نام پژوهشگر: ریوف غلامی

استفاده از ماشین برداری پشتیبان در پردازش تصاویر ماهواره ای جهت شناسایی پتانسیل معدنی جنوب شرق ماسوله گیلان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده معدن و ژئوفیزیک 1389
  ریوف غلامی   علی مرادزاده

از آنجایی که عملیات اکتشافی در شرایط ریسک پذیر و سرمایه بر انجام می شود، یکی از اهداف برنامه های اکتشافی، انتخاب بهینه مناطق امید بخش و کوچک نمودن محدوده مورد مطالعه به منظور پی جویی ماده مورد اکتشاف است. یکی از راه های دسترسی به هدف فوق، استفاده از بررسی های سنجش از دور و به طور خاص استفاده از روش های شناسایی الگو در این روش خاص است که به دلیل نیاز به دقت و صحت بالای نتایج حاصله، استفاده از الگوریتم های قدرتمند و با خطای کم، ضروری به نظر می رسد. ماشین برداری پشتیبان یکی از روش های شناسایی الگو و طبقه بندی داده ها می باشد که در اوایل دهه 1990 معرفی شده و پس از آن به عنوان روشی نیرومند در حل مسائل طبقه بندی و رگرسیون مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که این روش از قدرت تعمیم دهی بالا و همچنین توانمندی خوبی در مقابله با نویز و کمبود داده ها برخوردار است. از آنجا که تا کنون از این روش نیرومند در شناسایی مناطق امید بخش اکتشافی استفاده نشده است، هدف از مطالعه حاضر استفاده از این روش در تحلیل داده های سنجش از دور در شناسایی مناطق امید بخش اکتشافی در جنوب شرق ماسوله گیلان می باشد. شناسایی الگو در اکتشاف کانسارها بر مدل سازی اندیس های شناخته شده از یک ماده معدنی استوار است و می تواند بر اساس ویژگی های استخراج شده از نمونه های آموزشی مناطق مشابهی را معرفی نماید. بنابراین در مطالعه حاضر پس از جمع آوری اطلاعات و پردازش اولیه، مناطق امید بخش اولیه ای برای پیمایش و نمونه برداری صحرایی مشخص گردید. پس از این مرحله با استفاده از نمونه های آنومال حاصل از برداشت های ژئوشیمیایی منطقه به عنوان نمونه های آموزشی، داده های ماهواره ای سنجش از دور با ماشین برداری پشتیبان به صورت نظارت شده مورد پردازش و طبقه بندی مجدد همراه با دیگر روش ها قرار گرفتند. در نهایت با جمع بندی و تلفیق نتایج حاصل از کلیه بررسی ها، 5 منطقه امیدبخش اکتشافی به ترتیب الویت و به صورت یک نقشه معرفی شده است و پیشنهاداتی نیز برای تکمیل کارها و ادامه فعالیت های اکتشافی در منطقه ارائه شده است.

پارامترهای ژئومکانیکی سنگ ها و ارتباط آن با نگارهای چاه جهت ارزیابی پایداری چاه های نفتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده معدن و ژئوفیزیک 1390
  شاهو ملکی چشمه منتش   رضا قوامی

ناپایداری دیواره چاه یکی از مهم ترین مشکلات در مبحث حفاری می باشد. این ناپایداری عموماً با پارامترهای ژئومکانیکی سازند و توزیع تنش در اطراف دیواره چاه مرتبط است. بنابراین اگر تخمین دقیقی از پارامترهای ژئومکانیکی و تنش های توزیع یافته در دیواره چاه ارائه شود، با انجام محاسبات لازم، از مشکلات ناشی از ناپایداری دیواره چاه کاسته خواهد شد. از اینرو در مطالعه حاضر هدف اصلی بر آن است تا با تعیین پارامترهای ژئومکانیکی سنگ مخزن از طریق نگارهای چاه به بررسی تأثیر این پارامترها بر پایداری دیواره چاه ها در طی فرآیند حفاری پرداخته شود. جهت انجام مطالعه حاضر از نگارهای چاه و اطلاعات حفاری چندین چاه حفاری شده در میدان دارخوین استفاده شده است. در گام اول، با بهره گیری از روابط تجربی و نگارهای مختلف پارامترهای الاستیک سنگ مخزن تخمین زده شد و با نتایج حاصل از انجام آزمایش مغزه مورد تأیید قرار گرفت. مقاومت فشاری تک محوره سنگ مخزن نیز از طریق روابط تجربی مورد تخمین قرار گرفت و با دا د ه های آزمایش مقاومت فشاری تک محوره کالیبره شد. با توجه به اینکه برای تعیین تنش های برجا، علاوه بر پارامترهای ژئومکانیکی مقدار فشار منفذی نیز مورد نیاز خواهد بود، از اینرو از طریق رابطه ایتون و برازش منحنی بر داده های نگار صوتی، مقدار فشار منفذی به صورت پیوسته محاسبه شد و نتایج حاصل از این مدل سازی با داده های تست سازند (mdt) کالیبره گردید. با انجام مطالعه بیشتر بر روی داده ها، رابطه تجربی جدیدی نیز برای تعیین فشار منفذی مخازن کربناته مورد مطالعه ارائه شد. با در اختیار داشتن پارامترهای ژئومکانیکی به دست آمده و فشاری منفذی، مقدار تنش های برجای میدان نفتی تعیین گردید و از طریق داده های هرزروی گل و روش چند ضلعی زوباک مورد تأیید قرار گرفت. علاوه بر آن جهت تنش های برجا نیز توسط نگار تصویری fms و کالیپر مشخص شد. سپس، تنش های مماسی، شعاعی و محوری روی دیواره چاه های حفاری توسط روابط کرچ تعیین گردیدند. و با استفاده سه معیار شکست موهر-کلمب، هوک-براون و موگی-کلمب پنجره بهینه وزن گل برای پایداری دیواره ی چاه مورد نظر پیشنهاد داده شد. این نتایج از طریق شکستگی های برشی مشاهده شده بر روی نگار کالیپر و گزارشات حفاری نیز مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه مطالعه نشان می دهد که از میان سه معیار شکست استفاده شده معیار موگی-کلمب توانسته نتایج قابل قبول تری را نسبت به دو معیار شکست دیگر در ارزیابی پایداری دیواره چاه ها ارائه کند.