نام پژوهشگر: لعیا الفت
محمدرضا چاوش زاده نطنزی سیدمحمدعلی خاتمی فیروزآبادی
این تحقیق به دنبال انتخاب بهترین عرضه کننده فناوری اطلاعات لجستیک با استفاده از تصمیم گیری چند معیاره فازی برای شرکت نفت فلات قاره ایران است. بدین منظور در ابتدا با توجه به ماهیت چند معیاره بودن مسأله، مجموعه ای از شاخصهای اساسی بر انتخاب عرضه کننده شناسایی شدند. سپس مهمترین معیارها با استفاده از نظرات خبرگان شناسایی شد و سپس با استفاده از روش آنتروپی وزن هر یک از معیارها بدست آمد. به منظور در نظر گرفتن عدم اطمینان و همچنین لحاظ نمودن نظرات خبرگان به صورت دقیق تر و واقعی تر، از اعداد فازی به جای اعداد قطعی استفاده گردید. در نهایت عرضه کنندگان فناوری اطلاعات لجستیک اولویت بندی گردید.
حمیدرضا فلاح لاجیمی لعیا الفت
طراحی یک شبکه زنجیره تامین تاثیر فراوانی بر عملکرد شرکت دارد. در این تحقیق مدلسازی شبیه سازی و تکنیک های بهینه یابی جهت تجزیه و تحلیل و مسائل موجود درسیستم انبار توزیع انتخاب شده اند. این تکنیک ها جهت تصمیم گیری در خصوص انتخاب سیستم های توزیع موجود و یا پیشنهادی شرکت پخش پیمان بکار گرفته شده اند. سیستم توزیع موجود دارای سه انبار بوده و سیستم پیشنهادی دارای یک انبار متمرکز می باشد. این تحقیق یک متدلوژی برای تعریف داده های مورد نیاز، ایجاد و تحلیل پایگاه داده ها، ایجاد مدل های شبیه سازی با نرم افزار arena، بهینه یابی مدل ها با نرم افزار optquest و انجام تحلیل حساسیت ارائه می کند. در پایان تحقیق و با انجام تحلیل ها مشخص شد که سیستم انبار توزیع متمرکز نسبت به انبار توزیع غیر متمرکز هزینه پایینتر (صرفه جویی از 11.03% تا 19.09%) و سطح خدمت رسانی بهتر به مشتریان دارد. تحلیل حساسیت تاثیر هزینه حمل و نقل، حجم تقاضا و زمان تحویل را بررسی می کند. سیستم انبار متمرکز سطح خدمت رسانی بهتری را برای مشتریان فراهم می آورد.
محمد اصفهانی زنجانی لعیا الفت
در این تحقیق به بررسی رابطه ی بین تواناسازهای چابکی و توانایی چابکی در شرکت های تولید کننده ی قطعات ایران خودرو پرداخته شده است. ابتدا اقدام به طراحی و تهیه ی پرسشنامه هایی جهت سنجش تواناسازها و توانایی های چابکی در شرکت ها گردید. در ادامه با استفاده از روش های مختلف این پرسشنامه ها در میان شرکت های جامعه آماری تحقیق توزیع و پس از مدتی پاسخ های آن ها جمع آوری شدند. بعد از جمع آوری پاسخ پرسشنامه ها، از تحلیل عاملی برای بررسی و تایید روایی سازه و همچنین ضریب آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی سازه استفاده گردیده است. سپس با استفاده از تحلیل آماری رگرسیون چند متغیره رابطه ی میان متغیرهای مستقل و متغیر وابسته ی تحقیق مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. این بررسی رابطه ی معنی داری را میان برخی از ابعاد تواناسازهای چابکی و چابکی سازمان آشکار می سازد. در این مطالعه از نرم افزار spss جهت انجام محاسبات آماری استفاده شده است.
پرهام صندل ساز خیابانی مقصود امیری
در سیستم های صنعتی وقایعی تصادفی و اجتناب ناپذیر وجود دارند که ممکن است به فرآیند آسیب برسانند. خرابی ماشین ها، در دسترس نبودن اپراتور و تغییرات تصادفی از آن جمله اند. بنابراین در نظر گرفتن سیستم در حالت احتمالی نسبت به حالت قطعی واقع بینانه تر است. پس در این تحقیق زمان های انجام کارها تصادفی در نظر گرفته شده است. در این تحقیق به دو نوع مسئله پرداخته می شود: 1- زمان های آماده سازی مستقل از توالی کارها هستند. 2- زمان های آماده سازی وابسته به توالی کارها هستد. (حالت خاصی از مسئله فروشنده دوره گرد) این دو نوع مسئله جزء مسائل np-hard هستند باید از روش های فراابتکاری اقدام به حل آنها کرد. ابتدا با استفاده از شبیه سازی اعداد تصادفی تولید می شود و پس از آن توسط الگوریتم ژنتیک اقدام به تعیین توالی عملیات مطلوب با تابع هدف کمینه سازی ضریب تغییرات با توجه به دیرکرد توالی ها، می شود.
اسماعیل مزروعی ابوالفضل کزازی
صنعت فرش یکی از صنایع قدیمی ایران می باشد و مانند سایر صنایع توجه به خواسته های مشتریان دارای اهمیت زیادی در آن می باشد. از اینرو همواره راهکارهای مختلفی برای شنیدن صدای مشتریان ارائه شده است و افراد سعی در بهبود آن را داشته اند. یکی از این روش ها گسترش کیفی عملکرد می-باشد. برای بهبود این روش از راهکارهای مختلفی بهره گرفته شده است که یکی از آنها تلفیق آن با رویکرد تحلیل سلسله مراتبی می باشد. در این تحقیق از روش گسترش کیفی عملکرد و رویکرد تحلیل سلسله مراتبی برای شنیدن خواسته-های مشتریان فرش استفاده شده است. هدف این تحقیق رفع مشکلی است که در استفاده از رویکرد تحلیل سلسله مراتبی در ماتریس های روش گسترش کیفی عملکرد موجود است و همچنین طراحی محصول و طراحی فرآیندی مطابق با خواسته های مشتریان می باشد. در این پژوهش از رویکرد 4 ماتریسی گسترش کیفی عملکرد استفاده شده است. در مرحله اول خواسته های مشتریان را در سطر قرار داده و الزامات فنی محصول را در ستون ها قرار داده ایم. برای ماتریس های بعدی، ستون های ماتریس قبلی سطرهای آنرا تشکیل می دهند و برای تعیین ستون ها از خبرگان و استانداردها بهره میگیریم. نتایج بیانگر این است که باید به مواردی مثل طراحی رنگ، قراردادن نقشه و تنظیم دهنه خاب فرش توجه زیادی شود. و ارتباط بهتر با تامین کنندگان، آموزش کارگران و ارتقاء سطح کیفی تجهیزات لازم می باشد.
علی تقوی بافقی محمد تقی تقوی فرد
زنجیره تامین از جانب ریسک ها و خطرات مختلفی تهدید می شود که کارایی زنجیره را کاهش داده و بر عملکرد کسب و کار تاثیر می گذارد. در صورتی که بتوان ریسک های موجود در هر صنعت و یا هر پروژه را به صورتی صحیح شناسایی کرد، می توان در برابر وقوع آن تدابیر خاصی اندیشید و شرکت یا سازمان مورد نظر را از آسیب جبران ناپذیر مصون داشت. یکی از مهمترین قدم ها در راه رسیدن به این هدف رتبه بندی ریسک های موجود می باشد بطوریکه آن دسته از ریسک ها که از اهمیت بالاتری برخوردارند و در صورت وقوع آسیب جدی تری به سازمان وارد می آورند الویت بندی گردند. هدف از این تحقیق شناسایی ریسک های موجود زنجیره تامین در شرکت ایران خودرو بوده است و در ادامه مهمترین این ریسک ها الویت بندی می گردند.از آنجائیکه صنعت خودرو در هر کشور از صنایع حیاتی محسوب می شود و همواره ریسکهایی زنجیره تامین شرکتهای فعال در این صنعت را تهدید می کنند، در این تحقیق بر آنیم تا با شناسایی و الویت بندی این ریسکها، به زنجیره تامین کارا در یکی از شرکتهای مشغول به فعالیت در صنعت خودرو دست یابیم. در این تحقیق ابتدا با مطالعه ادبیات تحقیق ریسک زنجیره تامین و همچنین دریافت نظرات خبرگان، ریسکهای موجود در زنجیره تامین شرکت ایران خودرو شناسایی گردید و سپس با توزیع پرسشنامه نتایج حاصل بوسیله متد تاپسیس فازی حل گردید و مشخص شد ریسک های تحریم های سیاسی، دریافت دیر هنگام مواد اولیه از عضو قبلی ، ارتباطات مبهم و غیر واضح و عدم انعطاف پذیری لازم در شرایط بحرانی مهمترین ریسک های مشترک بین اعضاء زنجیره تامین ایران خودرو می باشند.
ونوس کاوه لعیا الفت
با آغاز قرن بیست و یکم سازمانهای تولیدی تغییرات اساسی و شدیدی را پیرامون خود تجربه کرده اند. این تغییرات، سازمانهای تولیدی را به سمت چالشهای نوینی هدایت می کند که عدم توجه به آنها بقاء و موفقیت سازمانها را به طور فزاینده ای تهدید می کند. این موقعیت حیاتی منجر به آن شده است که بسیاری از سازمانهای تولیدی در اولویتهای کسب و کار و دیدگاههای استراتژیک خود تجدید نظر کنند و تاکیدات خود را بر سازگاری با تغییرات محیط کسب و کار و پاسخ بسیار سریع به نیازهای بازار و مشتری? از طریق روشهای نوین همکاری قرار دهند. سازمانهای تولیدی برای پاسخ به این رویکردهای کسب و کار، رویکرد نوینی به نام تولید چابک را توسعه داده اند. در حال حاضر شرکت ایران خودرو در مرحله رسیدن به تولید ناب که از پیش فرضهای تولید چابک است? قرار دارد. هدف از این پژوهش? این است که بررسی کنیم شرکت ایران خودرو برای حرکت در مسیر چابکی چه اقداماتی را با چه اولویتی می تواند انجام دهد. از جمله مهمترین این اقدامات که شرکت ایران خودرو نیز هم اکنون در صدد انجام آن می باشد? چابک سازی لجستیک بوده و به این دلیل که محدوده لجستیک خارجی آن به شرکت ساپکو واگذار شده است? این تحقیق به محدوده لجستیک داخلی می پردازد. ایران خودرو در شرایط رقابتی شدیدی قرار گرفته است و لازمه رقابت در بازار خودرو حرکت از ناب بودن به سوی چابکی می باشد. در این تحقیق ابتدا ادبیات چابکی و لجستیک چابک به طور خلاصه مرور شده و سپس عوامل موثر بر چابکی از مقالات مختلف و متعددی استخراج و جمع بندی شده است. پس از آن پرسشنامه اولیه ای طراحی شده که در آن برای چابکی ابعادی آورده شده و برای هر یک از ابعاد? مولفه هایی نام برده شده است. این پرسشنامه از طریق نظرات اساتید دانشگاه و خبرگان لجستیک ایران خودرو اصلاح شده و تنها عواملی که در چابکی لجستیک در محدوده مشخص شده تاثیرگذار هستند? انتخاب شده و پرسشنامه نهایی با هفت طیف تنظیم شده است. پس از تائید روایی و پایایی پرسشنامه آنرا بین نمونه آماری تحقیق، توزیع و سپس جمع آوری کرده ام. با استفاده از آزمون میانگین مشخص شد که تمامی ابعادی که در پرسشنامه آورده شده بود میانگین بیشتر از 4 داشته و بر چابکی تاثیر گذار هستند. سپس با استفاده از تحلیل واریانس نشان داده می شود که میانگین های ابعاد از نظر آماری مساوی نبوده و نیاز به رتبه بندی آنها می باشد. بنابراین از طریق جدول مقایسه چندگانه دانکن? این ابعاد اولویت بندی شده اند و در گروههایی قرار گرفته اند. پس از اینکه اولویت ابعاد چابکی مشخص شد? لازم است برای کاربردی تر شدن تحقیق? مولفه های این ابعاد نیز اولویت بندی شوند که این کار را بوسیله آزمون فریدمن انجام داده ام. سرانجام با توجه به نتایج حاصل از انجام تحقیق، در جهت کاربردی شدن آن، مصاحبه ای با خبرگان بخشهای مربوطه در شرکت ایران خودرو انجام شده و چکیده آن به عنوان پیشنهادات اجرایی در انتهای تحقیق آورده شده است.
