نام پژوهشگر: حسین علی اصغرپور موزیرجی

جایگاه بخش خدمات باتأکید بر خدمات تولیدی و خدمات توزیعی در مسیرتوسعه یافتگی (مطالعه ی موردی 40 کشور جهان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده اقتصاد 1389
  حسین علی اصغرپور موزیرجی   فرشاد مومنی

بررسی سیر تاریخی دیدگاهها در رابطه با بخش خدمات نشان میدهد که در ابتدا نه تنها این بخش جایگاهی را در ساختار اقتصادی نداشت بلکه از فعالیتهایی که منجر به تولید کالاهای غیرملموس میشدند به عنوان فعالیتهای غیرمولد یاد میشد. اما امروزه دیدگاهها در رابطه با بخش خدمات تغییر کرده است بطوری که پس از آنکه بر اساس پژوهش های ارزنده ی فیشر، کلارک و کوزنتس، که از بنیانگذاران حسابهای ملی و پیشگامان توسعه ی اقتصادی میباشند، بخش خدمات به عنوان «بخش سوم» یا «بخش پسماند» در ساختار اقتصادی مطرح شد امروزه از فعالیتهای این بخش به عنوان فعالیتهای مولد یاد میشود. امروزه تقریباً در اکثر اقتصادهای جهان بیش از نیمی از فعالیتهای اقتصادیشان منجر به تولید کالاهای غیرملموس میشود که بر اساس معیار فوچز (1965) وارد فاز سوم توسعهی خود شدهاند. روند رو به رشد اهمیت و جایگاه بخش خدمات به صورتیست که امروزه در قالب اصطلاحاتی همچون: اقتصاد خدماتمحور، اقتصاد اطلاعات، خدمات کسبوکار، صنعتیشدن خدمات، خدمات جدید، خدمات برتر و اقتصاد جدید مورد توجه طیف وسیعی از پژوهشگران میباشد. مولد بودن فعالیتهای مربوط به بخش خدمات ناشی از ارتباط قوی این بخش با سایر بخشها میباشد یعنی این بخش در تعامل با سایر بخشها چه میزان از سایر بخشها کالا به عنوان نهاده دریافت و یا چه میزان از تولیدات خود را به عنوان نهاده به سایر بخشها جهت انجام تولیدشان میدهد. بررسی ساختار اقتصادی کشورهای کمترتوسعهیافته و درحالتوسعه نشان میدهد که وجود تعاریف فوق از بخش خدمات بیشتر با ساختار اقتصادی کشورهای توسعهیافته (پیشرفته) مطابقت میکند این در حالیست که وجود دیدگاه منفی در رابطه با بخش خدمات در کشورهای درحال توسعه منجر به عدم توجه به خدمات تولیدی در میان سیاستگذاران شده است و در این کشورها بخش خدمات اغلب به عنوان بخش غیرمولد شناخته شده است و از رشد و توسعهی آن به عنوان «صنعتزدایی» تعبیر میشود. جهت بررسی جایگاه بخش خدمات در سطوح مختلف توسعه یافتگی و همچنین بررسی میزان تعامل فعالیت های این بخش با سایر بخش های اقتصادی از جدول داده - ستانده ی 40 کشور جهان که بر اساس سطوح درآمد سرانه یشان در 4 گروه درآمدی قرار گرفته اند، استفاده شد. همگی جداول در یک طبقه بندی کلی بر اساس الگوی مرحله ای رشد و همچنین طبقه بندی چهارگانه ی گرشانی و مایلز از بخش خدمات در 9 بخش تجمیع شدند و به کمک رویکردهای سنتی و نوین محاسبه ی پیوندهای پسین و پیشین بین بخش ها و همچنین محاسبه ی سهم تقاضای نهایی و ارزش افزوده ی بخش های مختلف اقتصادی از gdpبه بررسی اهمیت و جایگاه بخش خدمات و زیربخش های آن پرداخته شد. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که اولاً با افزایش سطوح درآمد سرانه که به معنای افزایش توسعه یافتگی می باشد اهمیت بخش خدمات بیشتر می شود. همچنین در سطوح بالای توسعه اهمیت خدمات تولیدی بیشتر از خدمات توزیعی می باشد. همچنین نتایج حاصل از روابط هم پیوندی میان زیربخش های خدمات با سایر بخش ها نشان می دهد که اولاً رویکرد نوین محاسبه ی پیوندها بهتر از رویکرد سنتی می تواند اهمیت بخش خدمات را تبیین کند و همچنین بر اساس نتایج حاصل از رویکرد نوین، با افزایش سطوح توسعه اهمیت خدمات تولیدی بیشتر می شود بطوریکه تنها در سطح بالای درآمد سرانه (توسعه) است که خدمات تولیدی به عنوان بخش کلیدی تعیین می شود. همچنین یافته های مربوط به اقتصاد ایران نشان می دهد که از میان زیربخش های چهارگانه ی خدمات، خدمات توزیعی به عنوان بخش کلیدی تعیین می گردد.