نام پژوهشگر: محمد هادی موذن

فقدان نهادمندی نظام سیاسی پهلوی «1357-1332» و شکل گیری انقلاب اسلامی ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1389
  محمد هادی موذن   علی کریمی مله

پژوهش های انجام شده در رابطه با انقلاب اسلامی ایران نشان دهنده ی تأثیرگذاری عوامل متعددی از جمله مذهب، ایدئولوژی، رهبری، اقتصاد، سیاست و ... در شکل گیری آن می باشد. یکی از عوامل موثر در وقوع انقلاب اسلامی ایران عدم نهادمندی نظام سیاسی پهلوی بین سال های 1332 تا 1357 ه.ش است. این پایان نامه با اتکا به چارچوب نظری نهادمندی سیاسی که بیشتر متأثر از آراء هانتینگتون است، وقوع انقلاب اسلامی ایران را تحلیل می کند. بررسی انقلاب اسلامی ایران از منظر تأثیر عدم نهادمندی نظام سیاسی بر انقلاب اسلامی نشان می دهد که تلفیق دو عامل توسعه ی اقتصادی و اجتماعی به همراه عدم توسعه ی سیاسی در کنار یکدیگر یکی از مهم ترین عوامل موثر در فروپاشی نظام سیاسی پهلوی و شکل گیری انقلاب اسلامی ایران است. در این راستا باید ذکر کرد که توسعه ی اقتصادی و اجتماعی رژیم بین سال های 1332 تا 1357 باعث ایجاد و پیدایش اقشار و نیروهای جدیدی شد که خواهان مشارکت سیاسی بودند اما رژیم به دلیل ماهیت ساخت سیاسی خود با مسدود نمودن مجاری مشارکت سیاسی نه تنها به آن ها اجازه ی مشارکت سیاسی نداد بلکه به دلیل ترس از آن ها به مقابله با آن ها نیز برخاست. ضعف پیچیدگی نظام سیاسی این دوره باعث عدم درک صحیح ورودی و خروجی های نظام سیاسی شد که خود باعث اتخاذ تصمیماتی شد که تنها ناظر به منافع طبقات خاصی بود و نارضایتی گروه های اجتماعی دیگر را رقم زد؛ همچنین ضعف استقلال نظام سیاسی باعث وابستگی حکومت به طبقه ی حاکمه و همچنین وابستگی نظام سیاسی در عرصه ی بین الملل و عدم گردش نخبگان شد که خود کنترل نظام سیاسی توسط طبقه ی حاکمه و نفوذ کشورهای دیگر بر نظام سیاسی و ایجاد نظامی متکی به شخص را به همراه داشت. علاوه بر این کمبود انسجام در نظام سیاسی و فقدان احزاب و تشکل های سیاسی منسجم و نهادمند باعث جلوگیری از جذب آن دسته از نیروهایی شد که به دلیل ماهیت اجتماعی شان خواستار مشارکت در عرصه ی سیاسی بودند. در نهایت با گشایش نسبی فضای سیاسی در سال 1356 و حرکت گروه های اجتماعی به سمت مشارکت سیاسی نظام سیاسی به دلیل عدم تطبیق پذیری، نتوانست خود را با فضای جدید هماهنگ کند و فقدان کانال های جذب نیروهای خواهان مشارکت در عرصه ی سیاسی باعث رادیکالیزه شدن رفتار سیاسی شد و نهایتاً انقلاب اسلامی را به بار آورد. بنابراین عدم نهادمندی نظام سیاسی ایران بین سال های 1332 تا 1357 ه.ش که ناشی از ضعف چهار معیار پیچیدگی، استقلال، انسجام و تطبیق پذیری بود باعث مقابله ی رژیم با نیروهای تازه وارد به عرصه ی اجتماعی شد که خواستار مشارکت در عرصه ی سیاسی بودند و این عامل همراه با تجمیع عوامل دیگر نهایتاً وقوع انقلاب اسلامی ایران را رقم زد.