روح اله خداوردی سیدمحمدعلی خاتمی فیروزآبادی
جهان طی سال های اخیر رشد شتابان اقتصادی حیرت انگیزی را به دلیل دستیابی به تکنولوژی های نوین و جهانی سازی در پیش گرفته است. در این شرایط مشکلات زیست محیطی همانند نازک شدن لایه ازن، نابودی سریع جنگل ها، آلودگی آب و هوا، گرم شدن کره زمین، بارش بارانهای اسیدی و ... کیفیت زندگی انسان را تهدید می کند. بنابراین تضمین و استمرار توسعه پایدار هر کشوری منوط به حفظ و استفاده بهینه از منابع محدود و غیر قابل جایگزین طبیعی می باشد. جهانی سازی، افزایش مقررات سازمان های دولتی و غیر دولتی و فشار و درخواست مشتریان در خصوص رعایت مسائل زیست محیطی باعث شده است که سازمان ها به بررسی اقدمات لازم جهت بکارگیری مدیریت زنجیره تامین سبز، بمنظور بهبود عملکرد زیست محیطی و اقتصادی، بپردازند. صنعت خودرو به عنوان یک صنعت قدیمی و مهم که سهم بالایی از تولید ناخالص ملی کشور را به خود اختصاص داده است، در کلیه بخش های چرخه حیات خود، از بهره برداری از منابع طبیعی، ساخت، تولید، مصرف و پس از مصرف در تعامل مستقیم و غیرمستقیم با محیط زیست قرار دارد. به این ترتیب اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز در صنعت خودروسازی می تواند بر کنترل و کاهش پیامدهای منفی توسعه بر محیط زیست موثر باشد. در این راستا مدیران زنجیره تامین می بایست در تصمیمات خود علاوه بر هزینه های جاری، ابعاد زیست محیطی و هزینه های اجتماعی را جهت کسب مزیت رقابتی پایدار در نظر بگیرند. مدیریت زنجیره تامین سبز، یکپارچه کننده مدیریت زنجیره تامین با الزامات زیست محیطی در تمام مراحل طراحی محصول، انتخاب و تامین مواد اولیه، تولید و ساخت, فرآیندهای توزیع و انتقال، تحویل به مشتری و بالاخره پس از مصرف، مدیریت بازیافت و مصرف مجدد به منظور بیشینه کردن میزان بهره وری مصرف انرژی و منابع همراه با بهبود عملکرد کل زنجیره تامین است. در این تحقیق ضمن مرور مقالات قبلی در زمینه مدیریت زنجیره تامین سبز، به شناسایی مزایا، نتایج، محرک ها، موانع و اقدامات اجرایی لازم جهت دستیابی به مدیریت زنجیره تامین سبز در صنعت خودروسازی ایران پرداخته می شود. بدین منظور ابتدا با مطالعه و بررسی مقالات و کتب علمی مربوطه و با توجه به ادبیات تحقیق نتایج، موانع پیش رو و اقدامات اجرایی لازم جهت دستیابی به مدیریت زنجیره تامین سبز در صنعت خودروسازی، استخراج شده و این اقدامات برای نهایی شدن از طریق پرسش نامه به نظر سنجی خبرگان گذارده شده است. سپس میزان اهمیت نتایج و موانع پیش رو مشخص شده و در نهایت اقدامات اجرایی به کمک روشtopsis فازی اولویت بندی می شوند. طبق نتایج تحقیق طراحی برای محیط زیست و همکاری های زیست محیطی با ذینفعان به عنوان مهم ترین اقدامات اجرایی و عدم وجود اهرم های قانونی کافی جهت اجرای قوانین زیست محیطی به عنوان مهم ترین مانع پیش رو شناسایی می شوند. با توجه به کاربرد فراوان روش topsis در مقالات، سادگی روابط ریاضی و پایه تئوری محکم از این مدل جبرانی جهت اولویت بندی استفاده شده است. همچنین جهت در نظر گرفتن شرایط عدم اطمینان و عدم قطعیت در تصمیم گیری پاسخ دهندگان و کسب یافته های بهتر، از منطق فازی استفاده شده است.
رضا جلالی لعیا الفت
صنعت خدمات درمانی حجم زیادی از تولید ناخالص داخلی واقتصادی را به خود اختصاص داده است.دراین بین بیمارستان به عنوان مهم ترین مرکز خدمات درمانی به شمار می رود،که نقش مهمی در سلامت جامعه ایفا می کند.ارزیابی ورتبه بندی بیمارستان ها می تواند منجربه افزایش رقابت در این صنعت شده ونهایتا تلاش بیمارستان ها جهت ارائه خدمات بهتر وسلامت عمومی در کشور به همراه داشته باشد. در پژوهش حاضر به دنبال رتبه بندی بیمارستان های استان بوشهر هستیم. در این تحقیق جهت شناسایی معیار ها در ارزیابی عملکرد و رتبه بندی بیمارستان ها از کارت ارزیابی متوازن بهره گرفته شد. پس از بررسی ادبیات موضوع 69 معیار شناسایی گردید که این معیارها در 5 منظر قرار گرفته شد. از آنجا که برخی از معیار های شناسایی شده مربوط به مسائل مدیریتی و سازمانی بودند و نقش بسیار مهمی در رتبه بندی بیمارستان ها داشتند، به توصیه کارشناسان و اساتید دانشگاه علوم پزشکی منظر سازمانی و مدیریتی به منظر های ابتدایی و چهارگانه مالی، مشتری، فرآیند های داخلی و رشد و یادگیری اضافه گردید. پس از شناسایی معیار ها جهت وزن دهی به این شاخص ها از دو روش تحلیل سلسله مراتبی فازی و آنتروپی استفاده گردید. در ادامه رتبه بندی بیمارستان ها با استفاده از سه روش saw، topsis و vikor صورت گرفت. همچنین در این تحقیق تحلیل عاملی نیز بکارگرفته شد. بکارگیری تحلیل عاملی جهت شناسایی عامل های بدون هم بسته می باشد، که پس از شناسایی عامل های جدید مجددا" بیمارستان ها باسه روش فوق رتبه بندی گردید.در نهایت با استفاده از «آزمون های آماری روش های فوق مقایسه شدند.
عیسی اسلامی سید محمدعلی خاتمی فیروزآبادی
مسأله ارائه شده در این تحقیق از نوع تصمیم گیری فردی می باشد که در موقعیتهایی به کار می رود که هر سازمان بطور فردی و مستقل برای تعیین کمیت منافع و ریسکهای حاصل از تسهیم اقدام می کند تا جاییکه تصمیم نهایی در مورد اینکه دقیقا چه نوع اطلاعاتی باید به اشتراک گذاشته شود اتخاذ گردد. در این راستا تحقیق متدولوژی ahp فازی را بکار می گیرد تا ترجیحات تصمیم گیرنده در مورد معیار منافع و ریسکها را با استفاده از مقایسات زوجی به وزنهای اولویت بندی شده برگراند. سپس از داده های ahp فازی برای مدلسازی gp استفاده کرده و پس از حل مدل و بکارگیری تحلیل عاملی به اولویت بندی اطلاعات می پردازد.
ابراهیم اولیاء زهره دهدشتی شاهرخ
همزمان با افزایش رقابت در بازار، مشکلات سازمان ها در کمبود هماهنگی میان واحدها و فقدان ارزیابی عملکرد آنها، در اهمیت یافتن فرآیند بازاریابی موثر بوده است. با وجود این نگرش فرآیند محور نسبت به بازاریابی، سازمان می تواند ضمن ارائه عملکردی موفق از خود در بازار، نقش خود را در پاسخگویی مناسب به انتظارات مشتریان و برقراری ارتباطی مستمر با آنان به خوبی ایفا نماید. از بعد پژوهشی نیز در سال های اخیر، موضوعات مرتبط با ارزیابی و بهبود عملکرد بازاریابی از اولویت و توجه خاصی نزد محققان و موسسات تحقیقات بازاریابی برخوردار شده است. از سوی دیگر شش سیگما، یکی از مرسوم ترین روش های بهبود کیفیت است که پس از اجرای موفق آن در بخش صنعت، استفاده از آن در زمینه های غیرتولیدی برای بهبود کیفیت خدمات، کاهش هزینه ها و زمان ورود به بازار مورد توجه مدیران و محققان قرار گرفته است. ارزیابی ها نشان می دهد که همزمان با افزایش رقابت در زمینه ارائه خدمات مالی و بانکداری الکترونیک در کشور، افزایش نرخ حفظ مشتریان به عنوان یکی از دغدغه های اصلی بانک سامان تبدیل شده است. این پایان نامه با استفاده از روش شش سیگما و در قالب پنج مرحله تعریف، اندازه گیری، تحلیل، بهبود و کنترل؛ به بررسی بهبود فرآیند بازاریابی بانک سامان پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق را مدیران فعال در بخش بازاریابی بانک تشکیل داده و علاوه بر آن از نظرات کارشناسان بازاریابی بانک نیز استفاده شده است. بر اساس نتایج تحقیق، مهمترین مشکلات بازاریابی بانک سامان عبارتند از: کمبود و پراکندگی اطلاعات بازاریابی، موازی کاری و عدم تعامل اثربخش میان واحدهای مرتبط در فعالیت های بازاریابی و عدم استفاده مناسب از مزایای فناوری اطلاعات در مدیریت ارتباط با مشتریان. با توجه به این موارد پیشنهاد می گردد که جهت افزایش نرخ حفظ مشتریان، پشتیبانی آنلاین به مشتریان ارائه شود و سامانه مدیریت اطلاعات بازاریابی بانک توسعه یافته و نحوه ارتباط و تعامل میان واحدهای مرتبط با بازاریابی بانک سامان مورد بازنگری قرار گیرد.
احمد جعفریان لعیا الفت
بارانداز متقاطع یکی از ابزارهای ناب سازی لجستیک بوده که برای یکی کردن بارها درطول حلقه های جایگزینی از آن استفاده می شود. بارانداز متقاطع، فرایند حرکت محصول از طریق مراکز توزیع، بدون انبارش می باشد. یکی از مواردی که تاثیر زیادی بر هزینه های بارانداز متقاطع دارد، مساله تعیین مسیر حرکت خودروها (vrp) در محیط بیرونی بارانداز متقاطع می باشد، هدف از این نوشتار ارائه مدلی جهت کمینه کردن مجموع مسافت طی توسط خودروها در محیط بیرونی بارانداز متقاطع می-باشد. در این نوشتار با بررسی فاکتورهای موثر در انتخاب مدل vrp مناسب در بارانداز متقاطع شرکت ایران خودرو، مدل vrp محدودیت ظرفیت (cvrp) انتخاب گردید و جهت حل مدل از روش الگوریتم ژنتیک استفاده گردید. همچنین جهت بررسی اعتبار پاسخ بدست آمده توسط الگوریتم ژنتیک از الگوریتم دیگری به نام الگوریتم شبیه سازی تبریدی(sa) استفاده گردید. همچنین جهت بررسی کارایی دو الگوریتم در مسائل مختلف cvrp در بارانداز متقاطع به بررسی 10 مساله با ابعاد متفاوت پرداخته شد. نتایج حاکی از کارایی بیشتر الگوریتم ژنتیک در مسائلی با حجم کوچکتر و کارایی بیشتر الگوریتم شبیه سازی تبریدی در مسائلی با حجم بزرگتر می باشد. همچنین ازآنجا که مثال عددی این نوشتار از نوع مسائل با ابعاد کوچک می باشد، لذا این مثال با الگوریتم ژنتیک حل گردید. لازم به ذکر است که تمامی الگوریتم ها (الگوریتم ژنتیک و الگوریتم شبیه سازی تبریدی) با استفاده از نرم افزارmatlab در کامپیوتر شخصی با 2.33ghz حل گردیده اند.
رحیم فوکردی لعیا الفت
هدف این تحقیق صورت بندی الگویی برای تبیین مدیریت روابط قدرت در لایه ی خرده فروشی زنجیره ی تأمین محصولات غذایی است. به منظور تحقق این هدف، محقق شرکت خدماتی- کالای شهروند را به عنوان بستر تحقیق و دیدگاه دست اندرکاران فرایند تأمین و توزیع محصولات غذایی این شرکت در قبال مدیریت روابط قدرت با تأمین کنندگان را به عنوان واحد تحلیل انتخاب کرد. محقق از مصاحبه های عمیق و مشاهده ی مستقیم برای جمع آوری داده های دست اول استفاده کرد. ضمن آن که در حین تحقیق از برخی مستندات موجود شرکت و پیشینه ی تحقیق به عنوان داده های دست دوم، سود برد. به منظور تجزیه، تحلیل، و تلفیق داده ها از رویه های مترتب بر روش شناسی نظریه ی برخاسته از داده ها استفاده شد. استفاده از این روش شناسی صورت بندی الگویی را در پی داشت که ضمن تبیین چگونگی مدیریت روابط قدرت توسط شرکت های خرده فروش زنجیره ی تأمین محصولات غذایی، توان پاسخ گویی به چرایی ورود این شرکت ها به فرایند مدیریت روابط قدرت را دارد. پدیده ی اصلی تحقیق که با رویکردی فرایندی مورد توجه قرار گرفته است، مدیریت روابط قدرت در لایه ی خرده فروشی زنجیره ی تأمین محصولات غذایی نام دارد. این فرایند از پنج مقوله ی «عوامل انگیزاننده»، «عناصر ساختاری زنجیره ی تأمین»، «عناصر اقتضایی نافذ بر خرده فروش در زنجیره ی تأمین»، «تعریف انتظارات قدرتی»، و «اتخاذ راهبردهای قدرتی» تشکیل شده است. هر مقوله از مشخصه ها و ابعاد متنوعی برخوردار است. در فرایند مورد بررسی، مقوله ی «عوامل انگیزاننده» موجب تحریک خرده فروش برای ورود به فرایند مدیریت روابط قدرت با تأمین کننده می شود. ضمن آن که چهار مقوله ی دیگر به تبیین چگونگی پیش برد این فرایند توسط خرده فروش می پردازند. توصیف فرایند اصلی تحقیق در بستر تحقیق ماهیت تکاملی آن را روشن ساخت.
