نام پژوهشگر: پژمان رمضانی
پژمان رمضانی رسول شفایی
زنجیره های تأمین متشکل از اعضای مختلفی شامل تأمین کنندگان، تولیدکنندگان، توزیع کنندگان و مشتریان می باشند. با رشد مفاهیم مربوط به زنجیره ها ی تأمین، نظیر جهانی سازی، رشد و توسعه ی تکنولوژی اطلاعات و زنجیره های تأمین یکپارچه، ساختارها و توابع سنتی در مدیریت زنجیره ی تأمین تغییر یافته است. همچنین با افزایش در تبادل اطلاعات و تغییرات در مشخصه های تقاضای مشتریان، رقابت بین شرکت ها افزیش پیدا کرده است. از این رو، سطح یکپارچگی بین اعضای زنجیره ی تأمین می تواند به طور مستقیم با موفقیت کل زنجیره در ارتباط باشد. در این میان سیستم های توزیع و حمل و نقل نقش مهمی را در ایجاد یک شبکه ی زنجیره ی تأمین یکپارچه ایفا می کنند. از مهم ترین اهداف این سیستم ها، بهبود سطح خدمت رسانی به مشتریان و کاهش هزینه های زنجیره ی تأمین می باشد. توسعه ی گسترده در تکنولوژی و تنوع در محصولات تولیدی، موجب شده است که تولیدکنندگان تعداد و ظرفیت مراکز توزیع خود را به طور پیوسته افزایش دهند. این افزایش در ظرفیت و تعداد مراکز توزیع می تواند منجر به خدمت رسانی نامناسب به مشتریان و افزایش در هزینه های زنجیره ی تأمین گردد. بدین دلیل، برنامه ریزی برای بهره برداری از این مراکز توزیع باید به گونه ای باشد که هزینه های اضافی به سیستم تحمیل نگردد و سرویس-دهی به مشتریان به گونه ای مطلوب انجام گیرد. از این رو، برنامه ریزی تخصیص مشتریان در شبکه ی توزیع باید به شکلی انجام گیرد که بار اضافی کاری به برخی از مراکز توزیع تحمیل نگردد و به همین اندازه در دیگر مراکز توزیع سطح بهره-برداری از تسهیلات موجود پایین نباشد. یکی از رویکردهای موجود برای تحقق چنین هدفی، تخصیص متوازن مشتریان به مراکز توزیع می باشد. تخصیص متوازن مشتریان به مراکز توزیع یک راه مناسب و کارا برای بهره برداری از شبکه ی زنجیره ی تأمین می باشد و این رویکرد می تواند در مدیریت بهتر تقاضای مشتریان و رضایت آنها موثر باشد. هدف از تحقیق حاضر، توسعه ی چارچوبی جامع به منظور تخصیص مشتریان به مراکز توزیع و با قابلیت انطباق با شرایط موجود در مسائل دنیای واقعی می باشد. پارامترهای تأثیرگذار مانند محصولات چندگانه، کانال های حمل و نقلی مختلف در مدلسازی شبکه ی توزیع در نظر گرفته می-شود. همین طور مسئله به شکل چندهدفه، با معیارهای بهینه سازی زمان انتقال و هزینه ی انتقال مورد بررسی قرار می گیرد. در این تحقیق، رویکردهای فراابتکاری برای حل مسئله توسعه پیدا کرده اند. کارایی الگوریتم های توسعه داده شده با استفاده از یک سری مسائل آزمایشی با یکدیگر مقایسه و رویکرد با عملکرد بهتر ارائه شده است.