیرهای تحقیق از مدل های اسکالوگرام و تاکسونومی و همچنین از آماره های مقیاس میانگین ها، ویلکاکسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که فیروزآباد به لحاظ شاخص های اجتماعی و اقتصادی برتری چشمگیری نسبت به سایر نقاط روستایی داشته و موجب بهبود خدمات رسانی، درآمد، مشارکت، مسکن و بهزیستی فردی در روستاهای پیرامون شده است؛ در حالیکه نتوانسته است زمینه لازم را برای بهبود وضعیت مهاجرت و وضعیت کار در روستاهای پیرامونی فراهم سازد. نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر نشان می دهد که میزان رضایت مردم از زندگی بعد از تبدیل فیروزآباد به شهر بیشتر شده است. همچنین نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد که شاخص های خدمات رسانی، مهاجرت، مشارکت، بهزیستی فردی دارای تاثیر مستقیم و معناداری بر رضایت از زندگی و شاخص های مسکن، درآمد و اشتغال فاقد تاثیر معناداری بر رضایت از زندگی ساکنین روستاهای مورد مطالعه می باشند.