سید علی ایازی مقصود امیری
با توجه به اهمیت یافتن جایگاه زنجیره تأمین برای شرکت های مختلف در سال های اخیر و تبدیل شدن آن به یکی از مزیت های رقابتی، برقراری ارتباطات مداوم و موثر با تأمین کنندگان به عنوان بخش های بالادستی، می تواند نقش بسیار مهمی در استحکام و توازن این زنجیره ایفا کند. بررسی شرایط تأمین کنندگان و انتخاب تأمین کننده، فعالیتی است که به دلیل دخالت داشتن معیارهای کمی و کیفی مختلف که معمولا در تضاد با یکدیگرند، بسیار دشوار و پیچیده بوده و ابزار دقیق و مناسب خود را می طلبد. دشواری این امر وقتی تصمیم گیری ها بصورت گروهی انجام می شود بروز بیشتری می یابد.مدل های تحلیلی زیادی وجود دارد که به تصمیم گیری مدیران در چنین موقعیت های متضادی کمک می کند. در میان این رویکرد ها در مدیریت، مرسوم ترین آنها تصمیم گیری چند معیاره است. در این پژوهش، به منظور وزن دهی و رتبه بندی تامین کنندگان در شرکت مهرکام پارس، به ترتیب از دو تکینک anp و vikor استفاده شده است. این دو تکینک از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره بوده و جزو مدل های جبرانی می باشند. در این پژوهش به دلیل اینکه معیارهایی که در انتخاب تامین کننده استفاده می شود بیشتر جنبه کیفی دارند و به صورت متغیر های کلامی بیان می شوند، لذا تمامی داده ها به صورت فازی بوده است. در واقع در هر دو روش مورد استفاده در این پژوهش از داده های فازی استفاده شده است. در نهایت با توجه اولویت بندی انجام شده براساس روش ویکور فازی، هر یک از آلترناتیو ها (تامین کنندگان) با توجه به ضریب اختصاص یافته، در برنامه ریزی چند هدفه به منظور تعیین مقدار سفارش قرار گرفته اند و با توجه فازی بودن داده ها، دامنه مقدار خرید از هر یک از تامین کنندگان مشخص شده است. در این تحقیق بهترین تامین کنندگان اولویت بندی شدند و مولفه های تاثیر گذار بر روی انتخاب تامین کننده و تعیین مقدار سفارش معرفی گردیدند.
اقدس اسفندیارپور محمد رضا تقوا
سازمانها سیاست های امنیت اطلاعات را برای اطمینان از امنیت منابع اطلاعاتی شان ایجاد می کنند. اما اگر کارمندان و کاربران سیستم های اطلاعاتی برای پیروی از سیاستهای امنیتی سازمان تمایلی نداشته باشند کوششهای سازمان بی نتیجه خواهد ماند محققان در سالهای اخیر در جستجوی راههای افزایش رفتارهای امنیتی کاربران در سازمانها هستند بطوریکه درک و قبول سیاستهای امنیتی در سازمان ارتقاء یابد. در این پایان نامه ما با استفاده از تئوری تجزیه شده رفتار برنامه ریزی شده تیلور و تاد بهمراه تئوری بازدارندگی عمومی و تاثیر تعهد سازمانی سعی در بررسی و شناسایی عوامل موثر در پذیرش سیاست های امنیت اطلاعات در سازمان دارد. روش این پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است ما یک مدل مفهومی را در سازمان وزارت کشور با نظر خواهی از 85 نفر مورد بررسی قرار دادیم و نتایج به ما نشان داد که تعهد سازمانی و تاثیرات اجتماعی تاثیر فزاینده ایی در پذیرش سیاست های امنیت اطلاعات دارد و در دسترس بودن منابع یک فاکتور تاثیر گذار در ارتقاء خودباوری و همچنین یک عامل پیش بینی کننده در پذیرش سیاست های امنیت اطلاعات خواهد بود. اگر چه سازمانها ازتکنولوژی ها و فعالیتهای امنیتی استفاده می کنند اما این اثبات شده است که امنیت اطلاعات تنها از طریق ابزارهای تکنولوژیکی بدست نمی آید و در نتیجه سازمانها سیاستهای امنیت اطلاعات را مورد توجه قرار می دهند. بیشتر سازمانها زمان و منابع برای تهیه، ایجاد و نگهداری سیاستهای امنیت صرف می کنند در حالیکه اگر کاربران سیستم های اطلاعاتی سازمان تمایلی برای پیروی از سیاستها نداشته باشند این کوششها شکست خواهند خورد. دراین پایان نامه سعی شد یک مدل یکپارچه از تئوری بازداری عمومی و تاثیرات اجتماعی تحت لوای مدل تجزیه شده رفتار برنامه ریزی شده تیلور و تاد به بررسی نیت قبول سیاست امنیت اطلاعات بپردازد. با کمک 85 کارمند وزارت کشور مدل فوق مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که 1) تاثیرات اجتماعی تاثیر فزاینده ای بر نیت قبول دارد 2) در دسترس بودن منابع تاثیر فزاینده ای بر ارتقاء خودباوری وبهمان اندازه نیات قبول سیاست دارد 3) تعهد سازمانی یک نقش مضاعف بوسیله تاثیر مستقیم بر نیات وبهمان اندازه طرز تفکر در مورد سیاست دارد.
سوده سادات چلنگر محمدعلی خاتمی فیروزآبادی
امروزه تغییر، یکی از ویژگی های اصلی سازمان ها در عصر رقابتی جدید است، در چنین بازار رقابتی سازمان ها نیاز به انعطاف پذیری و پاسخگویی دارند و همچنین توجه به چابکی، ضرورت بقا است؛ در این میان زنجیره تأمین بیش از همه دستخوش این تغییرات قرار می گیرد. بنابراین لزوم توجه به چابکی تأمین کنندگان، به عنوان بخش مهمی در زنجیره تأمین، اهمیت می یابد. با توجه به این که شرکت ساپکو و زنجیره تأمین آن، از بزرگترین گروه های صنعتی در ایران می باشد، لذا در این پژوهش بر آنیم تا ضمن شناسایی مهمترین معیارهای موثر بر چابکی تأمین کنندگان در شرکت ساپکو، آن ها را ارزیابی و رتبه بندی کنیم. به همین منظور با مرور ادبیات مربوطه، 48 معیار اولیه انتخاب و با بکارگیری آزمون فرض فازی، 18 معیار به عنوان مهمترین معیارهای تأثیرگذار بر چابکی تأمین کنندگان در نظر گرفته شد. سپس به منظور در نظر گرفتن وابستگی میان معیارها، از تکنیک تحلیل شبکه، برای وزن دهی به معیارها استفاده شد و در پایان با استفاده از تکنیک ویکور، 16 تامین کننده قطعات بدنه، ارزیابی و رتبه بندی شدند.
فرزانه خسروانی عادل آذر
یکی از مفاهیم مهم دهه های اخیر، زنجیره تأمین است. شرایطی که باعث تعریف و طراحی این مفهوم شده است، افزایش روزافزون رقابت پذیری و تلاش برای بقاء سازمان هاست که با نزدیک شدن ارتباطات و پیشرفت در تکنولوژی اطلاعات حاصل شده است. با ظهور زنجیره تأمین، واحدهای صنعتی و خدماتی ذهن خود را معطوف تأمین کنندگان خود کرده اند و با پیشرفت صنایع و خدمات به این نکته دست یافتند که قیمت پیشنهادی تأمین کنندگان تنها ملاک انتخاب و همکاری با آن ها نیست. سیاست های انتخاب تأمین کنندگان فرآیندی پیچیده است و قیمت، یکی از فاکتورهای آن است. مدل ارائه شده در این تحقیق که براساس فرآیند عملی انتخاب تأمین کنندگان در محیط های واقعی شکل گرفته است، ابتدا براساس رویکرد کارت امتیازی متوازن به انتخاب تأمین کننده می پردازد و سپس با استفاده از برنامه ریزی آرمانی مقدار بهینه سفارش از هر تأمین کننده را مشخص می سازد. در این تحقیق، ابتدا با مطالعه ادبیات موضوع، معیارهای موثر در انتخاب تأمین کنندگان شناسایی شد. معیارهای فوق براساس کارت امتیازی متوازن در 6 منظر؛ فرآیند های داخلی، محصول و r&d، مالی، مشتری- بازار، مسئولیت اجتماعی و تعامل با ذینفعان، فن آوری و سازمانی، مدیریتی و منابع انسانی قرار گرفتند. سپس با استفاده از آزمون فرض فازی 29 معیار که اهمیت بیشتری در انتخاب تأمین کننده داشتند، انتخاب شدند. این معیارها مبنای انتخاب تأمین کننده قرار گرفتند. وزن معیارهای فوق با استفاده از روش های fahp و آنتروپی مشخص شد. در مرحله بعد، شرکت های تأمین کننده با استفاده از تکنیک های vikor و topsis رتبه بندی شدند. در این تحقیق، همچنین از تحلیل عاملی استفاده شد. ضرورت استفاده از تحلیل عاملی، شناسایی معیارهای ناهم بسته است. پس از شناسایی عوامل جدید توسط تحلیل عاملی، شرکت های تأمین کننده ی ساپکو مجدداً با استفاده از روش های vikor و topsis رتبه بندی شدند. در نهایت جهت تعیین میزان سفارش مطلوب از برنامه ریزی آرمانی استفاده شد. آرمان های این مسأله حداقل کردن هزینه، حداکثر کردن کیفیت و مطلوبیت می باشد. در نهایت نتایج حاصل از این تحقیق با وضعیت موجود مقایسه شده و پیشنهاداتی جهت برآوردن اهداف ارائه شد.
سیدسروش قاضی نوری نایینی لعیا الفت
ارتباط و هماهنگی میان استراتژی های کارکردی و بین سطوح مختلف استراتژی درون بنگاه یکی از موضوعات مورد علاقه ی محققین در حوزه های مختلف مدیریت است و به طور خاص ارتباط میان استراتژی های کارکردی و استراتژی کسب و کار بسیار مورد توجه قرار دارد. در این میان، استراتژی تولید و استراتژی تکنولوژی دو مورد از مهمترین انواع استراتژی های کارکردی هستند که همپوشانی و ارتباط گسترده ای با یکدیگر دارند و دارای نقش کلیدی در شکل دهی به شایستگی های لازم برای رقابت به شمار می روند. اگرچه مطالعه ی این دو استراتژی و ارتباط و هماهنگی آنها با استراتژی استراتژی کسب و کار، از حوزه های جذاب برای محققین به شمار می رود، اما کمتر مطالعه ای همزمان این استراتژی ها، هماهنگی میان آنها و ارتباط میان این هماهنگی و عملکرد سازمان توجه نموده است. اما افزایش اهمیت توانمندی های تکنولوژیک در کسب قابلیت های رقابتی تولید در سال های اخیر از یک طرف و لزوم بهره گیری از توانمندی های تولید در کسب مزیت رقابتی از دانش تکنولوژیک در بسیاری از صنایع از سوی دیگر، توجه و دقت بیشتر به هماهنگی میان استراتژی های تولید و تکنولوژی را طلب می کند. اما از آنجا که بررسی مساله ی فوق، به دلیل تعدد متغیرها و پیچیدگی زیاد روابط میان آن ها، با رویکردهای معمول تقلیل گرایانه و جزئی نگر ممکن نیست، ما در این تحقیق، از رویکرد پیکربندی استفاده نموده ایم. در این تحقیق، پس از مطالعه 86 شرکت در صنایع الکترونیک ایران، پیکربندی های مختلفی که این شرکت ها از استراتژی های کسب و کار، تولید و تکنولوژی اتخاذ کرده اند را شناسایی نموده و خصوصیات هر دسته از شرکت ها و به طور مشخص عملکرد هر دسته را بررسی نموده ایم. علاوه بر شناسایی این پیکربندی های استراتژیک و رفتار هر یک، در این تحقیق ارتباط سازگاری درونی استراتژی ها با عملکرد شرکت ها نشان داده شد. به علاوه نشان داده شد که استراتژی های تولید و تکنولوژی چگونه نقش پشتیبان یکدیگر را بازی نموده و به خلق مزیت رقابتی برای تحقق استراتژی کسب و کار کمک می کنند.
حمیدرضا خطیبی لعیا الفت
در انجام این پژوهش، که پژوهشی ارزیابی است، پس از تشکیل تیم ارزیابی عملکرد که متشکل از مدیران ارشد سازمان بود، با استفاده از نظرات آنها و با انجام مقایسات زوجی، اهمیت منظرهای چهارگانه، معیارهای ارزیابی عملکرد و اهمیت معیارهای ارزیابی عملکرد طبق متد چانگ در فرایند تحلیل شبکه ای فازی، تعیین شدند. سپس با سنجش معیارها و جانمایی آنها در طبقات عملکردی و با استفاده از اوزان به دست آمده، نسبت به ارزیابی عملکرد اقدام شد. در نهایت طبق رویکرد مورد استفاده در این پژوهش و معیارهای آن، عملکرد شرکت از منظر مالی نسبتا ضعیف، از منظر مشتری ضعیف، از منظر فرایندهای داخلی نسبتا خوب و از منظر رشد و یادگیری نسبتا ضعیف ارزیابی شده است، و عملکرد نهایی سازمان نیز نسبتا ضعیف ارزیابی شده است.
