نام پژوهشگر: عابده نظری
عابده نظری احمد آقازاده
تحقیق حاضر، بررسی تطبیقی الگوهای جذب و آموزش کودکان تیزهوش در سه کشور ایران، استرالیا و ژاپن با هدف توصیف،تجزیه و تحلیل شباهتها و تفاوتهای نظام آموزشی این کشورها بوده است.روش تحقیق، روش متداول در مطالعات آموزش و پرورش تطبیقی بوده که توسط" جورج-اف-دی-بردی "مطرح شده و شامل مراحل توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه می باشد. در همین راستا به سوالاتی درباره اهداف آموزشی، روشهای آموزشی و برنامه های آموزشی و دانش معلمان دانش آموزان تیزهوش مربوط به کشورهای مورد بررسی پاسخ داده شده و بیان گردید: در دو کشور استرالیا و ژاپن براساس بررسی های صورت گرفته اهداف و روشهای آموزشی و دانش معلمان تیزهوش بسیار برتر از کشور ایران بوده. معلمان تیزهوشان از نظر آموزشهای ویژه قبل خدمت و ضمن خدمت در کشور ایران مورد و کم توجهی قرار گرفته اند در حالی که در کشورهای استرالیا و ژاپن هر دو نوع آموزش مورد توجه بیشتری نسبت به ایران قرار گرفته و مراکز مخصوصی نیز به این امر اختصاص یافته است. در بخش پایانی با ارائه پیشنهادات کاربردی منبعث از یافته های این پژوهش و با توجه به معرفی موجه ترین راهکارها و تجارب ممالک مورد مطالعه به ارائه راه حل ها و تدابیری پرداخته شده است که به تجربه ثابت شده در این ممالک نتیجه و ثمره قابل ملاحظه ای به دنبال داشته باشد.
غلامعلی سرگزی حسین جناآبادی
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی و سلامت روان بر عملکرد شغلی مدیران مدارس ابتدایی ناحیه یک شهرستان زاهدان انجام گرفت. روش انجام تحقیق توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مدیرانی است که در سال تحصیلی 92-91 در مدارس ابتدایی ناحیه یک شهرستان زاهدان مشغول به کار می باشند.و از میان آن ها 50نفرمدیر (25نفرزن و 25 نفرمرد) به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها ازسه پرسشنامه (پرسشنامه استاندارد(120سوالی) ویژگیهای شخصیتی پرسشنامه استانداری است که ویژگیهای شخصیتی افراد را بر حسب پنج ویژگی(وجدان، برونگرایی، سازگاری، تجربه پذیری، ثبات هیجانی) می سنجد و پرسشنامه سلامت روان 28ghqسوالی که توسط گلدبرگ ساخته شده است و پرسشنامه عملکرد شغلی45 سوالی طیف لیکرت استفاده شد،که پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 83/0 و 87/0 و98/0 برآورد گردید. برای تحلیلهای آماری داده ها از جدول فراوانی، درصد ، میانگین، انحراف معیار، و برای سنجش متغیرهای تحقیق از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون وآزمون tمسقل و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین پنج عامل شخصیتی و عملکرد شغلی مدیران مرد مدارس ابتدایی ناحیه یک زاهدان رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. اما برای مدیران زن فقط بین عملکرد شغلی با عامل برونگرایی، عامل ثبات هیجانی رابطه معنادای وجود ندارد. اما بین عملکرد شغلی مدیران زن و عامل وجدان، عامل سازگاری و عامل تجربه پذیری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین سلامت روان و عملکرد شغلی مدیران مرد مدارس ابتدایی ناحیه یک زاهدان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین سلامت روان و عملکرد شغلی مدیران زن مدارس ابتدایی ناحیه یک زاهدان رابطه معناداری وجود نداشت. در ارتباط با تاثیر شاخصهای شخصیتی بر عملکرد شغلی مدیران مرد و زن تنها شاخص وجدان توانسته عملکرد شغلی را پیش بینی کند و بیشترین پیش بینی را از عملکرد شغلی برای مدیران مرد و زن داشته است. همچنین نتایج نشان داد که از بین شاخص های سلامت روان مدیران مرد، تنها شاخص افسردگی توانسته عملکرد شغلی را پیش بینی کند و از بین شاخص های سلامت روان مدیران زن، در گام اول شاخص اضطراب توانسته در گام دوم اختلال اجتماعی بیشترین پیش بینی را از عملکرد شغلی برای مدیران زن داشته است. کلمات کلیدی: عملکرد شغلی، سلامت روان، ویژگی های شخصیتی، مدیران ابتدایی
