نام پژوهشگر: خشایار حضرتی وند
خشایار حضرتی وند علی اکبر علیزاد
به کاربردن نظریه ی ذهنی "کانت" در زیبایی شناسی، برای بررسی یک اثر هنری به عنوان عین مدعی زیبایی، موانع بسیاری دارد. از جمله روشن نبودن ذهنیت و عینیت در تعریف زیبایی و هنر. در این تحقیق سعی برآن است این موانع از سر راه برداشته شود. به این منظور ابتدا تعاریف کانت از امر زیبا بر اساس لحظات چهارگانه در تعریف امر زیبا مرور می شود. سپس اعتبار دستگاه زیبایی شناسی کانت در نظریات برجسته ی تاریخ زیبایی شناسی و فلسفه ی هنر مورد بررسی قرار می گیرد. پس از آن مکانیزم قوای شناسایی انسانی برای ارائه ی داوری ذوقی در شکلی استعاری مدل سازی می شود و مفاهیمی چون دیالکتیک ذوق – شناخت معرفی می گردد. دستگاه شناخت شناسانه ی به دست آمده با یاری از تشابه ساختار بازی و هنر در دیدگاه "هانس گئورگ گادامر" سه کیفیت عینی برای تعریف امر زیبا بر مبنای اصول ذهنی زیبایی شناسی کانت به دست خواهد داد. که دو قابلیت آن از وجه سلبی و یک قابلیت از وجه ایجابی است. با پیش فرض زیبایی به عنوان خاصیت جوهری هنر وبا بهره گیری از این نظام استنتاج شده، تلاش می شود که به اشکالات اساسی ای که نظریه ی معاصر هنر به زیبایی شناسی فلسفی وارد می داند، پاسخ داده شود. با این ابزار و به عنوان نمونه به بررسی ویژگی هایی از نمایشنامه ی "جشن تولد" اثر "هارولد پینتر" پرداخته می شود که آن را به عنوان عین واجد زیبایی مستحق صدور حکم ذوقی می کند.