حسین قاضی زاده کرانی لعیا الفت
تمرکز این تحقیق بر روی چگونگی بکارگیری رویکرد مهندسی ارزش در مطالعات انجام شده برای موارد سازمانی و فرایند های سازمانی است. به عبارتی این تحقیق در پی نشان دادن روند مهندسی ارزش و به خصوص فاز اصلی آن که فاز تحلیل کارکرد می باشد بر روی مطالعاتی است که تاکنون در رویکردهای ارزش کمتر مورد توجه قرار گرفته است. رویکردهای ارزش مانند مهندسی ارزش عمدتا بر روی محصولات، مصنوعات و پروژه های عمرانی کاربرد داشته اند تا اینکه در موارد سازمانی و برای فرایندهای سازمانی بکار روند، چراکه موارد نخست ملموس تر بوده و اصولا منشأ به وجود آمدن رویکرد مهندسی ارزش افزایش ارزش در سیستم های فیزیکی و محصولات بوده است و نه موارد سازمانی. در نتیجه یکی از دلایل انجام شدن این تحقیق نشان دادن چگونگی انجام رویکرد مهندسی ارزش در یک مطالعه ی غیر سخت افزاری مانند سازمان و بر روی فرایند های سازمانی است. دلیل دیگر انجام شدن این تحقیق تاکید و تمرکز بیشتر بر فاز تحلیل کارکرد در مهندسی ارزش است که از آن به عنوان قلب مهندسی ارزش و وجه متمایز کننده آن نسبت به سایر رویکرد های بهبود و حل مساله یاد می شود. همچنین در این تحقیق سعی شده است از روش مناسبی جهت ایجاد بستر لازم برای فاز خلاقیت در این مطالعه استفاده شود، چراکه به دلیل فقدان داده های هزینه ای لازم در این مطالعه که بر خلاف مطالعات سخت افزاری در بسیاری از مطالعات سازمانی ممکن است با آن مواجه شویم، امکان استفاده ی کامل از روش های متداول پیشین در مهندسی ارزش وجود نداشته است و لذا از شیوه ای متفاوت با شیوه ی متداول در ادبیات مرسوم مهندسی ارزش جهت بسترسازی برای فاز خلاقیت استفاده شده است که مبتنی بر داده های هزینه ای نمی باشد.
علیرضا ناصرصدرآبادی لعیا الفت
مسائل غیر قطعی تعیین توالی عملیات در زمره مسائل بهینه سازی ترکیبیاتی غیرقطعی قرار دارند. الگوریتم های فراابتکاری مثل الگوریتم ژنتیک(ga)، شبیه سازی تبرید تدریجی(sa)، جستجوی ممنوع(ts) و بهینه سازی با جمعیت مورچگان(aco) به عنوان روشهای موفق برای حل این مسائل معرفی شده اند. سوال مهمی که مطرح می شود این است که کدام یک از فراابتکاری ها از توانائی بیشتری در حل این گونه از مسائل برخوردارند؟ در ادبیات تحقیق این حوزه می توان پاسخ های متفاوت و گاه متناقض برای این سئوال یافت. این پژوهش با لحاظ کردن شرایطی عادلانه به سئوال فوق پاسخ داده است. بررسی های به عمل آمده حاکی از آن است که عملکر فرا ابتکاری ها به شرایط مسئله بستگی دارد. در مسائل بسیار کوچک الگوریتم sa در کلیه شرایط بهترین انتخاب است اما با افزایش اندازه مسئله، واریانس تابع هدف نقشی اساسی در این میان ایفا می کند. بزرگ تر شدن اندازه مسئله به این می انجامد که sa در سطوح پائین واریانس و ga در سطوح بالای واریانس بهتر عمل کند. و نهایتا اینکه در مسائل بزرگ میتوان درسطوح پائین واریانس "فلسفه جستجوی نقطه به نقطه" و در سطوح بالای واریانس "فلسفه جستجوی مجموعه به مجموعه" را انتخابی مناسب دانست. علاوه بر پاسخ به سئوال فوق این پژوهش روشی ابتکاری را نیز برای حل این مسائل ارائه میدهد.
یلدا یحیی زاده لعیا الفت
در سال های اخیر بحث زنجیره تأمین و برنامه ریزی در آن به موضوعی مهم و جذاب تبدیل شده است. بررسی شرایط تأمین کنندگان و انتخاب تأمین کننده، فعالیتی است که به دلیل دخالت داشتن معیارهای کمی و کیفی مختلف که معمولاً در تضاد با یکدیگرند، بسیار دشوار و پیچیده بوده و ابزار دقیق و مناسب خود را می طلبد. از طرفی محیط پرتلاطم امروزی بر عدم اطمینان حاکم بر تصمیم گیری ها افزوده است. سطح بالای عدم اطمینان در زنجیره تأمین، توانایی آن را در تصمیم گیری برای آینده با مشکل مواجه کرده است. لذا دیگر برنامه ریزی و بهینه سازی در فضای قطعی جوابگو نمی باشد. با توجه به این مهم، در راستای مدیریت بهتر عدم اطمینان نیاز به روش های برنامه ریزی استوار و قابل اتکا است. بدین منظور در این تحقیق، روش استوار مبتنی بر سناریو برای مسأله این تحقیق ارائه می گردد. مدل شامل دو تابع هدف، کمینه سازی هزینه ها (خرید، سفارش دهی، نگهداری) و بیشینه سازی ارزش خرید می باشد. در این مطالعه، از روش ahp در جهت تعیین وزن هر یک از تأمین کنندگان استفاده شده است. دو پارامتر تقاضا و قیمت خرید به عنوان پارامتر نامطمئن شناسایی شدند و مدلی ارائه شده که نسبت به تغییر داده های تقاضا و قیمت (مقادیر نامطمئن) حساسیت کمتری از خود نشان می دهد نوع برنامه ریزی این تحقیق، برنامه ریزی ریاضی خطی چند هدفه در فضای عدم اطمینان است. در نهایت مدل ارائه شده توسط داده های واقعی از شرکت پخش خزر تحت سناریوهای مطرح شده حل گردید. نتیجه این مدل، انتخاب تأمین کننده و تعیین میزان سفارش بهینه هر محصول در هر دوره از هر تأمین کننده می باشد.
آذین دایی جواد لعیا الفت
هم چنان که رقابت، روز به روز بیشتر می شود، سازمان ها جهت افزایش کیفیت و تامین نظرات مشتریان در کنار کاهش هزینه و افزایش خروجی کارها بیشتر تحت فشار قرار می گیرند. این موضوع در شرایطی که سازمان ها با محدودیت منابع بیشتری مواجه می باشند، چالش فزاینده ای را ایجاد می نماید. سازمان های یادگیرنده در مقابل این نقیصه ایستادگی کرده و با درک تهدیدات و یافتن فرصت های جدید بر ناتوانی در یادگیری غلبه می کنند. امروزه شش سیگما به عنوان یکی از کاربری ترین و قابل استفاده ترین رهیافت ها به منظور بهبود کیفیت محصولات و خدمات و همچنین دست یابی به مزایای تجاری و مزیت رقابتی از طریق حذف ضایعات مورد توجه است. اگر از شش سیگما به صورتی هوشمندانه استفاده شود، می تواند به یادگیری سازمان ها و پیشی گرفتن بر چالش های مقابل رویشان کمک کند. در شش سیگما، همه فعالیت های بهبود به عنوان پروژه شناخته می شوند. علاوه بر این، انتخاب، مهم ترین فعالیت و فعالیت ابتدایی در اجرای شش سیگما می باشد. انتخاب پروژه مناسب مهم ترین عامل در موفقیت زود هنگام و مقبولیت دراز مدت شش سیگما در سازمان می باشد. ارزیابی و شناخت پروژه های شش سیگما امروزه مهم ترین موضوع مورد بحث در این حوزه است. شرکت پلی اکریل ایران یکی از شرکت های پیشرو در پیاده سازی پروژه های شش سیگما می باشد، اما با توجه به ماهیت این پروژه ها و هزینه های زیادی که به منظور اجرای پروژه ها به سازمان تحمیل می گردد، نیاز است از میان پروژه های قابل تعریف در سازمان، پروژه های دارای اولویت شناسایی شوند. با توجه به این موضوع که پیش از انجام این تحقیق انتخاب پروژه های دارای اولویت به صورت ذهنی صورت می پذیرفت، نیاز به شناسایی معیارهای انتخاب برای این سازمان قابل درک بوده و در این تحقیق تلاش شده است در قدم ابتدایی معیارهای انتخاب پروژه، از طریق مطالعه ادبیات تحقیق و توجه به محیط در حال تغییر، مصاحبه با خبرگان و تکنیک غربال سازی فازی شناسایی شده و پس از آن وزن معیارها از طریق فرآیند تحلیل شبکه فازی محاسبه گردد، سپس با توجه به معیارهای شناسایی شده، پروژه های شش سیگما با استفاده از روش تاپسیس فازی رتبه بندی شوند.
عادله باغبان مقصود امیری
تحقیق حاضر به منظور بررسی کارایی نسبی پیمانکاران از مدل تحلیل پوششی داده های خاکستری استفاده شده است که با توجه به سطح وظایف و گستردگی ورودی و خروجی های پیمانکاران پروژه ها نسب به تعیین ورودی ها و خروجی های کلیدی اقدام گردیده است. با توجه به تنوع وظایف این پیمانکاران، در ابتدا ابعاد زیادی برای بررسی وجود داشت که بر اساس عوامل فوق، ابعاد کلیدی برای بررسی انتخاب گردید. با انتخاب ورودی ها و خروجی های مورد نظر در گام بعدی به مدل سازی طرح پرداخته شده است. در این مرحله، داده های خام مورد نیاز جهت مدل-سازی از روش بررسی اسناد و مدارک سال 1388 گروه مپنا، گردآوری گردید و در قالب مدل تحلیل پوششی داده-های خاکستری نسبت به حل مدل اقدام گردیده است. با مشخص شدن جواب مدل اولیه تعدادی از پیمانکاران که دارای کارایی نسبی صد در صد بودند انتخاب شده و در مرحله سوم با مشخص شدن پیمانکاران کارا، سپس با استفاده از الگوریتمی جهت رتبه بندی کامل عملکرد پیمانکاران کاراانجام گردید. در مرحله آخر ارائه راهکارهای مناسب برای بالا بردن کارایی پیمانکاران ناکارا ارائه گردیده است.
سید حسین رضوی حاجی آقا مقصود امیری
زنجیره تامین مفهومی جدایی ناپذیر از رقابت و کسب و کار کنونی به شمار می رود. یکی از حوزه های اساسی برنامه ریزی در زنجیره های تامین، بحث کنترل موجودی است که صاحب نظران آن را از جمله مهم ترین چالشهای زنجیره تامین می دانند. در این چارچوب تحقیق حاضر به بررسی مسئله موجودی در یک زنجیره تامین سه سطحی و چند لایه اختصاص دارد. این سیستم شامل یک تولید کننده مرکزی و تعدادی عمده فروش است که هر یک به تعدادی خرده فروش خدمت رسانی می کنند. هدف تحقیق حاضر تعیین سیاست بهینه تولید و کنترل موجودی در چنین سیستمی است. تقاضای خرده فروشان که از سوی مصرف کننده نهایی صادر می شود، برخوردار از الگویی تصادفی است که در دو حالت توزیع پواسون و نرمال بررسی شده است. بررسی این مسئله در سه مرحله مدل سازی، بهینه سازی و اعتبارسنجی صورت گرفته است. در بحث مدل سازی تابع هزینه سیستم موجودی از اصول حاکم بر فرآیندهای تصادفی استفاده شده است. نکته مهم در مدل سازی مسئله، برآورد تابع تقاضای عمده فروش و تولید کننده مرکزی است. بر اساس فرآیند مدل سازی، در حالت تقاضای پواسون، تقاضای عمده فروشان و تولید کننده با یک تقاضای پواسون برآورد شده است. در حالت تقاضای نرمال نیز این تقریب بر اساس پیچش چندگانه توزیعهای برنولی با شانس موفقیت متفاوت صورت گرفته که در شرایطی نسبت به تقریب آن با توزیع نرمال و یا دوجمله ای اقدام شده است. در هر دو حالت تقاضا و پس از طراحی مدل، نسبت به بهینه سازی توابع هزینه برآوردی با روشهای ابتکاری اقدام شده است. جهت بررسی اعتبار مدل برآوردی نیز نسبت به طراحی مجموعه ای از آزمایشهای آماری و شبیه سازی مسئله و مقایسه نتایج مدل و شبیه سازی اقدام شده است. آزمایشهای طراحی شده برای شبیه سازی مبتنی بر مبانی طراحی آزمایشهای آماری بوده است. شبیه سازی مسئله با استفاده از نرم افزار arena انجام و نتایج آن با نتایج حاصل از بهینه سازی مدل مقایسه شده است. نتایج این مقایسه گویای اعتبار نتایج حاصل از مدل بوده اند. به عنوان رویکردی جایگزین، مسئله مورد بررسی با استفاده از روش شناسی سطح پاسخ نیز بررسی گردیده و تابع هزینه برآورده گردیده است. با اثبات تقعر تابع هزینه، جواب بهینه محلی به دست آمده به عنوان جواب مطلق در نظر گرفته می شود. تعمیم پذیری نقطه قوت اصلی رویکرد مدل سازی مبتنی بر سیستم صف است، در حالی که روش شناسی سطح پاسخ امکان به دست آوردن پاسخی بهینه برای هر سیستم مجزا را خواهد داد. هر دو رویکرد پیشنهادی می توانند در مسائل عملی مورد استفاده قرار گیرند.
