نام پژوهشگر: حامد باقری
حامد باقری مهدی حقیقی کفاش
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه میان ادراک میهمانان از کیفیت خدمات و وفاداری آن ها در هتل-های چهار ستاره شهر شیراز است. دیگر اهداف این تحقیق عبارتند از: 1) بررسی میزان کیفیت خدمات درک شده و میزان وفاداری مشتریان در هتل های چهار ستاره شهر شیراز؛ 2) بررسی روابط میان ابعاد کیفیت خدمات و وفاداری مشتریان؛ و 3) ارائـه پیشنهادهایی به منظور ارتقا و بهبود کیفیت خدمات و افزایش وفاداری مشتریان در هتـل های چهار ستاره شهر شیراز. در این تحقیق، کیفیت خدمات درک شده توسط مشتریان با استفاده از پنج بعد ابزار سروکوال (عوامل ملموس، اعتبار، اطمینان، پاسخگویی، و همدلی) که توسط پاراسورامان و همکاران (1988) طراحی شده، اندازه گیری شده است. وفاداری مشتریان نیز با استفاده از پرسشنامه طراحی شده توسط اسکوگلند وسیگوا (2004) اندازه گیری شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و بر حسب روش گردآوری داده ها، توصیفی (از نوع همبستگی) بوده و جامعه آماری آن از مشتریان دائم هتل های چهار ستاره شهر شیراز تشکیل شده است. برای نمونه گیری نیز از روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شده است. پس از بررسی روایی پرسشنامه توسط اساتید راهنما و مشاور، پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت (مقدار به دست آمده برابر 10/84 % است که حاکی از پایایی نسبتاً خوب پرسشنامه است). حجم نمونه تحقیق حاضر 196 نفر بوده است که از بین مشتریان ایرانی هتل های چهار ستاره شهر شیراز (هتل های آریوبرزن، پارسه، جام جم، پارسیان، پارک، و پارک سعدی) انتخاب شده اند. روش های آماری مورد استفاده در این تحقیق شامل آزمون های کولوموگوروف-اسمیرنوف، ضریب همبستگی رتبه-ای اسپیرمن، و آزمون دوجمله ای است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که بین ادراک میهمانان از کیفیت خدمات و وفاداری آن ها رابطه مستقیم و قوی برقرار است و از میان پنج بعد کیفیت خدمات (عوامل ملموس، اعتبار، پاسخگویی، اطمینان، و همدلی)، بعد عوامل ملموس از کمترین ضریب همبستگی با وفاداری مشتریان برخوردار است. از این رو، نتایج تحقیق ضرورت توجه بیش از پیش به بعد انسانی کیفیت خدمات را نشان می دهد.
حامد باقری علی کشاورز ولیان
سیستم های cchp علاوه بر تولید توان، با استفاده از حرارت اتلافی خروجی، نیازهای گرمایشی و سرمایشی واحد مصرفی را تامین می نمایند. اجزای اصلی سیستم های cchp شامل محرک اصلی، مبدل های حرارتی، واحد تولید سرمایش و سیستم کنترل می باشد. محرک اصلی واحد cchp می تواند از نوع موتور، توربین و یا پیل سوختی باشد. در این پژوهش، پیل سوختی اکسید جامد به عنوان محرک اصلی انتخاب شده است. از چیلر جذبی، سرمایش مورد نیاز و هم-چنین، از یک بویلر اضطراری در کنار حرارت خروجی از محرک اصلی و سیستم گرمایش خورشیدی نصب شده، نیازهای حرارتی ساختمان را تامین می کنند. بعد از انتخاب نوع محرک اصلی، تعیین ظرفیت محرک در بالاترین درجه اهمیت قرار دارد. ظرفیت پیل سوختی بر مقدار مصرف سوخت، بازدهی کلی سیستم، مقدار تولید آلاینده های زیست محیطی، پارامترهای اقتصادی و حتی بر استراتژی بهینه تامین نیازهای ساختمان تاثیر دارد. در تحقیق حاضر، از یک روش جدید، برای مشخص نمودن اندازه و استراتژی تعیین محرک اصلی واحد cchp استفاده شده است. با ترکیب خطی معیارها و با ارزش گذاری آن ها تابعی با نام mcsf حاصل شده است. این تابع سایز بهینه محرک اصلی را به صورت تک معیار و یا چند معیار معین می کند. معیارهای ترمودینامیکی، اقتصادی و زیست محیطی برای تعیین سایز محرک استفاده شده است. اگزرژی و انرژی در تحلیل ترمودینامیکی ارزیابی شده است. مقادیر npv، irr و pb در تحلیل اقتصادی اندازه گیری شده و مقادیر آلاینده های co2، nox و co نیز در تحلیل زیست محیطی مورد ارزیابی قرار گرفته است. پس از محاسبات انجام شده این نتایج حاصل شد که سیستم از نظر ترمودینامیکی و زیست محیطی مزایای بسیاری دارد. اما با شرایط اقتصادی حال حاضر کشور استفاده از سیستم cchp توصیه نمی شود.
