نام پژوهشگر: فاطمه بی کار
فاطمه بی کار مهدی شریفیان
شهر آرمانی که جامعه ایست خیالی، جایی است در افق آرزو های بشری که باشندگان آن در شرایط کامل، در خیر، زیبایی و رستگاری محض می زیند و با زندگی دراز و یا ابدی به دور از هر ناخوشی، از نعمت و آسایش سرشاراند. اخلاق یکی از مسائل مهم و سازنده در این آرمانشهر ها بوده و جزء اولین مسائل فکری بشری است؛ اخلاق مجموعه ی ملکات نفسانی اعم از فضایل و رذایل رفتاری بوده که بر اساس علم، قدرت و اراده از انسان صادر می شود که فضایل آن صفات مثبتی است که از راه تکرار به صورت ملکه ایی رفتاری در آدمی تحقق می یابد. مولانا در آرمانشهر اخلاقی خویش در مثنوی معنوی، به این مسائل پرداخته و با معرفی نفس به عنوان عاملی که سبب دور شدن آدمی از اخلاقیات است، امراض نفسانی چون کبر، غرور، شهوت و ...را برشمرده، راه های مبارزه با آن را معرفی می کند و انسان را به مبارزه با آن، برای رسیدن به کمال فرامی خواند. او پیروزان این مبارزه را انسان های کاملی می داند که با غلبه بر نفسانیت خویش، مجموعه ی صفات الهی را جایگزین رذایل نفسانی کرده اند و با متخلق شدن به این صفات الهی به اوج و کمال اخلاق دست می یابند و آرمانشهری سرشار از اخلاقیات را که از هر نقص و کاستی به دور است پایه گذاری می کنند.