نام پژوهشگر: فرزانه سیف اله زاده
فرزانه سیف اله زاده غلامرضا توکلی
امروزه بخش های صنعتی با چالش های وسیعی برای بقا در بازارهای ناپایدار و رقابتی جهانی مواجه می باشند. سازمان ها برای فائق آمدن بر این چالش ها، سیستم های مدیریتی جدیدتری را به منظور شفاف سازی چشم انداز و استراتژی و ترجمان آنها به اصطلاحات عملیاتی اختیار می نمایند. کارت امتیازی متوازن (bsc) یکی از رویکردهایی است که از اهمیت و جایگاه به سزایی در صنایع بزرگ و همچنین بنگاه های کوچک و متوسط (sme) برخوردار است. مدل ارزیابی متوازن یک چارچوب مفهومی است که وظیفه آن ترجمه اهداف استراتژیک شرکت به یک مجموعه از شاخص های عملکردی است که علاوه بر سنجش عملکرد به شکلی جامع همه ابعاد مختلف سازمان را بررسی کرده و ظرفیت های قابل بهبود سازمان را شناسایی می کند. بررسی ها نشان می دهد که با وجود مزایا و اهداف سودمند برگرفته از ادبیات و مطالب تئوریک حول کارت ارزیابی متوازن که موفقیت را برای هر سازمانی متصور می سازد، در عمل بسیاری از سازمان ها در پیاده سازی کارت ارزیابی متوازن با شکست مواجه شده اند. در این تحقیق به بررسی چالش های پیاده سازی کارت ارزیابی متوازن در سازمان های ایرانی پرداخته و عوامل مهم پیشبرنده و بازدارنده در پیاده سازی این ابزار جدید مدیریت را مورد بررسی قرار داده ایم. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی – تحلیلی از گروه مطالعه موردی (case study) می باشد و مورد مطالعه در این تحقیق گروه صنعتی مهد تابان انتخاب گردیده است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر این موضوع میباشد که عوامل اجرایی ( نحوه اجرا) و عوامل انسانی (مدیران ،توجیه و مشارکت کارکنان) بر موفقیت پیاده سازی کارت امتیازی متوازن تاثیرگذار می باشد.