نام پژوهشگر: بهادر شاکری نسب
بهادر شاکری نسب احمد غنی پور ملکشاه
چکیده ه. الف . سایه ، هوشنگ ابتهاج از سال 1325 ه.ش تا کنون در عرصه ی شعر وشاعری درخشیده است. خمیر مایه آثار او عشق واجتماع است. « غم واندوه» و «امید به آینده» دو روی سکه اندیشه او را تشکیل می دهند. وی در «نخستین نغمه ها» عاشق اندوهناکی است که گاهی با صحبت از آزادی و وطن ورستگاری چهره اجتماعی خود را بروز می دهد. زبان او به دلیل سادگی ودوری از استعارات پیچیده به سعدی نزدیک است؛ اما لغت ها و وزن ها و تعبیرهای حافظ و مولوی ودیگر شعرای کلاسیک ایران نیز در همه آثار او ـ حتی در نو پردازی هایش ـ دیده می شود. در آثار میانه، مثل «سراب» در میان یأس و اندوه به سر می برد؛ و در نهایت، هرچه پخته تر می گردد آرزوی بهروزی و امید به فردا در او قوی تر می شود. شعر سایه ریشه عمیقی در سنت وگذشته دارد؛ و سنت زده است. اغلب، شیوه ی بیان او با تشبیه صورت می گیرد. استعاره مصرحه بسامد اندکی در آثار او دارد؛ اما از استعاره مکنیه و تشخیص بسیار بهره می برد. تشبیهات و استعارات و نمادهای او اغلب همان موارد رایج ومستعمل است؛ اما گاهی نیز موارد زیبایی می آفریند . او از ترکیبات وصفی بسیار بهره می برد. استفاده ی فراوان از ضمایر پیوسته ،کاربرد افعال به روش سنتی، استفاده از معانی متعدد «را» و مواردی از این قبیل نحو کلام او را سنتی می کند؛ اما به دلیل قدرت تلفیق و روح عاطفی غنی و استفاده از تعابیر امروزی ـ در کنار موارد یاد شده ـ عنصری در شعر او ایجاد می شود که امروزی بودن شعر او را فریاد می زند. او در انتخاب کلمات ، به تناسب آوایی و تناسب معنایی اهمیت زیادی می دهد. سایه بیشتر اهل نگاه، سکوت و اشاره است. «من» فردی او بسیار کم رنگ است و «من» اجتماعی او پر رنگ ترین بخش وجودی او است که بیشتر در آثار نو او جلوه می کند. «من» حکیمانه او نیز گاه رخ می نماید. سایه در زمینه موسیقی شعر به نوعی مبدع وخلاق است. هر چند وزن عروضی موجود را کافی می داند؛ با هماهنگی لفظ و معنا وتکرارهای بی شمار نجوای درونی اش را به خواننده منتقل می کند. اشعار او همه در یک درجه اعتبار قرارنمی گیرند و استادی عمده او در غزل است؛ اما مواردی که در این پایان نامه دنبال می شود در تمام آثار او به نوعی نمایان است. در این پایان نامه سعی شده است ویژگی های سبکی او ـ که در لابلای آثارش پنهان مانده است ـ استخراج و نشان داده شود؛ و با آوردن شواهد و به شیوه سبک شناسی توصیفی ، سبک او بهتر شناخته شود . از این نظر، به سه حوزه زبان، بیان و اندیشه پرداخته شده است . کلید واژه : سبک، سبک شناسی، ابتهاج، سایه، نخستین نغمه ها، سیاه مشق، تاسیان.