نام پژوهشگر: باسل ادناوی

بررسی و تحلیل مناسبات جهان درون و برون در مثنوی با تأکید بر دفتر اول و دوم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  باسل ادناوی   حسینعلی قبادی

چکیده: در این پژوهش مناسبات میان دو جهان درون و برون در مثنوی مولوی بررسی و تحلیل شده است. دو جهان درون و برون، برابر است با آنچه آن را "ظاهر و باطن"، "آفاق و انفس"، "غیب و شهادت"، "روح و جسم"، "ذهن و عین" و "لفظ و معنا" می نامیم. این مفاهیم متناظر مطرح شده را که حضور برجسته و اساسی در سرتاسر مثنوی داشته و با تمام موضوعات و مضامین آن به نحوی آمیختگی دارند، در چارچوب پنج محور یا ساحت وجودی ـ شناختی و همراه با مناسبات حاکم بر آنها بررسی کردیم. این ساحت ها عبارتند از: خدا، زبان، جهان، انسان و شناخت که هر کدام به طور جداگانه تجلی یا نمودی از تجلیات آنچه پیوند میان جهان درون و جهان برون به شمار می آید، است. همچنین هم? این ساحت ها با توجه به عمق و ریش? ازلی ای که دارند، یک کل منسجم را تشکیل می دهند و تنها با بررسی وحدت وجودی که در گرو آن، هم? کثرت های جهان هستی به مرکزیت واحد خود بازگردانده می شوند، قابلیت بررسی می یابند و ابدیتِ حضور آنها عیان می شود چنانکه در ازلیت چنین بوده اند. روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است و بر بنیاد نظری? هرمنوتیک، تجزیه و تحلیل متن در چارچوب عنوان تحقیق پی جویی می شود و از طریق استقصا در مثنوی و استناد به حکایت هایی که دربردارند? مضمون بیان نسبت میان جهان درون وجهان برون و عالم ظاهر وباطن بوده اند کار تحقیق پیش رفته است. ابزار تحقیق کتابخانه ای بوده و افزون بر مثنوی، آثار حوز? عرفان نظری، زبان عرفان، وکتاب های مربوط به متن شناسی عرفانی، پای? کار قرار گرفته اند. در این پژوهش روشن شد که مولانا حکایت وجود و عدم، حرکت و سکون و ازلیت و ابدیت را با هماهنگی و زیبایی شگفت انگیزی که در بیت بیت مثنوی هر لحظه از نو خلق می شود، سروده و به نمایش می گذارد. در مثنوی دیوار حایل میان جهان درون و برون فرومی ریزد. مولانا جلال الدین با شاعریت شهود بنیاد، شگفت انگیز و بی نظیر خویش، خود رشته وتجلی گاه تمام لحظه هایی شده که هر کدام به نوب? خود بیانگر عالمی از عوالم معنا و حکایت گر پیوند میان جهان بیرون و درون است. بر این اساس روشن می شود که مولوی با قدرت توسع در نماد پردازی و با آفرینش مضامین متنوع و ساحت های گوناگون، خلاقیت خویش را در بیان پیوندهای جهان درون و جهان برون نشان می دهد و در واقع با اتصال به حقایق درون هستی موفق می شود ارتباط عمیقی میان عالم درون و برون برقرار سازد و این پیوند را در ساحت مضامین مختلفی همچون خدا، انسان، جهان،زبان و شناخت آشکار می کند.