نام پژوهشگر: طیبه سادات راستگو
طیبه سادات راستگو مصطفی گرجی
طنز، نوع ادبی و شکلی از انسان شناسی اجتماعی و انتقادی در پوششی از استهزا است که به منظور ارائه تصویری خاص از معایب و مفاسد جامعه صورت می گیرد و وظیفه انتقادی آن، بدخواهی و تمسخر نیست بلکه زشتی و فساد عمومی را نمایان می سازد و علاوه بر عملکرد انتقادی، کارکردی درمانی نیز دارد و این امر از طریق خندهای که ایجاد میکند محقق میشود؛ خندهای که از سر درد و به منظور تأمل و تفکّر است. یکی از نویسندگان معاصر که این شیوه را در نویسندگی برگزید، جلالآلاحمد است. او با صراحت و تیزبینی خاص خود، شیوهای نو در نویسندگی ایجاد کرد و در دوران خفقان بار زمانهاش، با آگاهی و جسارت تمام، لبه تیز انتقادات خود را متوجه اجتماع بیمار و معایب آن کرد. آلاحمد از «تاثیرگذارترین روشنفکران دهه30 و40»است که طنز او با ریشخند و استهزا همراه است و با طعن و کنایه جنبههای نامطلوب رفتار بشری را به چالش میکشد. پژوهش حاضر، ضمن بررسی مباحث نظری طنز به شناخت ابعاد طنز در آثار آلاحمد میپردازد. هدف این پژوهش تجزیه و تحلیل آثار آلاحمد، بخصوص آثار داستانی او، از نظر مضامین و تکنیکهای طنز است. از آن جا که آلاحمد، کاملا تحت تاثیر جریانات سیاسی و تحولات اجتماعی قرار دارد، طنزهای او عمدتاً با حوادث سیاسی وتاریخی دوران همراه است. بنابراین طنز آلاحمد بیشتر در مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه نمود پیدا میکند که در آثار اولیهی او به شکل انتقادات مستقیم همراه با طعن و تمسخر است، اما رفته رفته در کارهای بعدی شکلی منطقی و عمیق مییابد.جلالآلاحمد- طنز- حوادث سیاسی-تکنیک- ساختار