نام پژوهشگر: احمد علیزاده بلترک
احمد علیزاده بلترک سید حسین اطهری
نظریه قرارداد اجتماعی بنیان فلسفی دولت را بیان می کند که براساس آن اصل حق الهی سلطنت پادشاهان جای خود را به اصل رضایت مردم برای شکل گیری حکومت ها می دهد. این نظریه در قرون 17 و 18 در اروپا برای تبیین چگونگی شکل گیری حکومت ها به کار گرفته شد. توماس هابز و جان رالز را باید از جمله اصحاب قرارداد دانست که هابز در قرن هفده و رالز در دوران معاصر تئوری قرارداد اجتماعی را به عنوان بنیادی برای بیان آراء و عقاید خود به کار گرفته اند اما علی-رغم این مبنای مشترک، تلقی آن ها از وضع اولیه (طبیعی/ نخستین)، روش و اهداف آنان متفاوت از یکدیگر بوده است. با توجه به این امر یعنی برداشت های متفاوت این دو متفکر از این تئوری یکی در جهت استفاده از این تئوری در جهت توجیه عقلانی شکل گیری دولت و دیگری در جهت ارائه بدیل مناسب تری از نظریه عدالت لیبرالی، با استفاده از روش مقایسه ای - هنجاری به بررسی اندیشه های این دو فیلسوف در جهت مشخص نمودن وجوه همانندی و ناهمانندی اندیشه هایشان پرداخته می شود. در همین راستا به توصیف آن ها از وضع فرضی و میزان فرضی یا واقعی بودن آن، قرارداد اجتماعی، هدف یا اهدافی که از طرح این تئوری دنبال می نمودند، وجوه لیبرالی اندیشه این دو فیلسوف، برداشت آنان از دو مقوله عدالت و امنیت و روش و نوع نگرش آن ها به انسان در قالب دو نوع قراردادگرایی کانتی و هابزی اشاره می شود.