آرش شهریاری نیا لعیا الفت
در این پژوهش برای شناسایی معیارها و بیان روابط بین معیارها پس از مطالعه ادبیات پژوهش های مرتبط و مصاحبه با مدیران سازمان، از تکنیک غربال گری فازی و سپس مدلسازی ساختاری تفسیری و تحلیل micmac استفاده شد. پس از تحلیل داده ها، متغیرها در هشت سطح طبقه بندی شدند و سپس گراف ism ترسیم شد. در سطح یک بعنوان سطح زیربنایی و سازنده سیستم عواملی مرتبط با توان فنی و ویژگی های سازمانی چون امکان به اشتراک گذاری اطلاعات، داشتن نگرش و توانایی مدیریت استراتژیک، انعطاف پذیری در حجم و نوع محصولات یا خدمات ، تعهد به تحویل به موقع ، ارتباطات ساده و آسان ، یادگیری سازمانی و توانایی انطباق با محیط قرار دارند و در آخرین سطح که به شدت تحت تاثیر عوامل سطوح زیرین است عوامل مالی شامل سودآوری و نرخ رشد آن، ثبات مالی و وضعیت و توان نقدینگی قرار دارند و سایر عوامل نظیر شهرت شرکت به تعهد، توانایی تولید منطبق بر مشخصات و سرعت در تحویل و ساخت نمونه ، کیفیت محصولات ، قیمت، خدمات پس از فروش، موقعیت و سهم و بازار و احتمال روابط در بلند مدت بین دو سطح ابتدایی و انتهایی در شش سطح قرار گرفته اند. پس از تحلیل micmac متغیرها در سه گروه متغیرهای مستقل یا کلیدی، ارتباطی و وابسته قرار گرفتند و هیچ متغیری در گروه متغیرهای خودگردان قرار نگرفت. تعیین روابط بین متغیرها و نوع متغیرها می تواند منجر به درک بهتر موضوع و اتخاذ تصمیمات مناسبی در مساله انتخاب همکار گردد.
زهرا واثقی مقصود امیری
چکیده مدیریت موجودی یکی از عناصر اصلی مدیریت زنجیره تامین می باشد که مدیریت صحیح آن تاثیری اساسی بر کاهش هزینه های زنجیره و افزایش سطح خدمت آن دارد. مدیریت موثر موجودی ، زنجیره تامین را بهینه می کند و امکان کمبود موجودی توسط سفارشات متغیر را کاهش می دهد. امروزه واحد برنامه ریزی تولید و کنترل موجودی به دلیل نقش اساسی آن در کاهش هزینه های کل موسسه و بقای آن در محیط رقابتی ، مورد توجه بسیاری از واحدهای صنعتی قرار گرفته است.از طرفی نرخ تغییرات و تحولات در روند تقاضای مشتریان به صورت فزاینده ای افزایش یافته است و به صورت ماهانه یا هفتگی دارای تغییر است.این موضوع منجر به مرور مداوم و مستمر مقدار اقتصادی سفارش و نقطه مجدد سفارش مطابق با سطح خدمت به مشتری با کمترین هزینه شده است. تحقیق حاضر در مورد یک مسئله کنترل موجودی در یک زنجیره تامین دوسطحی شامل یک انبار مرکزی و دو خرده فروش می باشد که مشتریان هر کالا را تامین می کنند.در این سیستم سه کالا مفروض است و تقاضای برآورده نشده خرده فروشان به صورت از دست رفته می باشد. سیاست کنترل موجودی خرده فروشان از نوع مرور دائم درنظر گرفته شده است. تقاضای نهایی مشتریان در خرده فروشان از الگوی تصادفی پیروی می کند که در سه حالت توزیع پواسن،نرمال و یکنواخت بررسی شده است.هدف این تحقیق تعیین سیاست بهینه موجودی برای هر کالا در خرده فروش با استفاده از روش سطح پاسخ در سیستم موردنظر می باشد.ابتدا آزمایشات برای هر کالا بر اساس متغیرهای ورودی مسئله ی توسط نرم افزار minitab طراحی شده است و سپس مدل مسئله ، جهت تعیین مقدار متغیر پاسخ سیستم که هزینه کل سیستم موجودی است، توسط نرم افزارed شبیه سازی شده است. مدل رگرسیونی درجه اول به ازای هر یک از توابع توزیع به صورت جداگانه برازش شده است و در صورت عدم کفایت مدل درجه اول ، مدل درجه دوم تشکیل شده است.بر اساس موارد گفته شده، مدل ریاضی مسئله تشکیل و مقادیر بهینه متغیرهای تصمیم مسئله به صورتی تعیین شده است که هزینه کل سیستم موجودی موردنظر را حداقل می سازد. نتایج نشان می دهد که تابع هزینه توزیع پواسن،محدب است و هر جواب بهینه محلی را می توان برای آن یک جواب بهینه مطلق در نظر گرفت.در حالی که تابع هزینه توزیع نرمال و یکنواخت مقعر است و جواب بهینه مورد نظر یک جواب بهینه محلی است.
مجید هوشمندی ماهر مقصود امیری
در سالهای اخیر زنجیره ی تامین و برنامه ریزی در آن تبدیل به موضوعی مهم و جذاب شده است. از طرفی محیط پرتلاطم و وجود عدم اطمینان, منجر به افزایش ابهام در برنامه ریزی ها و تصمیمات مرتبط در زنجیره ی تامین گردیده است. بررسی ها نشانگر آن است که انواع مختلف و متفاوتی از عدم اطمینان وجود دارد که مدیریت آنها نیازمند ابزارها و رویکردهای متفاوتی است. هدف این تحقیق ارائه ی مدلی برای انتخاب تامین کننده و تخصیص سفارش در زنجیره ی تامین با مد نظر قرار دادن ماهیت چند معیاره ی مساله، مد نظر قرار دادن مدیریت موجودی، و لحاظ عدم قطعیت (اطمینان) در مساله است. به منظور تحقق این هدف، محقق شرکت بهمن موتور را به عنوان بستر تحقیق انتخاب نموده است. بنابراین مساله ی اصلی این تحقیق برنامه ریزی تامین و تخصیص سفارش در شرکت بهمن موتور (در شرایط وجود چند کالا، چند تامین کننده، چند دوره، و وجود تخفیف افزایشی), جهت حصول به میزان مطلوب سفارش از هر تامین کننده در طی هر دوره به نحوی است که هزینه های مرتبط شامل هزینه های خرید, سفارش, نگهداری, و کمبود در شرایط وجود تخفیف افزایشی و مجاز بودن مازاد و کمبود حداقل گردد. همچنین اهداف دیگری چون حداقل نمودن زمان انتظار در تحویل, حداقل نمودن اقلام ردی, و حداکثرنمودن تابع مطلوبیت (شامل تلفیق 20 معیار منتخب) نیز در مساله لحاظ و مد نظر قرار گرفته است. ابزار مورد استفاده جهت دستیابی به اهداف مد نظر نیز برنامه ریزی غیرخطی (تبدیل شده به خطی) چند هدفه مختلط صحیح بوده است. در ادامه و به منظور لحاظ عدم اطمینان موجود در فرآیند ارزیابی و انتخاب تامین کننده, از دو نوع رویکرد بهینه سازی استوار استفاده شد. در رویکرد اول, مساله ی بهینه سازی استوار با رویکرد مبتنی بر سناریو و با مد نظر قرار دادن عدم اطمینان در پارامترهای تقاضا, هزینه ی ثابت سفارش, زمان انتظار تحویل, و کیفیت کالای تدارک شده توسط تامین کننده مدل و اجرا گردید. در رویکرد دوم نیز عدم اطمینان در متغیر طراحی, بدون مد نظر قرار دادن عدم اطمینان در پارامترها, مد نظر قرار گرفته و مدل با استفاده از الگوریتم ژنتیک حل گردید. در مدل مذکور, مساله نسبت به تغییر در متغیرهای طراحی مقاوم شده, به نحوی که با تغییر در فضای مساله, تغییر در تابع هدف اندک بوده و این امر منجر به کاهش نوسانات و در نتیجه مدیریت عدم اطمینان خواهد شد. بنابراین می توان مدل نمودن یکی از انواع مهم عدم اطمینان (یعنی عدم اطمینان در متغیر طراحی) را به عنوان یکی از مشارکت های مهم تحقیق حاضر نام برد.
مصطفی ابراهیم پور ازبری لعیا الفت
جهت ارزیابی عملکرد زنجیره تامین وجود مدلی جامع در کنار داده های قابل اعتماد، راهگشاست. این امر می تواند به بهبود کل زنجیره کمک نماید. در این تحقیق مدلی متناسب با ماهیت شبکه ای و چند مرحله ای زنجیره تامین ارائه گردیده است که عملکرد کل زنجیره را در قالب یک مدل ریاضی و با استفاده از شاخص های مالی، دانشی، مشارکت و پاسخگویی زنجیره تامین، ارزیابی نماید. در بخش اول، مدل سه سطحی عملکرد زنجیره تامین ارایه گردیده و شاخص ها در سه سطح استراتژیک، فرآیندی و عملیاتی درنظر گرفته شده و با تحلیل عاملی تاییدی، تبیین گردیده است. در بخش دوم، از مدل تحلیل پوششی داده های شبکه ای جهت ارزیابی عملکرد استفاده شده و در بخش آخر تحقیق نیز برای افزایش قدرت تفکیک پذیری میزان عملکرد، از شبکه عصبی فازی استفاده شده است. جامعه تحقیق، زنجیره های تامین شرکت های داروسازی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. تحقیق، از لحاظ هدف توصیفی تبیینی و از نظر استراتژی پیمایشی می باشد. نتایج اجرای تحلیل عاملی تاییدی نشان داده است که سطح استراتژیک با بار عاملی 0.98 مهم ترین سطح عملکردی است. پس از تایید شاخص های عملکردی، مدل تحلیل پوششی داده های شبکه ای ورودی محور با بازده به مقیاس متغیر توسعه داده شده و با شاخص هایی از جنس سرمایه فکری، مشارکت، پاسخگویی و مالی اجرا گردید. از آنجایی که در این روش همزمان تعداد زیادی از واحدهای تصمیم گیرنده بر روی مرز کارا قرار می گیرند، برای افزایش قدرت تفکیک پذیری میزان عملکرد و رتبه بندی واحدهایی که بر روی مرز کارا قرار گرفته اند، از شبکه عصبی فازی استفاده گردیده و نتایج نشان داده است که شبکه عصبی فازی دارای قدرت تفکیک پذیری بالایی می باشد و مدل مناسبی برای تخمین و تحلیل حساسیت عملکرد است. میانگین مجذور خطای دادهای آموزش برابر 0.0026 و میانگین مجذور خطای داده های آزمایشی برابر 0.0051 گردید.
غزل روغنی مقصود امیری
از جمله مسائل با ادبیات غنی در حوزه مسائل تحقیق در عملیات و مدیریت پروژه، زمانبندی پروژه با در نظر گرفتن محدودیت منابع است. تاکنون مقالات و کتاب های بیشماری در آن زمینه به چاپ رسیده که دو دلیل عمده بر این امر می توان برشمرد: نخست آن که این مسئله با توجه به شرایط متفاوت کاربردی و صنعتی از نظر np-hard بودن تابع هدف، خصوصیات فعالیت ها، منابع و روابط پیش نیازی بسیار متنوع اند و دوم آن که، محققین همواره به دنبال ارائه راه حل های کاراتری برای حل این مسائل بوده اند. روش های بهینه یابی موجود برای حل این مسئله عمدتاً شامل تعداد زیادی متغیر و محدودیت می باشد که از کارآیی عملی آن ها در حل مسائل با ابعاد واقعی می کاهد. از این رو استفاده از روش های ابتکاری و فراابتکاری در حل این مسائل کاملاً به جا می باشد. مسئله مذکور در تحقیق حاضر در حالت تک هدفی و دو هدفی مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور از الگوریتم بهینه سازی دسته ذرات به عنوان یک الگوریتم کارا در حل مسائل بهینه سازی استفاده شده است. در این پژوهش، یک شیوه نمایش جواب جدید جهت حل مسئله در حالت تک هدفه و دو هدفه برپایه اصول الگوریتم بهینه سازی دسته ذرات ارائه شده و به منظور سنجش کارایی الگوریتم پیشنهادی، نتایج بدست آمده از حل مسائل استاندارد موجود در ادبیات در حالت تک هدفه با تحقیقات پیشین مورد مقایسه قرار گرفته است که حکایت از توانایی بالای آن در حل مسائل دارد.
سید امیر رضا ابطحی مقصود امیری
مدیران پروژه به دنبال تحویل پروژه در کمترین زمان و هزینه ممکن می باشند. این دو هدف با یکدیگر تعارض دارند چرا که کاهش زمان پروژه نیازمند تخصیص منابع بیشتر و در نتیجه صرف هزینه بیشتر می شود. در مسئله کلاسیک موازنه زمان- هزینه در ادبیات مدیریت پروژه، مدیران به دنبال این هستند که تعیین کنند فعالیت های پروژه در چه حالتی انجام شوند و در چه زمانی شروع شوند تا زمان و هزینه پروژه کمینه گردند. اما کمینه کردن زمان صرفاً منجر به تأثیر پذیرفتن هزینه های پروژه نشده و اهدافی همچون کیفیت و ریسک پروژه نیز تحت تأثیر قرار می گیرند. در این رساله دو هدف کیفیت و ریسک نیز به مسئله کلاسیک موازنه زمان- هزینه افزوده شده است. بنا بر تعریف استاندارد مدیریت پروژه ریسک پروژه برابر با هر عاملی است که اهداف پروژه را از حالت مورد انتظار آن دور کند. با استفاده از این تعریف و با در نظر گرفتن زمان، هزینه و کیفیت فعالیت های پروژه به صورت احتمالی، تابع هدف ریسک پروژه برابر با ترکیبی از واریانس زمان، هزینه و کیفیت پروژه تعریف شده است. در ادامه مدل برنامه ریزی ریاضی مسئله چند هدفه موازنه زمان- هزینه- کیفیت- ریسک با فعالیت های چند حالته و روابط پیش نیازی عمومی طراحی شده و سپس این مسئله که جزء مسائل سخت با زمان غیر چند جمله ای می باشد با استفاده از روش دقیق اپسیلون- محدودیت کارا و دو روش فرا ابتکاری الگوریتم ژنتیک چند هدفه و الگوریتم بهینه سازی اجتماع ذرات چند هدفه حل شده است. برای ایجاد مبنایی جهت مقایسه نتایج روش های حل و الگوریتمی برای تولید مسائل در سه اندازه کوچک، متوسط و بزرگ طراحی شده و مسائل تولید شده با استفاده از روش های پیش گفته حل شده اند. نتایج آنالیز واریانس نشان می دهند که در مسئله مورد توجه این رساله و با توجه به مسائل تصادفی تولید شده روش های فرا ابتکاری در اکثر معیارهای کیفیت پاسخ کیفیت بالاتری نسبت به روش دقیق اپسیلون محدودیت کارا داشته اند. میان نتایج دو روش فرا ابتکاری در اکثر شاخص های کیفیت پاسخ تفاوت معنی داری مشاهده نشده است.
کاوه خلیلی دامغانی محمدتقی تقوی فرد
زنجیره تأمین چابک به عنوان یک استراتژی رقابتی برنده برای رهبران سازمان محسوب می شود. مدل های مفهومی و الگوهای زیادی برای معرفی و تبیین چابکی، عوامل و معیارهای موثر بر آن، سطوح مختلف چابکی و بررسی تاثیر چابکی بر عملکرد در زنجیره های تامین و سازمان ارائه شده اند. توالی مناسبی از مفاهیم چابکی می تواند اهداف زنجیره تامین به لحاظ کیفیت، هزینه، سطح سرویس و زمان مناسب را محقق کند. پس از اجرا یا حتی در حین اجرا و پیاده سازی عوامل موثر بر چابکی در زنجیره های تامین، که مستلزم صرف هزینه، زمان و هماهنگی های زیاد و قابل توجهی می باشند، اطلاع از کارائی فرایندهایی که منجر به چابک سازی زنجیره تامین می شوند، ضروری به نظر می رسد. همچنین اطلاع از کارائی نسبی هر یک از فرایندهای منبع یابی، ساخت و تحویل در چابک سازی زنجیره تامین جالب توجه و حائز اهمیت است. در این رساله رویکردی مبتنی بر تحلیل پوششی داده ها و شبیه سازی برای اندازه گیری کارائی چابک سازی فرایندهای تامین، تولید و تحویل در زنجیره تامین ارائه شده است. برای اندازه گیری معیارهایِ چابکی و عملکرد زنجیره تامین که با مقادیر قابل توجهی از ابهام همراه هستند، از متغیرهای زبانی و مجموعه های فازی استفاده می شود. بدین جهت سه الگوی تقریباً مستقل با سطوح دقت متفاوت در مورد زنجیره تامین ارائه خواهند شد. مدلسازی ریاضی سه الگو در محیط های قطعی و فازی انجام می شود. رویکردی مبتنی بر شبیه سازی مونت کارلو برای رتبه بندی کامل بازه های کارائی حاصل از مدل های فازی نیز ارائه خواهد شد. به جهت روشن تر شدن کاربردهای عملیاتی رویکردهای پیشنهادی، از آن ها برای اندازه گیری کارایی چابک سازی فرایندهای زنجیره تامین 40 شرکت ایرانی تولید کننده لبنیات استفاده می شود و نتایج مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرند. رویکردهای ارائه شده در این رساله از دو منظر نظری و عملیاتی نسبت به رویکردهای موجود جالب توجه هستند. مدل های ارائه شده در این رساله همواره شدنی هستند. یعنی تحت هر شرایطی که برای ورودی ها و خروجی ها وجود داشته باشد، حداقل یک جواب شدنی برای این مدل ها وجود دارد و وضعیت نشدنی بودن برای مدل ها در عمل زخ نمی دهد. مدل های ارائه شده همگی دارای توابع هدفی هستند که بیشینه مقدار آنها محدود به یک بوده و کمینه مقدار آنها دارای حدپایین صفر می باشد. لذا مقادیر توابع هدف مدل های ارائه شده بین صفر و یک بوده و لذا کارایی نسبی را اندازه گیری می کند. این خواص در قالب قضایا و لِم هایی در این رساله به صورت تحلیلی بررسی و ارائه شده اند. در رویکردهای تحلیل پوششی داده ای فازی که مبتنی بر آلفا-برش هستند، حجم محاسبات مورد نیاز و تعداد مدل های بهینه سازی که باید برای تحلیل کلی حل شوند، به شدت افزایش می یابد. شیوه مدلسازی پارامترهای فازی در مدل های ارائه شده در این رساله منجر به ارائه مدل هایی در محیط فازی شده است که حجم محاسبات مورد نیاز با استفاده از رویکرد آلفا-برش به نحو مطلوبی کاهش می یابد. با استفاده از مدل های ارائه شده در این رساله در یک زنجیره تامین چند سطحی، می توان کارایی چابکی در کل زنجیره تامین و همچنین کارایی چابک سازی به تفکیک فرایندهای تامین، تولید و تحویل را اندازه گیری نمود. همچنین کارایی چابکی بالقوه و کارایی بالفعل در مورد کل زنجیره تامین و هر کدام از فرایندهای تامین، تولید و تحویل نیز توسط رویکردهای ارائه شده قابل اندازه گیری هستند. ذکر این نکته هم ضروری است که این محاسبات در محیطی که معیارهای مورد توجه برای اندازه گیری ابهام داشته و معمولاً به صورت کیفی و متغیرهای زبانی ارائه می شوند، انجام می شوند. به کارگیری مدل های این رساله دیدگاه مناسبی جهت شناسایی و رفع عدم کارایی در چابک سازی فرایندهای تامین، تولید و تحویل در زنجیره های تامین چند سطحی را ارائه می کند. مدل های توسعه داده شده در این رساله مستقل از نوع فرایند، تعداد ورودی های و خروجی ها می باشند، با قدری متناسب سازی برای سایر فرایندهای تولیدی و خدماتی در علوم مدیریت و مهندسی قابل بکارگیری هستند.
حمیده دهقان منشادی لعیا الفت
در میان صنایع مختلف، صنعت بانکداری اهمیت خاص خود را دارد. زیرا یک صنعت بانکداری کارا میتواند در دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی، موثر بوده همچنین سلامت این صنعت به سلامت اقتصاد کشور کمک میکند. بنابراین برآورد کارایی صنعت بانکداری و شناسایی عوامل موثر بر آن امری بسیار ضروری است. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی عملکرد و تعیین عوامل موثر بر آن در شعب بانک سپه استان یزد در 6 ماهه اول سال 91 انجام پذیرفت. بدین منظور از روش های کارت امتیازی متوازن، یکی از روشهای ناپارامتریک تحت عنوان تحلیل پوششی دادهها و یکی از روشهای ابتکاری تحت عنوان شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. در این تحقیق با ترسیم 4 جنبه کارت امتیازی متوازن، ابتدا اهداف و سنجه های عملکردی به دست آمده از مقالات مرتبط با عملکرد بانکداری خلاصه شد. از این سنجه ها 20 سنجه در قالب 10 هدف که از چشم انداز راهبردی بانک اقتباس شده اند، از طریق مصاحبه با خبرگان دانشگاه و بانک انتخاب شد. سپس کارایی شعب با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها محاسبه گردید. روش تحلیل پوششی داده ها یکی از پرکاربردترین روشها در ارزیابی کارایی میباشد اما کاستیهایی نیز دارد. در این روش که یکی از مهمترین روشهای ناپارامتریک محسوب میشود، مرز کارایی از طریق برنامه ریزی خطی به دست میآید بنابراین مهمترین مشکلی که در استفاده از این روش وجود دارد این است که تعداد مدلهای مورد نیاز و حل آنها وابسته به تعداد واحدهای مورد بررسی است و برای هر واحد تصمیم گیری باید یک بار مدل برنامه ریزی خطی حل شود و از آنجا که تعداد واحدها بسیار زیاد است، بنابراین استفاده از این روش به تنهایی زمان بر است. ضعف دیگر این روش این است که نیاز به حافظه کامپیوتری و زمان پردازش بالایی دارد و همچنین جهت پیش بینی نمی توان از این روش استفاده نمود. برای غلبه بر این مشکلات استفاده از روشهای ابتکاری نظیر شبکههای عصبی مصنوعی پیشنهاد میشود. در این تحقیق جهت بهینه نمودن وزن متغیرها در شبکه های عصبی از الگوریتم ژنتیک استفاده شد.
احسان پورابراهیم لسکوکلایه علی خاتمی فیروزآبادی
مفاهیم لجستیک الکترونیکی و زنجیره تامین الکترونیکی از تلفیق اصول متداول در بحث های کنترل موجودی، زنجیره تامین، زنجیره ارزش و علی الخصوص لجستیک و پشتیبانی، با یافته های تکنولوژیکی در زمینه فناوری اطلاعات و سیستم های انفورمانیکی در زمینه ردیابی کالا و اطلاعات نمود یافته است (پریندزیس و کیرانودیس، 2004). بکارگیری مفهوم لجستیک الکترونیکی در عرصه صنعت با مزایایی مانند سرعت در بازاریابی، ایجاد توانایی مقیاس سازی تجاری (تبدیل هرچه بیشتر مفاهیم کیفی فروش و بهره وری به مقیاس های کمی)، حفظ تمرکز بر روی رقابت پذیری، هدایت سرمایه گذاری در جهت کارایی، تمرکز بیشتر بر روی مشتریان، اشتراک داده های بازار، نیاز به هزینه کنترل کمتر و مسئولیت پذیری مناسب تر در برابر کیفیت روابط مشتریان همراه است(بیلز، 2002). وجود خدمات لجستیک الکترونیکی باعث ارتباط بیشتر تولید کنندگان، تأمین کنندگان و مصرف کنندگان خواهد شد این ارتباطات علیرغم اینکه منجر به تبادل اطلاعات، دانش و مهارت می گردد، توان رقابتی آنها را افزایش داده امکان رقابت تولیدکنندگان داخلی با یکدیگر و همچنین با تولیدکنندگان بین المللی را فراهم می نماید(نجفی و عبادی، 1387). بدلیل گستردگی حیطه تاثیر، لجستیک و لجستیک الکترونیکی دیگر نمی تواند یک کارکرد و موضوع بخشی باشد، بلکه نیازمند آن است که به عنوان عاملی محوری برای رسیدن به موفقیت کل شرکت محسوب شده و مدیریت گردد و به این ترتیب تغییرات داخلی و خارجی در فعالیتهای زنجیره تامین، ممکن است دلیل کافی جهت تجدیدنظر اساسی بعضی شرکتها، در استراتژی کلی شرکت محسوب گردد. عدم لحاظ شدن جایگاه لجستیک در استراتژی کلان شرکت میتواند بسیاری از مزایای نام برده شده در بالا را از حیطه دسترس بنگاه خارج سازد. در حقیقت موارد متعددی وجود دارند که باعث این امر میشوند. عدم حمایت مدیریت عالی سازمان، آماده نبودن زیر ساختارهای شغلی به جهت انطباق با سایر اجزاء مرتبط در سازمان، عدم وجود آموزش کافی و علمی، عدم وجود تجهیزات و امکانات مناسب و به روز، عدم وجود حس نیاز به تغییر در چهارچوب مدیریتی و کارمندی زنجیره تامین صنایع مذکور و مقاومت کاربران سیستم های لجستیک الکترونیکی تعدادی از شناخته شده ترین عوامل نارسایی لجستیک الکترونیکی در زنجیره تامین شرکتها هستند که با توجه به میزان اهمیت هریک انرژی، هزینه و زمان متناسب به خود را جهت برطرف شدن می طلبند. در این نگارش با استفاده از نظرات خبرگان دخیل در امر لجستیک صنایع نفت، گاز و پتروشیمی کشور روش پژوهش عملیاتی تاپسیس فازی ترتیب اهمیت این شش عامل تعیین می گردد.
امیر محمد فکور ثقیه لعیا الفت
محیط کسب و کار امروزی پیوسته در حال تغییر است و اداره این تغییرجهت انطباق با آینده توام با عدم اطمینان چالشی است که قابلیت ارتجاعی را برای زنجیره های تامین ضروری می سازد.اگر چه پیش گویی دقیق از آینده امکان پذیر نیست،در عین حال زنجیره های تامین می توانند خود را برای مقابله با آشفتگی های پیش رو و بهره گیری از فرصتهای بالقوه تجهیز نمایند.این پژوهش از دو قسمت تشکیل شده است.در بخش نخست مدلی برای قابلیت ارتجاعی زنجیره تامین جهت رقابت پذیری درشرکتهای خودروسازی ایران ارائه شده است. برای این منظور ابتدا با مطالعه گسترده در ادبیات موجود،چارچوب مفهومی اولیه برای قابلیت ارتجاعی زنجیره تامین جهت رقابت پذیری استخراج گردید.سپس بابهره گیری از نظر خبرگان صنعت خودرو (روش دلفی)و انجام مصاحبه،این مدل کاملتر و با وضعیت شرکتهای خودروسازی ایران متناسب تر شد.درگام بعد با استفاده ازپیمایش و توزیع پرسشنامه،داده ها و اطلاعات مورد نیاز جمع آوری و ازفنون مختلف آمارنظیرتحلیل عاملی اکتشافی،تحلیل عاملی تائیدی، مدل یابی معادلات ساختاری وتحلیل مسیر برای تجزیه وتحلیل اطلاعات استفاده گردید.پس ازبررسی فرضیه هاواعمال تغییرات لازم،سرانجام مدل باتوجه به شرایط شرکتهای خودروسازی اصلاح ونهایی شد.نتایج این مرحله گویای آن است که شرکتهای خودروسازی کشوربا ایجادیا تقویت توانمندیهایی نظیرانعطاف پذیری درمنبع یابی،اثربخشی،امنیت،انعطاف پذیری در اجرای سفارش،قابلیت انطباق وهمکاری می توانند قابلیت ارتجاعی لازم جهت مقابله با مهمترین نقاط آسیب پذیر صنعت خودرومانند: نوسانات نرخ ارزوقیمت ها، تحریم های بین المللی، ضعف دردانش فنی،پایین بودن سطح کیفی محصولات و خدمات پس ازفروش ضعیف رادرخودایجاد وعلاوه برآن با بهره گیری ازفرصت های پیش آمده،امکان رقابت پذیری نیزکسب نمایند. بخش دوم تحقیق نیز با هدف کسب آگاهی وشناخت از وضعیت کنونی قابلیت ارتجاعی سازمان وبرنامه ریزی جهت بهبود آن، به معرفی ابزار اندازه گیری و سنجش قابلیت ارتجاعی سازمان ها بر اساس روش منطق فازی اشاره دارد. نتایج این تحقیق می تواند در ایجاد و ارتقاء قابلیت ارتجاعی زنجیره تامین شرکتهای خودروسازی ایران مفید باشد.
فرناز فرهادیار سروش قاضی نوری
بزرگی و سرعت تغییر تکنولوژیک در سال¬های اخیر، فوق العاده بوده و سرعت بسیار زیاد نوآوری¬ها، تکنولوژی را به عاملی تعیین کننده در رشد و موفقیت اقتصادی تبدیل کرده است. در حوزه¬ی تولید نیز تکنولوژی¬های پیشرفته¬ی تولید (amt)، هسته¬ی اصلی کارخانه های آینده می¬باشند و نقش تعیین کننده ای در پیکارهای رقابتی سازمان ها در سراسر دنیا ایفا می کنند. شرکت های موفق این حقیقت را تصدیق نموده و در صدد بکارگیری تکنولوژی¬های مذکور برای کسب مزیت رقابتی هستند. انتخاب مناسب amt وظیفه¬ای حیاتی است که بر عهده¬ی مدیران تولید و تکنولوژی می باشد چرا که این سرمایه گذاری ها، درجه ی بالایی از عدم اطمینان و سرمایه¬ای کلان را شامل می شوند. یکی از ملاحظات بسیار مهم در فرایند انتخاب و پیاده سازی amt توجه به استراتژی تولید (اولویت های رقابتی) است که کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در این پژوهش، پس از مطالعه¬ی 31 شرکت کوچک و متوسط صنعت نساجی تهران، با استفاده از تکنیک خوشه بندی، شرکت¬های مذکور را بر اساس میزان سرمایه گذاریشان بر انواع amt دسته بندی کرده و الگوهای سرمایه گذاری متفاوت بر amt را شناسایی نموده و خصوصیات هر دسته از شرکت¬ها و به طور مشخص اولویت های رقابتی و عملکرد هر دسته را مورد بررسی قرار داده ایم. به علاوه در این پژوهش ارتباط میان الگوهای سرمایه گذاری بر amt و اولویت¬های رقابتی و تأثیر آن¬ها بر عملکرد شرکت¬ها نشان داده شد.
مهدی کشاورز مقصود امیری
این تحقیق یک مسئله زمانبندی تک ماشین را مورد بررسی قرار می دهد که هدف در آن حداقل کردن ترکیبی خطی از دیرکرد کل و واریانس زمان انتظار می باشد به طوری که زمان بیکاری در ماشین مجاز نیست. حداقل کردن دیر کرد کل همیشه به عنوان یک معیار عملکرد مهم در سیستم های عملی، که می توان با استفاده از آن از تحمیل هزینه های جریمه دیرکرد اجتناب نمود، مطرح می باشد و واریانس زمان انتظار نیز یک معیار مهم در پیاده سازی کیفیت خدمات (qos) در بسیاری از سیستم ها می باشد. در این تحقیق هر کدام از این دو معیار از نوع np-hard می باشند، بنابراین ترکیب خطی آن ها نیز np-hard خواهد بود. برای این مسئله الگوریتمی فرا ابتکاری طراحی شده که از ساختار معمول الگوریتم های ژنتیک استفاده می کند. دو نوع جمعیت هیوریستیک و تصادفی برای جمعیت اولیه و دو نوع تابع برازش در الگوریتم به کار رفته است و با این ویژگی ها چهار الگوریتم ژنتیک ارائه شده است. کارایی الگوریتم های ژنتیک ارائه شده به وسیله تست روی تعداد زیادی از مسائل به طور عملی نشان داده شده است. در نهایت به این نتیجه می رسیم که استفاده از جمعیت اولیه هیوریستیک باعث افزایش دقت الگوریتم ها و استفاده از تابع برازش ایستا باعث کاهش زمان اجرای آن ها می شود.
مسعود براتی لعیا الفت
هدف از این پژوهش، طراحی یک مدل مناسب است که نحوه تعامل میان عوامل روابط زنجیره تأمین را برای شرکت های کوچک و متوسط در صنعت قطعه سازی خودرو کشور، در جهت افزایش رقابت پذیری آنها شناسایی نماید. پژوهش در دو مرحله اصلی انجام گرفته است. در مرحله نخست، با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل مفهومی پژوهش ارائه شده است. در این مدل، عوامل روابط زنجیره تأمین، شامل 13 عامل، در چهار سطح قرار گرفته اند. جامعه پژوهش در این مرحله، خبرگان زنجیره تأمین و شیوه گرداوری داده ها، پرسشنامه و مصاحبه بوده است. مرحله دوم پژوهش، با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری، به سنجش تأثیر مدل پیشنهادی پژوهش بر رقابت پذیری شرکت ها پرداخته است. جامعه پژوهش در این مرحله، تمامی شرکت های کوچک و متوسط کشور که دست کم در یکی از بخش-های زنجیره تأمین صنعت قطعه سازی خودرو مشغول به فعالیت بوده اند، در نظر گرفته شده است. شیوه گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده که در اختیار 345 شرکت قرار گرفته است، از این میان 188 پرسشنامه بازگشت شده و 175 پرسشنامه تحلیل شده است. در این مرحله، نخست با استفاده از تحلیل عاملی تائیدی، پایایی شاخص های طراحی شده در مدل آزمون شده، که همگی به جز یک مورد تأیید شده اند. بر اساس مدل مفهومی پژوهش نیز، 19 فرضیه تدوین شده و از طریق تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفته اند. بر اساس یافته ها، 5 فرضیه رد شده و سایر فرضیه ها تأیید شده-اند. در پایان، بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهاد هایی برای بهبود روابط زنجیره تأمین در شرکت های کوچک و متوسط صنعت قطعه سازی خودرو و نیز برای پژوهشگران آتی ارائه شده است.
الهام فاطمی صدر مقصود امیری
مسئله مسیریابی موجودی، یک مسئله حمل و نقل است که در آن تصمیمات مسیریابی و موجودی به طور همزمان در افق مشخصی گرفته می شود. هدف مسئله مسیریابی موجودی یافتن زمان تحویل کالا به مشتری، مقدار کالایی که باید به مشتری تحویل داده شود و مسیری است که خودروها باید بپیمایند، به طوری که مجموع هزینه های حمل و نقل حداقل شده و تقاضای مشتریان برآورده شود. در این نوشتار مدل مسیریابی موجودی با تقاضای خاکستری در شرکت ایران خودرو مورد بررسی قرار گرفت. جهت حل مدل از روش الگوریتم ژنتیک استفاده گردید. همچنین جهت بررسی اعتبار پاسخ بدست آمده توسط الگوریتم ژنتیک از الگوریتم دیگری به نام الگوریتم شبیه سازی تبریدی(sa) استفاده گردید. همچنین جهت بررسی کارایی دو الگوریتم در مسائل مختلف مسیریابی موجودی به بررسی 10 مساله با ابعاد متفاوت پرداخته شد. نتایج حاکی از کارایی بیشتر الگوریتم ژنتیک در مسائلی با حجم کوچکتر و کارایی بیشتر الگوریتم شبیه سازی تبریدی در مسائلی با حجم بزرگتر می باشد. همچنین ازآنجا که مثال عددی این نوشتار از نوع مسائل با ابعاد کوچک می باشد، لذا این مثال با الگوریتم ژنتیک حل گردید. لازم به ذکر است که تمامی الگوریتم ها (الگوریتم ژنتیک و الگوریتم شبیه سازی تبریدی) با استفاده از نرم افزارmatlab حل گردیده اند.([email protected])
حامد گنجگاهی محمدعلی شفیعا
نداشتن نگاه علمی به تجاری سازی ایده و تبدیل به برند پایدار شدن از سوی شرکت ها و بنگاه های اقتصادی کشور، منجر به عدم موفقیت در تجاری سازی ایده ها و همچنین واگذار کردن سهم بازار شان به شرکت های رقیب شده و لطمات زیادی به قدرت رقابت پذیری آنان وارد شود. توجه و نگاه علمی به موضوعات تجاری سازی ایده و پایداری برند می تواند نگاه مصرف کننده را به کالاهای مورد نظر تغییر دهد. این پژوهش به بررسی سنجش میزان تاثیر کیفیت ایده های تجاری شده بر پایداری برند تجاری در صنعت تجهیزات پزشکی پرداخته است و از این طریق تلاش می کند راهکارهایی را برای مدیران ارشد و اجرایی شرکت های وارد کننده و تولید کننده تجهیزات پزشکی مهیا سازد تا در صورت مواجه شدن با ایده-ای برای تجاری سازی با توجه به خط کش های تعیین شده برای ارزیابی این موارد، اقدام به تصمیم گیری درست در مورد انتخاب ایده نمایند و سپس اقدامات لازم برای تبدیل به برند پایدار شدن برای بدست آوردن سهم بیشتر بازار حرکت نمایند. جامعه مورد استفاده جهت جمع آوری داده، متخصصین حوزه های تخصصی پزشکان مغز و اعصاب، روانشاسان، روانپزشکان و پزشکان عمومی و تولید کنندگان دستگاه های پزشکی کشور و مدیران بازرگانی به روش گلوله برفی نمونه گیری کرد تا در تحلیل در نرم افزار از تکنیک های نا پارامتری استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که عملی شدن، فرصت های بازار، پیچیدگی و مرتبط بودن تاثیر گذار بر پایداری برند می باشند.
مهدی قاسمی لعیا الفت
ایجاد مزیت و قابلیت رقابتی در یک شرکت با توجه به اولویت های رقابتی آن شرکت و به واسطه اجرای برنامه ها و تصمیمات استراتژیک تولید حاصل می شود. در این تحقیق به بررسی ارتباط اقدامات استراتژیک تولید با اولویت های رقابتی و تاثیر آن بر عملکرد شرکت ها در صنعت قطعه سازی خودرو در ایران پرداخته شد. به منظور شناسایی اولویت های رقابتی، اقدامات استراتژیک تولید و عملکرد، از پیمایش استفاده شده است. ابزار مورد نظر برای این پیمایش پرسشنامه است. داده های حاصل از پرسشنامه به کمک آمار توصیفی و استنباطی (نظیر ضریب همبستگی و رگرسیون خطی چندگانه) مورد تحلیل قرار گرفت. در پژوهش حاضر پس از دسته بندی اقدامات استراتژیک تولید (با توجه به اولویت های رقابتی) و بررسی تاثیر آن بر تحقق اولویت های رقابتی و عملکرد کلی کسب و کار، مشخص گردید که اقدامات مذکور علیرغم تاثیر مثبت در بهبود عملکرد نتوانسته اند بیشترین تاثیر را بر شاخص های عملکرد داشته باشند. بنابراین در ادامه با شناسایی آن دسته از اقداماتی که حداکثر تاثیر را بر سوددهی و ایجاد قابلیت های هزینه، کیفیت، انعطاف پذیری و تحویل دارند، ملاحظه گردید که شرکت های مورد مطالعه به منظور بهبود سوددهی، صرفا بر تحقق اولویت هایشان تمرکز ندارند و به نظر می رسد عوامل دیگری نیز در بهبود سوددهی آنان موثر است. در پایان به رابطه میان قابلیت های تولید نیز توجه شده است و مشخص گردید که میان قابلیت های تولید نوعی رابطه سلسله مراتبی برقرار است. به عنوان مثال به منظور تحقق اولویت انعطاف پذیری لازم است شرکت ها قابلیت کیفیت را کسب کرده باشند و قابلیت تحویل زمانی حاصل خواهد شد که دو اولویت دیگر (یعنی کیفیت و انعطاف پذیری) محقق شده باشند.
مهرنوش سمیعی اصفهانی لعیا الفت
قابلیت پایش لحظه به لحظه رضایت مشتری، زمینه اتخاذ سیاستی مناسب برای بقا در محیط رقابتی و کسب سهم بالاتری از بازار را فراهم خواهد ساخت. این مسئله برای سازمانهای خدماتی که محصول ناملموس را به مشتریان خویش عرضه می کنند از اهمیت مضاعف برخوردار است. لذا هدف تحقیق حاضر با انتخاب دانشجویان به عنوان یکی از مشتریان این سازمان خدماتی، قصد در شناسایی نیازها و خواسته های آنان و تبدیل آنها به ویژگیهای خدمات به منظور رسیدن به فرایندهای عملیاتی برای مرتفع کردن نیازها و خواسته های ایشان می باشد.
محمد هادی زاده اندواری جهانیار بامداد صوفی
از جمله زنجیره های تأمین پیچیده با خصوصیات ویژه که به سختی می توان آن ها را با سیستم های ارزیابی عمومی تطابق داد، زنجیره تأمین مواد غذایی است. از طرفی، پایداری در زنجیره تأمین به عنوان بحثی جدید و بسیار تأثیر گذار چندی است که توجه محققین حوزه مدیریت زنجیره تأمین (scm) را به خود معطوف ساخته است. در این پژوهش سعی شده است به ارزیابی پایداری در زنجیره تأمین صنعت لبنیات استان مازندران پرداخته شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شرکت کاله از منظر پایداری زنجیره تأمین در بین چهار شرکت انتخاب شده، بهترین عملکرد را دارا بوده و شرکت های صالح، گلا و دوشه در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
اسماعیل مزروعی لعیا الفت
با توجه به اهمیت عملکرد زنجیره تامین، بررسی رابطه عملکرد زنجیره تامین با پایداری زنجیره تامین دارای اهمیت زیادی می باشد. از طرف دیگر بررسی نقش توانمندسازها در این رابطه از موارد دیگری است که در مدل اصلی تحقیق به آن پرداخته می شود. هدف اصلی این تحقیق ارائه مدلی جهت تبیین رابطه توانمندسازها با عملمرد زنجیره تامین در صنعت فرش ماشینی ایران می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی می باشد. در این تحقیق بعد از شناسایی سنجه های پایداری، سنجه های عملکرد زنجیره تامین و توانمندسازهای زنجیره، با استفاده از تکنیک دلفی آن ها را مورد جرح و تعدیل قرار داده شد. درمرحله دوم پرسشنامه ای بر مبنای طیف لیکرت طراحی گردید و بین 217 شرکت داری بیش از 50 نفر کارگر در زنجیره تامین صنعت فرش ماشینی توزیع گردید. سپس سنجه های عملکرد و توانمندسازهای زنجیره با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی دسته بندی شدند. در نهایت با استفاده از نرم افزار آموس به بررسی مدل تحقیق پرداخته شد. با توجه به مدل نهایی تحقیق مشخص شد که توانمندسازها دارای تاثیر مستقیم روی پایداری نیستند و از طریق عملکرد روی پایداری تاثیر دارند. به عبارت دیگر عملکرد نقش میانجی را بین توانمندسازها و پایداری ایفا میکند. از بین توانمندسازها از نظر اهیمت، مدیریت دانش و اطلاعات و روابط مناسب از مابقی عوامل مهمتر بود. تفاوت اهمیت بین عوامل عملکرد زنجیره تامین و ابعاد پایداری معنادار نبود.
محمود رفیع زاده تفتی کامران فیضی
کارخانجات تولیدی به عنوان یک سیستم فنی بازرگانی، از واحدهای مجزایی تشکیل شده اند که نقش هر یک از آنها در کسب مزیت رقابتی در صنعت و به دنبال آن رشد و بقای سازمان غیرقابل انکار است. روند رو به رشد بازارهای رقابتی در دنیای امروز اهمیت استراتژیک واحدهای کنترل و تضمین کیفیت را دوچندان کرده است. هرچند امروزه توجه به کیفیت در تمام مراحل تدارک و تولید و حتی فراتر از آن در طول زنجیره تأمین شرکت ها امری غیر قابل اجتناب بوده و مسئولیت آن به طور اخص بر عهده واحد کنترل کیفیت نیست اما هم چنان این واحد یکی از پشتیبان های اصلی حفظ کیفیت در طول پروسه تولید بوده و هر گونه ضعف در عملکرد این واحد می تواند اثرات مخربی را بر کیفیت محصول و به دنبال آن رضایت مشتری به جای بگذارد. از این روی در این تحقیق سعی شده تا ضمن توجه به نقش حیاتی واحدهای کنترل کیفیت محصول، راهکاری به منظور ارزیابی عملکرد این واحدها در مطالعه ای موردی در صنعت کاشی و سرامیک ارائه گردد. این تحقیق مانند تجقیقات مشابه خود معیار ارزیابی عملکرد را مدل های نوین در این زمینه قرار داده و با بررسی این مدل ها از مدل کارت امتیازی متوازن الگو گرفته است. در این تحقیق از روشی ترکیبی برای استخراج شاخص ها استفاده شده است. اهمیت هر یک از شاخص ها محاسبه شده و عملکرد در هر شاخص سنجیده شده است. نتایج نشان داد به غیر از بعد رشد و یادگیری عملکرد واحدهای کنترل کیفیت در سایر ابعاد مطلوب بوده است.
علی محتشمی محمدعلی خاتمی فیروزآبادی
چکیده ندارد.
نوید غلامی لعیا الفت
چکیده ندارد.
ابوالفضل بهرامی ابوالفضل کزازی
امروزه رقابت بیش از حد در تامین کالاها وخدمات واقعیت انکارناپذیر دو دهه گذشته میلادی درسطح جهان بوده است. این واقعیت بر روی سایر فعالیت های معمولی بشر نیز اثر تشدید کننده داشته است. تامین کنندگان کالاها و خدمات خود را درشرایطی می بینند که دو اصل برای بقا در این صحنه رقابت به آنها تحمیل می شود، یکی سامان دادن به امور داخلی و ایجاد پتانسیل هایی که مستلزم توان رقابتی باشند، و دیگری ایجاد ارتباطی سازمان یافته، پویا و توانمند با سایر اعضای مرتبط با آنها که می توان به مشتریان و تامین کنندگانشان اشاره کرد. از آنجاییکه ما که در عصر برون سپاری زندگی می کنیم، همین امر به وضوح این مطلب را می رساند که برون سپاری هم اکنون یک استراتژی کسب و کاری پذیرفته شده می باشد. درفرایند برون سپاری، عموماً درابتدا موضوع انتخاب تامین کنندگان مطرح می شود، زیرا هر موسسه ای عموماً بخشی از اقلام خود را از بیرون تهیه می کند و بنابراین انتخاب تامین کنندگان بیرونی اجباراً مطرح است. از آنجا که در بسیاری از مسایل مدیریت زنجیره تامین، اهداف متعددی نظیر حداقل نمودن تعداد تامین کنندگان و هزینه خرید اقلام، افزایش کیفیت و غیره باید به صورت همزمان در نظر گرفته شوند، در این تحقیق با ملاک قرار دادن معیارها و شاخص ها در قالب مدل bocr در یک محیط صنعتی و با تکیه بر روش anp به عنوان روش تصمیم-گیری چندمعیاره در موضوع تحقیق مورد بررسی، به انتخاب تامین کننده مناسب جهت برون سپاری در محیط پویای رقابتی می پردازیم هدف اصلی از انجام این تحقیق، انتخاب تأمین کننده مناسب جهت برون سپاری بر مبنای مدل bocr برای تأمین اقلام انتخاب شده در شرکت آذین تنه، با توجه به معیارهای لحاظ شده می باشد. با این حال، در گام نخست، لازم بود تا با توجه به ماهیت چند معیاره بودن مسأله، مجموعه ای از شاخصهای تأثیرگذار بر انتخاب تأمین کننده شناسایی شود. از این رو، اولین سوال تحقیق در راستای شناسایی عوامل موثر بر انتخاب تأمین-کننده مطرح گردید. پس از شناسایی معیارها و شاخصهای مهم در انتخاب تأمین کننده لازم بود تا اهمیت نسبی معیارها محاسبه گردد. مطابق نتایج بدست آمده نرخ ناسازگاری تمامی ماتریسها از 1/0 کمتر می باشد که دلیل ثبات بسیار بالا و سازگاری مناسب نتایج حاصل از نظرات کارشناسان در خصوص هر یک از شاخصهای مربوط به معیارهای اصلی سودها، فرصتها، هزینه ها و ریسک ها می باشد. پس از محاسبه اوزان مربوط به اهمیت معیارها، الویت بندی bocr توسط نرم افزار super decision برای تمامی تامین کنندگان محاسبه گردید. برای مثال تأمین کننده شماره 1 از منظر سودها، هزینه ها، فرصتها و ریسکها دارای رتبه 1 می باشد در حالیکه تأمین کننده شماره 2 از منظر سودها، هزینه ها و ریسکها دارای رتبه 4 و از منظر فرصتها دارای رتبه 3 می باشد و الی آخر. سپس لازم بود تا امتیاز نهایی تأمین کنندگان با توجه به معیارهای لحاظ شده، محاسبه گردد. در این راستا با در نظر داشتن وابستگی داخلی در بین برخی از معیارها، از رویکرد تحلیل شبکه ای و نرم افزار super decision استفاده گردیده و در نهایت امتیازات تأمین کنندگان در قبال معیارهای شناسایی شده محاسبه گردید. در جدول زیر وزنهای کل و نرمال و رتبه بندی کلی و همچنین نمایش گرافیکی آلترناتیوها (شرکتهای تأمین-کننده) ارائه شده است. نتایج این جدول نشان می دهد که رتبه بندی (الویت بندی) کلی برای آلترناتیوهای (تأمین کنندگان) شماره 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7 به ترتیب به صورت 1، 4، 2، 6، 3،5 ،7 می باشند. و نشان می دهد که با در نظر گرفتن سودها، فرصتها، هزینه ها و ریسکها بهترین انتخاب، انتخاب تأمین کننده شماره 1 می باشد و پس از آن تأمین کننده شماره 4 و الی آخر. نمایش گرافیکی رتبه بندی آلترناتیوها(گزینه-ها) کل نرمال 1 1 0.6697 0.1880 4 2 0.4807 0.1349 2 3 0.5166 0.1450 6 4 0.4597 0.1291 3 5 0.5141 0.1443 5 6 0.4675 0.1312 7 7 0.4537 0.1274 جدول 5-1) رتبه بندی کلی آلترناتیوها (شرکتهای تأمین کننده) 5-3) پیشنهاداتی به شرکت آذین تنه 1. نتایج حاصل از انجام این تحقیق مبنایی را برای انتخاب تأمین کنندگان مناسب جهت برون سپاری در اختیار شرکت آذین تنه قرار می دهد. لذا پیشنهاد می شود، در صورت تمایل، این شرکت مدل فوق را مبنای انتخاب تأمین کنندگان قرار دهد. 2. به علاوه، به شرکت آذین تنه توصیه می شود، در هنگام انتخاب تأمین کنندگان و عقد قرارداد با آنها، تا حد امکان به عوامل شناسایی شده در این تحقیق و اوزان اهمیت آنها توجه نماید. 3. مدل ارائه شده در این تحقیق، قابلیت استفاده عمومی دارد. بدین ترتیب به شرکت آذین تنه پیشنها می شود از این مدل برای انتخاب تأمین کنندگان مختلف و برای سایر کالاها نیز استفاده نماید. واضح است که در این خصوص، بسته به کالای موردنظر، بازنگری در عوامل تدثیرگذار و محاسبه اهمیت نسبی این عوامل اجتناب ناپذیر خواهد بود.