حامد باقری علیرضا کمالی
کنترل درد در بیماران ترومایی با آسیب قفسه سینه منجر به شکستگی دنده یکی از اهداف اولیه در درمان بیماران ترومایی است و از طرفی در مطالعات مختلف در مورد روش کاهش درد اختلاف نظر وجود دارد. ما در این مطالعه دو روش بلوک اپیدورال و بلوک بین دنده ای در بیماران با شکستگی دنده به دنبال ترومای بلانت قفسه سینه مراجعه کننده به بیمارستان ولیعصر اراک را مقایسه نمودیم. بیمارانی که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند در دو گروه 41 نفری مورد مقایسه قرار گرفتند . در گروه بلوک اپیدورال با سوزنg 20در فضای توراسیک بسته به محل شکستگی دنده با cc/kg0.3مارکائین 0.25 و در گروه بلوک بین دنده ای با سوزنg 22 با cc/kg 0.2 مارکائین 0.25 با توجه به محل شکستگی از طریق فضای بین دنده ای در ناحیه خلفی بلوک عصبی انجام شد . در نتایج به دست آمده این دو گروه از نظر عوارض قلبی ، ریوی و طول مدت بستری اختلاف معنی داری از نظر آماری مشاهده نشد ، اما اسکور vas در گروه اپیدورال به وضوح کمتر بود . در نهایت در این مطالعه روش بلوک اپیدورال در کاهش درد بیماران با شکستگی دنده به دنبال ترومای بلانت قفسه سینه ، روش ایمن و موثر است .
حامد باقری مهدی نکومنش
پایان نامه حاضر به بررسی نقش برهم کنش بین سطحی در تشکیل و توسعه مورفولوژی، رئولوژی، خواص حرارتی، ساختمان مولکولی و خواص مکانیکی آلیاژهای ساخته شده در درون راکتور با استفاده از روش کوپلیمریزاسیون متناوب و چند مرحله ای می پردازد. در این رابطه با شبیه سازی این روش پلیمریزاسیون در آزمایشگاه موفق به تغییر در اندازه فاز پراکنده و بعبارت دیگر تغییر در مورفولوژی شدیم و این پدیده با مشاهده توسط میکروسکوپ الکترونی (sem) مورد ارزیابی کیفی و کمی قرار گرفت. با استفاده از آنالیز (gpc) ساختمان مولکولی فازهای پراکنده و ماتریس مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و بر این اساس تاثیر تناوب در زمان کوپلیمریزاسیون بر روی مشخصات ساختمانی این آلیاژها بررسی گردید. با استفاده از آنالیز حرارتی (dsc) تاثیر تغییر در تعداد دفعات سوئیچ بر مشخصات حرارتی نمونه ها مانند دمای ذوب و حجم بلورینگی بررسی شد. خواص ویسکوالاستیک خطی آلیاژهای ساخته شده در درون راکتور با استفاده از دستگاه اسپکتروسکوپی رئومتری مکانیکی بررسی شد. بر اساس این نتایج کشش بین سطحی نمونه ها مورد ارزیابی قرار گرفت و نهایتا ارتباط مورفولوژی و رئولوژی در این نوع آلیاژها مطالعه گردید و میزان تغییر در کشش سطحی