نام پژوهشگر: حمید بیگلری
حمید بیگلری جواد رضازاده
فرض معمول روش مقطعی برای برآورد مدل های اقلام تعهدی بر این اصل استوار است که شرکت های هر صنعت دارای فرآیند همگن ایجاد اقلام تعهدی هستند. در این تحقیق این فرضیه کاربردی از چند جنبه مورد آزمون قرار گرفت. بدین منظور تعداد 114شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی1381- 1387 به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. یافته های تحقیق از این قرار است: اول، رابطه بین اقلام تعهدی سرمایه در گردش و تغییرات فروش پیچیده تر ازحدی است که مدل های تجربی موجود اقلام تعهدی به تصویر می کشند. اقلام تعهدی علاوه بر تأثیر پذیری از شوک یا تغییرات فروش، تحت تأثیر اجزای اقلام تعهدی از جمله خط مشی های نگهداری موجودی وخط مشی های خرید و فروش اعتباری هستند. دوم، بررسی پیآمد نقض فرض فرآیند همگن ایجاد اقلام تعهدی،حاکی از این است که شرکت های صنعت دارای تغییرات بالا در اجزای اقلام تعهدی، قدر مطلق اقلام تعهدی غیر عادی زیادی دارند. به عبارت دیگر افزایش مقدار قدر مطلق اقلام تعهدی غیرعادی را می توان تا حدودی به افزایش نا همگنی فرآیند ایجاد اقلام تعهدی بین صنایع نسبت داد.