نام پژوهشگر: سمیه جمالی

بررسی جایگاه حقوق فردی در پیشگیری از جرم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم 1389
  سمیه جمالی   محمد علی حاجی ده آبادی

یکی از مسائل اساسی در رابطه با پیشگیری از جرم، بررسی جایگاه حقوق فردی در انواع روشهای پیشگیری است به طوریکه در میان سه نوع پیشگیری جامعه مدار، رشدمدار و وضعی حقوق فردی موقعیت مشابهی ندارد.در این تحقیق به بررسی جایگاه حقوق فردی در میان این سه نوع پیشگیری پرداخته ایم که نشان داده شده پیشگیری جامعه مدار و رشدمدار تا حد زیادی در راستای حفظ حقوق فردی حرکت می کنند اما پیشگیری وضعی اساساً محدودکننده حقوق و آزادی های فردی است. از اینرو در مورد جایگاه حقوق فردی در پیشگیری اجتماعی ، مشخص می شود پیشگیری جامعه مدار علت برخی جرایم را عدم تأمین آن دسته از حقوق فردی بر می شمارد که باعث تحمیل بی عدالتی در سطوح اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر شهروندان می شود و بخشی از مجرمان را قربانی عدم تأمین حقوق اساسی خود در جامعه می داند که در این موارد می توان با تأمین حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در حق آنان به اهداف پیشگیری جامعه مدار نیز رسید. در پیشگیری رشدمدار نیز برتأمین همین حقوق در حق کودکانی که به خاطر محرومیت در معرض خطر بزهکاری قرار گرفته اند، تأکید می شود. اما در عین حال اقدامات حمایتی ممکن است با حریم خصوصی و آزادی های کودکان و اطرافیان آنها تعارض پیدا کنند. در بررسی جایگاه حقوق فردی در پیشگیری وضعی نیز مشخص می گردد اگرچه در مواردی این روشها حق امنیت افراد را تأمین می کنند، اما می توانند منجر به نقض حقوق مدنی و سیاسی افراد همچون تعرض به تمامیت جسمانی، حق مالکیت، آزادی رفت و آمد، آزادی بیان و غیره شوند که در این موارد لازم است بین حق آزادی فردی و امنیت اجتماعی با رعایت سه اصل قانونمندی، مشروعیت و دموکراتیک بودن جامعه تعادل برقرار کرد. از این رو به نظر می رسد پیشگیری موثر از جرم در دراز مدت نه تنها با نقض حقوق فردی به دست نمی آید، بلکه تنها با اتخاذ روشهای علمی و تحقق بخشیدن به حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مدنی و سیاسی شهروندان و ایجاد تعادلی عادلانه بین حقوق فردی و مصالح اجتماعی می توان به امنیتی پایدار رسید.

تعیین شیوع اختلال بدشکلی بدن و میزان همایندی آن با اختلال افسردگی اساسی، وسواس فکری-عملی، اضطراب اجتماعی و اختلالات خوردن در دانشجویان دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  سمیه جمالی   عبدالعزیز افلاک سیر

اگر نگرانی در مورد وضعیت ظاهری بدن تشدید یابد و موجب ناراحتی چشمگیر، اشتغال ذهنی و آسیب به کارکردهای اجتماعی، شغلی و سایر جنبه های زندگی شود، به عنوان اختلال بدشکلی بدن تشخیص داده می شود. با توجه به شیوع بالای اختلال بدشکلی بدن در دانشجویان و همایندی با سایر اختلالات، این پژوهش با هدف تعیین شیوع اختلال بدشکلی بدن و میزان همایندی آن با اختلال افسردگی اساسی، وسواس فکری-عملی، اضطراب اجتماعی و اختلالات خوردن، صورت گرفته است. در یک مطالعه توصیفی- همبستگی، هزار نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای توسط پرسشنامه اختلال بدشکلی بدن، مقیاس اصلاح شده وسواس فکری- عملی یل- براون برای اختلال بدشکلی بدن، پرسشنامه افسردگی بک ویرایش دوم، پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی، پرسشنامه فوبی اجتماعی و پرسشنامه نگرشهای خوردن، تحت بررسی قرار گرفتند و یافته ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون آماری مجذور کای و آزمون دقیق فیشر در نرم افزار 18-spss تجزیه و تحلیل شدند. از میان دانشجویان مورد مطالعه، 641 نفر (%1/64) دختر و 359 نفر (%35/9) پسر بودند و نتایج نشان داد که 129 نفر از دانشجویان (%12/9) معیارهای اختلال بدشکلی بدن را کسب نمودند. بین علائم اختلال بدشکلی بدن و علائم اختلال اضطراب اجتماعی (0/39=r)، علائم اختلال افسردگی اساسی (0/39=r)، علائم اختلال وسواس فکری- عملی(0/30=r) و علائم اختلالات خوردن (0/21=r) رابطه معنادار گزارش شد. اختلال بدشکلی بدن در دانشجویان شایع بود و همایندی بالایی با سایر اختلالات داشت، بنابراین مطالعات همه گیر شناسی و بررسی همایندی اختلال بدشکلی بدن با سایر اختلالات در گروههای سنی مختلف و گروههای پرخطر ضروری به نظرمی رسد.