نام پژوهشگر: سارا نوری
سارا نوری رضا رجبی
چکیده: در بدن آدمی ثبات و تحرک از مهمترین فاکتورهای تعیین کننده عملکرد صحیح و بهینه در هر مفصل می باشد و حرکت طبیعی در هر مفصل نیاز به یک حد نرمال از ثبات و تحرک مفصلی دارد. هایپرموبیلیتی موضوعی شایع در نژادها و رده های سنی مختلف می باشد که موجـب افـزایش انعطاف پذیری و نرمی مفاصل بدن می شود که این مسئله خود می تواند باعث بروز یک سری علائم مفصلی آزاردهنده در بسیاری از افراد مبتلا شود و حتی می تواند باعث کاهش کیفیت زندگی فرد گردد. هدف کلی این تحقیق، بررسی رابطه بین هایپرموبیلیتی با ناهنجاریهای راستایی زانو و زاویه q در دختران دانش آموز می باشد. تحقیق حاضر از جمله تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی بوده و سعی دارد همبستگی بین هایپرموبیلیتی، ناهنجاری های راستایی زانو و زاویه q را در بین این افراد بررسـی نمـاید. برای انجـام این مطـالعه 300 نفر از دانـش آموزان به صورت تصادفی به عنوان نمونه های تحقیق انتخاب شدند که دامنه سنی آنها بین 11 تا 15 سال بود. سپس نمونه ها از نظر قد، وزن، ناهنجاریهای راستایی زانو از قبیل ناهنجاری زانوی ضربدری، زانوی پرانتزی و عقب رفته و هایپرموبیلیتی و زاویه q اندازه گیری شدند. پس از جمع آوری داده ها، فرضیه های تحقیق با استفاده از آزمون آماری و نرم افزار 14 spss تجزیه و تحلیل شدند. از آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه بین متغیرهای تحقیق استفاده شد. کلیه تجـزیه و تحلیل ها در سطـح معنی داری با آلفای 05/0 درصد انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین هایپرموبیلیتی و ناهنجاری زانوی ضربدری و عقب رفته رابطه معنی داری وجود داشت. (05/0p<) همچنین بین هایپرموبیلیتی و زاویه q نیز رابطه معنی داری وجود داشت. ولی بین هایپرموبیلیتی و ناهنجاری زانوی پرانتزی رابطه معنی داری وجود نداشت. (05/0 p>) در مجموع یافته های این تحقیق نشان می دهد که امکان ارتباط بین هایپرموبیلیتی و زاویه q و ناهنجاریهای راستایی زانو می تواند ناشی از شلی لیگامنت ها و تغییرات زاویه q در افراد هایپرموبایل باشد. کلید واژه ها: هایپرموبیلیتی، زانوی ضربدری، زانوی پرانتزی، زانوی عقب رفته، زاویه q.
سارا نوری محمدرضا شریف زاده
باتوجه به اینکه تئاتر خود در زمرۀ دیرین ترین های جهان به شمار می رود همواره تحت تاثیر سایر هنرها و به ویژه گرایشات هنرهای تجسمی مانند مجسمه سازی ، نقاشی و... بوده است و نمی توان تاثیرات چندرسانه ای یا میان رسانه ای این گرایشات هنری را در ارتقاء کیفی و بصری تئاتر نادیده گرفت . هنرمندان متعددی در این میان همواره تاثیرات گسترده ای از هنرهای بصری پذیرفته اند و آن را در طراحی صحنه تئاتر نمایان ساخته اند . در این میان رابرت ویلسون و دیوید هاکنی بر اساس آنچه که پیشینیان هنرهای تجسمی چون پابلو پیکاسو در طراحی صحنه تولید نموده اند ، تلاش کرده اند تا این فضای چندرسانه ای را در فضاسازی های صحنه ، اجرا و دیدگاه جدیدی از تعریف طراحی صحنه تئاتر برای مخاطبان ایجاد نمایند . این پایان نامه کوشیده است ، سیر تحول این نظام بصری و فکری را مورد بررسی و نقد قرار دهد .
سارا نوری سیامک بنیادی رام
علم نانو با ورود به دنیای اپتیک امکان ساخت ادوات نوری متنوعی را فراهم آورده است که به دلیل پراش نور دارای محدودیت است. توسعه این علم در دهه های اخیر با استفاده از پلاسمون پلاریتون های سطحی، امکان ساخت طیف جدیدی از ادوات را به وجود آورده است. در این پایان نامه، پلاسمون پلاریتونها در سیستمهای تک لایه و چند لایه مورد بررسی قرار گرفته اند و برای شبیه سازی رفتار فلزات از مدل درود-لورنتس در طول موج 1550 نانومتر بهره گرفته شده است. به دلیل تلفات بالا و ضعف ساختار موجبرهای پلاسمونیک مگنتواپتیک سه لایه، از این موجبرها در کنار دی الکتریک های دارای بهره استفاده شده است تا بر مشکلات طول انتشار اینگونه ساختارها با حفظ ضریب حبس بالای انرژی، غلبه شود. ساختار چهار لایه بدون بهره با ساختار سه لایه مگنتواپتیک مقایسه شده است و برای جبران تلفات این ساختار و افزایش طول انتشار، ایده ترکیب لایه های ساختار چهار لایه در کنار دی الکتریک های دارای بهره مورد بررسی واقع شده است. به منظور تحلیل موجبرهای لایهای پلاسمونیک با استفاده از دیالکتریک های دارای بهره و غیر همسانگرد، رابطه پاشندگی حاکم بر این ساختار با مروری بر روابط پاشندگی ساختار سه لایه محاسبه شده و انتشار در سطح مشترک فلز و محیط دارای بهره تحلیل شده است. spp با توجه به مواد موجود در طبیعت و تحقیقات صورت گرفته در این زمینه، انتخاب دی الکتریک مناسب با توجه به ترکیب لایه ها وساختار مورد نظر، به عنوان عامل مهمی مورد بررسی قرار میگیرد که با ترکیب لایه های موجود در این تحقیق، دی الکتریک گین داری انتخاب می شود که البته این دیالکتریک، تلفات 5 را به مقدار کمی جبران کرده و لازم است از دی الکتریک دیگری برای افزایش طول انتشار استفاده گردد که دی الکتریکی فرضی مطرح می شود که تا حدود قابل قبولی این تلفات را جبران می کند. مرور شده mim امکان سنجی طراحی ایزولاتور پلاسمونیک مگنتواپتیک با استفاده از موجبرهای سه لایه که طول انتشار، عامل محدود کنندهای برای دستیابی به ایزولاسیون بالاست و در بررسی ساختار سه لایه مگنتواپتیک در کنار دیالکتریک های دارای بهره، ضمن غلبه بر محدودیت طول انتشار، میتوان ایزولاتورهای موجبری به عنوان ادوات پلاسمونیک با ابعاد کوچکتر از ادوات فوتونیک کلاسیک که گزارشی از کاربرد آن در ساخت ادوات نوری، ارائه نشده است را پیشنهاد داد