نام پژوهشگر: محمد امین نوروزی چگینی
محمد امین نوروزی چگینی ابوالفضل دلاوری
چکیده: آمریکا مانند سایر قدرتهای جهانی از اوایل قرن بیستم در جستجوی بهره گیری از امکانات خاورمیانه بویژه نفت آن پا به منطقه گذاشت و در آن نفوذ کرد و این نفود تا اواخر سده، کم و بیش به صورت فرایند هایی ادامه یافت. اما با فروپاشی شوروی و شروع مجدد فعالیت اروپای متحد و همچنین ظهور معارضان منطقه ای، این نفوذ روبه کاهش گذاشته و یا حداقل تهدید می شود. متخصصان روابط بین الملل نیز با استناد به نظریه هایی چون "ثبات مبتنی بر سیطره" اذعان می کنند که یکی از شاخص های بنیادین قدرت هژمون در هر عصری کنترل منابع، خطوط و مسیرهای انتقال انرژی بوده است. با این حال آمریکا در راستای اهداف خود و تلاش برای دستیابی به هژمونی در جهان با موانعی روبه رو است. این موانع شامل موانع نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می باشند. در همین راستا می توان ایران و ایدئولوژی اش را به عنوان مانعی بر سر راه آمریکا قلمداد نمود. آمریکا طرح هایی را به منظور تنظیم امور جهان آنگونه که آمریکا می خواهد باشد ارائه نموده. مرکز ثقل این طرحها همانا منطقه خاورمیانه و کانون آن خلیج فارس به عنوان قلب انرژی جهان است. برخی از این طرح ها صرفاً ایران را مورد هدف قرار داده و با آگاهی از نقاط ضعف ایران تلاش دارد تا ایران را از ادامه مخالفت با سیاست های آمریکا در عرصه جهانی و منطقه ای بازدارد.این پژوهش با عنوان سیاست های خاورمیانه ای آمریکا و پیامدهای آن بر سیاست انرژی ایران (1991-2009) به دنبال پاسخگویی به این سوال می باشد که سیاست های خاورمیانه ای آمریکا چه تأثیری بر سیاست انرژی ایران طی سالهای 1991تا 2009 باقی گذاشته است. در راستای پاسخگویی به این سوال مطالعات و پژوهش هایی صورت گرفته و به این یافته رسیدیم که سیاست های خاورمیانه ای آمریکا، ایران را در جذب سرمایه خارجی، حفظ تولید نفت، دستیابی به جایگاه سومین تولید کننده گاز جهان، تبدیل شدن به کانون ترانزیت منطقه، دستیابی به انرژی های جایگزین با فشارها و محدودیت های شدیدی مواجه ساخته و ناکامی هایی را در این حوزه ها برای ایران ایجاد نموده است و ریسک تغییر در ساختار مصرف انرژی کشور را نیز بالا برده است.