نام پژوهشگر: رحمان نیکنام
رحمان نیکنام سید محمد رضی مصطفوی نیا
چکیده: قرآن کریم به عنوان کتابی انسان ساز، جهت هدایت بشر به سوی خوشبختی بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده است. این کتاب برای رسیدن به هدف خود از ابزارهای مختلفی استفاده کرده. یکی از این ابزارها قصه است. داستان های قرآنی سرشار از نکته هایی هستند که به زبانی ساده، راه و روش زندگی را به انسان می آموزد. با نگاهی گذرا به این قصه ها در می یابیم که آنها با روشی خاص بیان شده اند. از جمله روش های به کار رفته در آن جهت ساده و قابل فهم شدن، شیوه بیانی قرآن است. خداوند با استفاده از صور خیال، قدرت خود را در بیان ساده نکات در قالب قصه و به اشکال گوناگون به همگان نشان داده است. در این رساله ابتدا صور خیال موجود در آیه های مربوط به قصص قرآن بررسی شده و در مرحله بعد به استخراج عناصر داستانی این قصه ها اهتمام شده است. پس از بررسی و تحلیل داستان ها نگارنده به بیان این مسئله می پردازد که: 1. هدف قصه های قرآنی هدایت بشر به سمت سعادت و خوشبختی است و در نتیجه قصه های قرآنی مثل قصه های ادبی از تمامی عناصر داستانی استفاده نکرده و قصه تنها ابزاری در جهت رسیدن به هدف هدایتی و تربیتی قرار گرفته است. به عبارت دیگر هدف خداوند از آوردن این قصه ها فقط قصه گویی و پرداختن به قصه نبوده است. 2. در داستان های قرآن از تمامی عناصر خیال استفاده نشده، زیرا هدف از آوردن این عناصر در قصه ها بیان آنها به روش های متفاوت و جذاب بوده تا تأثیر گذاری آن بر خواننده دو چندان گردد. در حقیقت این عناصر همانند قصه ها ابزاری در جهت تحقق هدف تربیتی هستند که خداوند از آوردن این قصه ها داشته است. کلید واژگان: قصه های قرآن، تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه.