نام پژوهشگر: سعید علی پور هرچگانی زاده

تبارشناسی ستاره سینما به مثابه متعلقِِ دانش و خُرده سوژه در سینمای ایران(1349-1279 خورشیدی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده هنر 1389
  سعید علی پور هرچگانی زاده   حسینعلی نوذری

فوکو در روش تبارشناسی خویش و در تبیین چگونگی شکل گیری سوژه به تحلیل مناسبات قدرت/دانش می پردازد. او از سه نوع هستی یاد می کند: "دانشْ هست"، "قدرتْ هست"، و "خودْ هست". وی سوژه را حاصلِ نسبت خود با خود می داند، که در خود هست محقق می شود. اما ستاره سینما و از آن جمله ستاره سینمای ایران از نسبت خود با خود شکل نگرفت بلکه در نسبت خود با دیگری خلق شد. در واقع ستاره سینما به هستیِ دیگری که آن را "هستی-خواست" (خواستْ هست) می نامیم، تعلق داشت. اگر خودْ هست از مناسبات نیرو با خودش ساخته شده است، در عوض هستی-خواست از مناسبات نیرو با نیروهای دیگر شکل گرفته است. پدیده سینما در سال 1279 خورشیدی وارد ایران شد و تا سال 1349خ دو نوع سامانه متفاوت را تجربه کرد: نخست، سامانه ای که در سالهای 1308 تا 1329خ حاکم بود. این سامانه بر محور بازیگر شکل گرفته بود، و به رابطه خود با خود ارجاع داشت، و از این رو سامانه ای اخلاقی بود. اما سامانه ای که از ابتدای دهه 1330 تا انتهای دهه 1340خ را دربرمی گرفت، سامانه ای جلوه گر و متظاهر بود، که از نسبت خود با دیگری شکل گرفته بود و در کانون این سامانه که از آن با عنوان سامانه ستاره وارگی سینمای ایران یاد می کنیم، ستاره سینمای ایران قرار داشت.