نام پژوهشگر: محمد علی صابری
محمد علی صابری رضا برنجکار
مَلَک به معنای پیغامبر، سفیر و فرستاده است. ملائکه در اصطلاح متکلمین اجسام لطیفی هستند که قادر بر تشکل به اشکال مختلف می باشند و در اصطلاح فلاسفه اسلامی همان عقول مجرده و نفوس فلکیه هستند که ویژگی اجسام را ندارند. جسم/ جسمانی/ مادی, موجودی است که ممتد(دارای ابعاد), متجزی، مکان دار, متغیر و زمانمند است. مجرد/غیر جسمانی/غیر مادی, موجودی است که غیر امتدادی(بدون بعد), غیرمتجزی, غیر متغیر و بدون مکان و زمان است. از آیات قرآن کریم حداقل چند ویژگی برای همه فرشتگان اثبات می شود: 1. داشتن بال 2. نزول و صعود مکانی 3. قابلیت دیده شدن لازمه قطعی هر یک از این سه ویژگی, جسم بودن فرشتگان است. علاوه بر آن چند ویژگی نیز حداقل در مورد عده ای از فرشتگان به دست می آید: 1. استقرار در آسمانها 2. قابلیت تمثل به صورت بشری (تغییر شکل یافتن در عالم خارج) 3. داشتن جوارحی بدنی 4. تغییر و تکامل از عبارات نهج البلاغه ویژگیهای زیر حداقل برای عده ای از فرشتگان اثبات می شود: 1. استقرار در آسمانها 2. صعود و نزول مکانی 3. داشتن جوارحی بدنی 4. تغییر و تکامل 5. داشتن بال از روایات متعدد با اسناد صحیح ویژگیهای زیر برای فرشتگان ثابت می شود: 1. مکان داشتن 2. حرکت مکانی 3. احساسات انفعالی 4. داشتن بال 5. قابلیت دیده شدن 6. قابلیت تمثل (تغییر شکل یافتن در عالم خارج) مطابق آیات و روایات جبرئیل نیز مادی و جسمانی است. نتیجه قطعی مستفاد از آیات و روایات این می شود که همگی فرشتگان مادی و جسمانی اند. محدثین, متکلمین و فقهای بزرگ امامیه مطابق با آیات و روایات, فرشتگان را مادی و جسمانی می دانند اما اهل فلسفه و عرفان بنا بر نظریه صدور یا تجلی, قائل به تجرد فرشتگان از مکان و زمان و اجزاء شدند. نظریه صدور یا تجلی, با عقیده آفرینش در ادیان توحیدی در تضاد است. از لوازم این نظریه سنخیت ذاتی الله و سایر موجودات, و نیز انکار «خلقِ لَا مِن شَیء» و اختیار خداوند می باشد
محمد علی صابری جهانفر ابویی
عایق ها موادی هستند که در مقایسه با نیمه رساناها و رساناها گاف انرژی نسبتاً بزرگی دارند و به چندین دسته تقسیم می شوند. دسته ای از این مواد، عایق های توپولوژی هستند که به دلیل رفتار متفاوت آنها نسبت به عایق های باندی توجه خاصی را به خود جلب کرده اند. عایق های توپولوژی سه بعدی (دو بعدی) موادی هستند که در طیف انرژی حجمی (سطحی) آنها گاف وجود دارد (0.3 ev). در حالیکه حالت های سطحی (لبه ای) بدون گاف هستند. حالت های بدون گاف سطحی (لبه ای) سبب بروز رفتارهای رساناگونه از عایق می شود. این حالت های سطحی (لبه ای) بدلیل وجود تقارن وارونیِ زمان از هر گونه اختلالات موضعی محافظت شده و نمی توان به راحتی آنها را از بین برد. این مواد در سال 2006 به صورت نظری پیش بینی شده و به صورت تجربی در ساختارهای متفاوتی شامل چاه پتانسیل hgte/cdte و بلور bi_2 se_3 مشاهده شدند. یکی از خاصیت های بسیار مهم در این مواد وجود برهم کنش بسیار قوی بین اسپین الکترون و تکانه آن است که به برهم کنش اسپین - مدار معروف بوده و سبب پدیدار شدنِ خواصِ منحصر به فرد الکتریکی، مغناطیسی و ترمودینامیکی شده است. اما بسیاری از پدیده های جالب وقتی خود را نشان می دهند که به روش هایی در حالت های سطحی (لبه ای) گاف انرژی ایجاد شده باشد. یکی از این روش ها آلایش حجم این مواد توسط یون های مغناطیسی از قبیل fe ، mn و غیره است. در این پایان نامه با در نظر گرفتن ناخالصی مغناطیسی در عایق های توپولوژی و برهمکنش هایزنبرگ الکترون های روی سطح با این ناخالصی ها ، خواص مغناطیسی و ترمودینامیکی سیستم را مورد بررسی قرار می دهیم. با استفاده از رهیافت نظریه ی میدان متوسط رفتار مغناطش? پذیرفتاری مغناطیسی و گرمای ویژه یِ ناخالصی ها و الکترون را نسبت به دما به ازای ? های مختلف، مطالعه می کنیم. نتایج نشان می دهد که دمای بحرانیِ t_c (دمایی که مغناطش در آن صفر می شود) به مقدار آلایش (x) ، اندازه ی اسپین ناخالصی (s) و پتامسیل شیمیایی ? وابسته است. هر چه پتانسیل شیمیایی بیشتر می شود t_c کمتر شده و به صفر نزدیک می شود. همچنین سعی کردیم رفتار پذیرفتاری مغناطیسی و گرمای ویژه را به ازای های مختلف بر حسب دما مطالعه کنیم. در آخر نمای بحرانی -^?^+,? را بدست آوردیم.