نام پژوهشگر: مجتبی صادق ترکی
مجتبی صادق ترکی علیرضا علی صوفی
چکیده در اواخر دوران قاجار ،حضور قوای نظامی بیگانگان در کشور،موجب شد ایران در مرز سقوط و پراکندگی به سر ببرد. به این ترتیب ،نبود قوای یکپارچه ،ایلات و عشایر را با کمک کشورهای خارجی یاغی کرده بود. با ظهور فردی با نام رضاخان آلاشتی با کمک انگلیسی ها ،رفته رفته کاستی های ارتش بر طرف گردید و همین ارتش نوپا به عنوان پایگاهی شد تا بتواند سایر نیروهای کشور را تحت تابعیت خود قرار دهد و به عنوان شاه ایران بر اریک? سلطنت تکیه زند. رضاخان توانست قوای بیگانه را از کشور خارج نموده و نیروهای گوناگون کشور را در هم ادغام و یکدست نماید.سپس ارتش را با قوای سه گانه و تجهیزات نظامی پیشرفته و دانش روز دنیا مجهّز نمود . وی برای کمبود بودج? کشور در راستای اقدامات نظامی ،تمهیداتی اندیشید که نمون? آن در اختیار گرفتن مالیاتهای غیر مستقیم است.همچنین برای دستیابی به منابع مالی و خواسته هایش از هیچ کوشش وتجاوزی کوتاهی ننمود. با دستیابی رضاخان به مقام اولین فرد کشور ،وی موفق شد با کمک ارتش ، بیگانگان را از ایران اخراج نماید و از جهتی دیگر ایلات و عشایر یاغی را سرکوب کند.اما افراطی که در جهت ایجاد ارتش و سرکوبی عشایر به کار برد ، موجب نارضایتی و تنفّر و انزجار مردم از قوای نظامی گشت.همچنین در راستای رفع کمبودهای ارتش مجبور به استخدام مستشاران آلمانی شد.همین موضوع بهانه ای را به دست متفقین داد تا بی طرفی ایران را در جنگ جهانی دوّم نقض کنند و بی درنگ وارد خاک کشور شوند. بنابراین در این پژوهش سعی شده با تکیه بر اسناد و منابع موجود، ساختار تشکیلات نظامی و ارتش رضاخان و تحولات و دگرگونیهایی که در این خصوص صورت گرفته است ،بررسی و تبیین گردد