نام پژوهشگر: مینا طلایی
مینا طلایی غلامعلی حاتم
در دوران معاصر تصور شکل گرفتن هنر به مانند هر تجربه انسانی دیگر، خارج از جامعه آن ممکن نیست. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی علل و شرایط شکل گیری جریانات هنر معاصر، به مطالعه ارتباط هنر و فرهنگ (بعنوان حوزه هایی که مرزهای میان آن ها بطرزی فزاینده کمرنگ می شوند) در دو جامعه ایران و ایالات متحد می پردازد. محدوده مورد نظر این پژوهش مجسمه سازی فیگوراتیو از آغاز دهه 1980 میلادی را شامل می گردد. آغاز این دهه مصادف با اوج پست مدرنیسم در ایالات متحد و وقوع انقلاب اسلامی و شکل گیری هنر متعهد در ایران است. به سبب ارزش ها و هنجارهای ضد غربی انقلاب، هنر مدرنیسم (به مثابه پدیده ای غربی) در ایران با عدم استقبال مواجه می شود؛ لیکن پس از وقفه ای قریب به یک دهه، استفاده از دستاوردهای هنر غرب، با تاخیری زمانی و خارج از متن فرهنگی آن ها افزایش می یابد. در وضعیتی که هنر غرب همگام و در ارتباط با سایر حوزه های فرهنگ آن شکل می گیرد؛ تغییر رویکرد هنر معاصر ایران نسبت به هنر غرب، خوانشی مجدد از آن را ایجاب می نماید که در نتیجه می تواند بطور کلی بازتابی از عدم قطعیت در موضع گیری نسبت به غرب و تعلیق وضعیت جامعه میان دو قطب سنت و مدرنیته عنوان گردد. کوشش جهت خلق آثار مجسمه سازی فیگوراتیو در راستای ارزش های ایرانی-اسلامی، به خوبی بیانگر این تضاد و تعلیق است، زیرا امکان فعالیت این رسانه، خود ما حصل ارتباط ایران با غرب و آغاز روند مدرنیزاسیون است و به هر روی از آنجا که هنر به مفهوم معاصر آن پدیده ای غربی است نمی تواند ابزار رسیدن به سنت ایرانی تلقی گردد.