ناهید امیری عبدالوهاب پورقاز
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عزت نفس سازمانی با بازخورد سازمانی و سازگاری شغلی میان کارکنان علوم پزشکی شهر زاهدان بوده است . روش انجام این پژوهش همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش 4849 نفر از کارکنان مرد و زن دانشگاه علوم پزشکی زاهدان می باشند که بر اساس جدول مورگان تعداد 357 نفر به صورت تصادفی - طبقه ای انتخاب شدند. اطلاعات توسط سه پرسشنامه عزت نفس مبتنی بر سازمان (obse)، بازخورد سازمانی وسازگاری شغلی با اقتباس از پورکبیریان جمع آوری شده است. .ضریب پایایی الفای کرنباخ پرسشنامه عزت نفس سازمانی 853/0 ، پرسشنامه بازخورد706/0وپرسشنامه سازگاری شغلی 710/0بدست آمد. داده های بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری نظیر میانگین، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند . نتایج بدست آمده از پژوهش نشان دادکه: رابطه مثبت و معناداری بین عزت نفس سازمانی و بازخورد سازمانی و سازگاری شغلی و ابعاد آن وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون نیز نشان داد عزت نفس سازمانی 50/ 16درصد، بازخورد سازمانی و 10درصد سازگاری شغلی را پیش بینی نماید.و بین عزت نفس، بازخورد، و سازگاری شغلی کارکنان با توجه به جنسیت، سن، تحصیلات تفاوت معناداری مشاهده شد.
فرهناز بادینی رضا بلاغت
هدف پژوهش حاضر بررسی علل عدم استقبال دانش آموزان از هنرستان های کاردانش و ارائه راهکارهایی بر اساس یک مطالعه تطبیقی با کشور آلمان بوده است. روش انجام این پژوهش، توصیفی- پیمایشی، با استفاده از فن دلفی بوده است. جامعه آماری مشاوران 16، دانش آموزان 588 و 588 نفر از اولیا دانش آموزان بوده است. که متناسب با روش دلفی 16 نفر از مشاوران و 58 دانش آموز و 58 نفر از اولیا دانش آموزان انتخاب شدند. که مشاوران به صورت سرشماری و دانش آموزان و اولیا آنها به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته داده ها گردآوری شد. داده های بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از پژوهش عبارتند از: در مجموع 30 علت عدم استقبال از هنرستان های کاردانش شناسایی شد که در این زمینه نظر مشاوران بر اساس اولویت های اول در زمینه عوامل آموزشی، عدم موفقیت دوره های کاردانش در ایجاد و ارائه کردن آموزش های متناسب با نیاز بازار کار، عوامل فرهنگی و اجتماعی: اولویت استخدام، عوامل اقتصادی: مدت زمان بیکاری دانش آموخته گان، عوامل فردی: عدم کنجکاوی نسبت به طرز کار و سایل فنی می باشد. همچنین نظر اولیا در این زمینه بر اساس اولویت های اول در زمینه عوامل آموزشی، مناسب نبودن تجهیزات و امکانات کارگاهی، عوامل فرهنگی و اجتماعی: تاثیر رسانه های گروهی مانند تلویزیون، عوامل اقتصادی: میزان درآمد و عوامل فردی: عدم کنجکاوی نسبت به طرز کار وسایل فنی می باشد. و از نظر دانش آموزان نیز بر اساس نظر دانش آموزان اولویت های اول در زمینه عوامل آموزشی، برقراری ارتباط نامطلوب میان نظام آموزش و اشتغال، عوامل فرهنگی و اجتماعی: جایگاه و ارزش اجتماعی آموزش فنی و حرفه ای، عوامل اقتصادی: میزان درآمد و عوامل فردی: بی اطلاعی نسبت به رشته های فنی و حرفه ای می باشد. و برای حل این موانع بر اساس کشور آلمان راهکارهایی پیشنهاد می شود: استفاده از الگوی کارورزی یا نظام دوگانه، کارآموزی در محل کار، پرداخت حقوق و بهره مندی از خدمات بیمه ای، آموزش تئوری و عملی همراه با کارآموزی در محل کسب، تهیه و تنظیم سیاست های کلان توسعه و تنظیم نیازهای آموزشی متناسب با آن، به نحوی که مشخص باشد که در هر بخش نیازهای آموزشی کشور کدام است، افزایش کیفیت و ایجاد استاندارهای مناسب و مطلوب آموزشی.