مورد محاسبه قرار گرفت. آنالیز کربن نوع سوم (nmr) تاییدی بود بر نتایج حاصل از آزمایشات رئولوژیکی و حرارتی مبنی بر افزایش کشش سطحی و درهم رفتگی بین مولکولی بیشتر ، بدلیل افزایش تعداد دفعات سوئیچ و در نهایت آزمایشات مکانیکی مانند مقاومت در مقابل ضربه و بررسی مدول خمشی نمونه ها تاثیر افزایش دفعات سوئیچ و خواص مکانیکی را روشن نمود. مجموعه نتایج نشان می دهد که با افزایش دفعات تناوب در زمان کوپلیمریزاسیون و یا به عبارتی دفعات سوئیچ و ریزتر شدن اندازه ذرات، بدون آنکه در ساختمان مولکولی ماده تغییری ایجاد شود بدلیل افزایش میزان هم بلورینگی مشترک در سطح مشترک ماتریس و فاز پراکنده و میزان گره خوردگی در این ناحیه، چسبندگی بین سطحی افزایش می یابد و این عامل باعث بالاتر رفتن خواصی نظیر مقاومت در مقابل ضربه و مدول خمشی در نمونه ها می گردد. از طرف دیگر با استفاده از آنالیزهای رئولوژیکی تغییرات کشش بین سطحی در نمونه های دارای ذرات ریزتر و با تعداد دفعات سوئیچ بیشتر دارد. همچنین با استفاده از بررسی های رئولوژیکی تاثیر افزایش درجه حرارت بر خواص این آلیاژها بررسی گردید و مشخص شد در درجه حرارت 230 درجه سانتیگراد به بالا پدیده انعقاد ذرات فاز پراکنده رخ می دهد. در این پروژه سعی شد به صورت همزمان تمامی عملیات فوق بر روی دو نمونه صنعتی نیز به منظور بررسی هر چه بهتر و بیشتر ارتباط متقابل بین رئولوژی و مورفولوژی و در نتیجه کشش سطحی بین دو فاز در این آلیاژها انجام شود. این دو نمونه علیرغم استفاده از دو کاتالیست متقاوت ، مورفولوژی یکسانی را از خود نشان می دادند. این موضوع زمینه را برای بررسی ساختمانی (gpc)، حرارتی (dsc) ، رئولوژیکی و مکانیکی فراهم ساخت. همچنین تلاش گردید تا با فرایند جداسازی اجزا تشکیل دهنده این آلیاژ از هم جدا شده و مورد بررسی رئولوژیکی با استفاده از دستگاه رئومتر مکانیکی قرار بگیرد. نتایج نشان دهنده آن بود که دو آلیاژ ساخته شده در درون راکتور با مورفولوژی یکسان و ساختمان مولکولی یکسان دارای خواص مقاومت در مقابل ضربه متقاوتی می باشند، که این امر ناشی از چسبندگی بین سطحی ضعیف در بین دو فاز می باشد. مطالعات رئولوژیکی نشان از تفاوت فاحش در میزان مدول آلیاژها خصوصا در فرکانس های پایین علیرغم یکسان بودن ساختمان مولکولی اجزا آلیاژ و همچنین درصد فاز پراکنده در هر دو نمونه می باشد. مطالعه رئولوژیکی هر فاز به تنهایی نشان داد که خواص رئولوژیکی فاز پراکنده تاثیر مستقیم و بسیار زیادی بر روی خواص نهائی آلیاژ می گذارد.