نام پژوهشگر: سید بهاء حسینی سرتشنیزی

شناسایی جامعه رمه گردان کوچک و بزرگ بر اساس عناصر موجود در استخوان انسان و حیوان در محوطه های تاریخی برای تعیین نظام معیشتی آنها.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  سید بهاء حسینی سرتشنیزی   فرهنگ خادمی ندوشن

ساختار شیمیایی بقایای اسکلت های به دست آمده از کاوش های باستانشناسی به ویژه دندان ها که پایدارترین و مقاومترین قسمت اسکلت هستند، امکان بازسازی رژیم غذایی و شیو? معیشت مردمان گذشته را فراهم می سازد. بقایای جانوری و داده های گیاهی کشف شده در محوطه های باستانی که توسط انسان به مصرف می رسیده است، تأثیر فراوانی بر مقدار عناصر موجود در استخوان آن انسان ها دارد لذا میزان این عناصر در بدن انسان بازتابی از غذاهای مصرفی در طول حیات است و می تواند به شناسایی تنوع غذایی انسانها کمک کند. عناصری چون باریوم و به ویژه استرانسیم از جمله مهمترین عناصری هستند که در مطالعات دیرین تغذیه شناسی مورد استفاده قرار می گیرند. محل تجمع این دو عنصر در استخوان است. حدود 93% باریوم و 99% استرانسیم در اسکلت تجمع می یابد. میزان عنصر استرانسیم با بالا بودن آن در اسکلت انسان بیانگر جامع? کشاورز و با پائین بودن مقدار آن بیانگر جامع? دامدار است. با مقایسه میزان عناصر شیمیایی اسکلت انسان و حیوان می توان به شناسایی جامعه رمه گردان و کشاورز پرداخت. در این تحقیق عناصر شیمیایی موجود در دندان های باقیمانده از بقایای انسانی و جانوری با هدف بازسازی نظام غذایی ساکنین محوطه باستانی «گوهرتپه» مورد مطالعه قرار داده شد. به همین منظور مقادیر باریوم، روی، استرانسیونم، آهن، فسفر، کلسیم، و عناصر سمی سرب و کادمیم را با دستگاه طیف-سنجی جذب اتمی دانشگاه تربیت مدرس به دست آوردیم. همچنین به منظور بررسی «فرایندهای دیاژنزی» نمونه هایی از خاک محل تدفین اسکلت ها نیز آزمایش شد. به سبب بالا بودن میزان عناصری چون آهن، روی، مس، منیزیم، سرب و کادمیم در خاکِ اطراف گورها بیشتر عناصر موجود در نمونه های مورد مطالعه به جز باریم و به ویژه استرانسیم تحت تأثیر فرایند دیاژنزیس قرار گرفته بود. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون lsd در نرم افزار spss انجام شد. نتایج نشان داد بین مقدار متوسط میزان عنصر استرانسیوم در همه چیزخواران و انسان تفاوت معناداری مشاهد نمی شود. متوسط مقدار این عنصر در انسان برابر با ppm 147 و در حیوان همه چیزخوار برابر باppm 171 است در حالی که بین متوسط میزان آن در انسان و حیوانات گیاه خوار تفاوت معناداری وجود دارد. مقدار آن در گیاه خواران برابر با ppm 220 است. بنابراین به واسط? نزدیک بودن متوسط مقدار این عنصر در انسان و حیوان همه چیزخوار می توان یک رژیم غذایی مختلط یعنی ترکیبی از گوشت حیوانات و گیاهان را برای ساکنین این محوطه فرض نمود. لذا مقادیر استرانسیوم نشان می دهد که جمعیت ساکن در محوطه گوهرتپه در عصر آهن در رژیم غذایی خود از تولیدات دامی نسبت به گیاهان بیشتر استفاده کرده اند و مقادیر باریوم نشان می دهد که آنان از غذاهای زمینی نسبت به غذاهای دریایی بیشتر استفاده کرده اند. بنابراین این جامعه جامعه ای دامدار بوده که به کشت گیاهانی چون جو و گندم نیز می پرداخته اند.