نام پژوهشگر: سمیه فلاح مهرآبادی
سمیه فلاح مهرآبادی منصوره اعظم آزاده
چکیده:طی ده سال گذشته در عرصه های مختلف حیات اجتماعی، حرکتی عمیق از سوی زنان جامعه ایران آغاز شده است. از جمله حضور گسترده زنان در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی یکی از این عرصه ها است که امروز به موضوعی بحث انگیز در بین بسیاری از صاحب نظران و برنامه ریزان کشور تبدیل شده است. از این رو پژوهش حاضر در پی بررسی عوامل موثر بر گرایش دختران به تحصیلات عالی برآمده است. فرضیه های تحقیق با استناد به نظریات قشربندی اجتماعی وبر، وبلن، بوردیو و رویکرد انتخاب عقلانی مطرح شده اند. شیوه ی بکار گرفته شده در این پژوهش "پیمایش " بوده و جامعه ی آماری آن شامل دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی شهر شیراز که در سال تحصیلی 89-88 مشغول به تحصیل هستند، می باشد. جهت نمونه گیری از شیوه ی نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای طبقه ای بهره گرفته شد و 364 نفر از 4 منطقه آموزش و پرورش شهر شیراز انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، دو سطح آمار توصیفی و آماراستنباطی (همبستگی، تحلیل واریانس و رگرسیون ) بکار گرفته شده است. نتایج حاصل از این بررسی بیانگر آن است که همه ی متغیرهای مستقل: آگاهی جنسیتی، احساس محرومیت منزلتی، تأیید دیگران مهم، مصرف تظاهری، کسب سرمایه فرهنگی، کسب استقلال اقتصادی و دستیابی به بخت های زندگی رابطه معناداری با گرایش دختران به تحصیلات عالی دارند. رشته تحصیلی افراد نیز با گرایش به تحصیلات عالی رابطه معناداری داشت به طوری که دانش آموزان رشته هنر بیشترین گرایش به تحصیلات عالی را داشتند و پس از آن به ترتیب رشته تجری، ریاضی، انسانی قرار گرفتند. و پایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد هیچ نقشی در گرایش آن ها به تحصیلات عالی نداشت. همچنین براساس ضرایب رگرسیون متغیرهای تأیید دیگران مهم، دستیابی به بخت های زندگی، کسب سرمایه فرهنگی، رشته تحصیلی، کسب استقلال اقتصادی، بیشترین تا کمترین تأثیر را بر گرایش به تحصیلات عالی داشتند. کلید واژه: گرایش به تحصیلات عالی، دختران، آگاهی جنسیتی، محرومیت منزلتی، ارزیابی فایده، انگیزه پیروی از دیگران