نام پژوهشگر: روح الله خزایی
روح الله خزایی علی باقر طاهری نیا
موشحات اندلس، از لحاظ ساختار، پدیده ی نوظهوری بود که نیازهای موسیقی، پیشرفت عقلانی مردم عرب، آمیزش آنها با مردم اسپانیا، زمینه های پیدایش آن را فراهم کردند. موشح سرایی در اواخر قرن سوم هجری آغاز و با وقفه صدساله، دوباره از سر گرفته شد. از این زمان تا اواخر قرن نهم، شاعرانی چند، به طور جدّی، به سرودن این نوع شعر پرداختند؛ در این میان موشح سرایانی چون عباده بن ماء السماء، عباده القزاز، ابن بقی، اعمی تطیلی، ابن رافع رأسه، ابن لبانه، ابن لبون، یحیی سرقسطی، ابن زهر، ابن مالک سرقسطی، ابن حزمون، ششتری، ابن فضل، ابن خطیب و ابن زمرک، موشحات زیبایی را خلق کرده اند. در بررسی موسیقی شعر موشحات، موسیقی بیرونی و موسیقی کناری، جلوه ای نو به شمار می روند؛ موسیقی بیرونی این نوع شعر در پرتو غنا و موسیقی به پنج نوع تقسیم می شود : 1- موشحاتی که بر اوزان خلیلی بنا شده اند 2- موشحاتی که به علت زیادی کلمه ای یا رعایت حرکتی در شمار اوزان خلیلی محسوب نمی گردند 3- موشحاتی که در آنها وحدت وزن وجود ندارد 4- موشحاتی که بر اوزان خلیلی سروده نشده اند ولی دارای وزن خاصی هستند 5- موشحاتی که وزن خاصی ندارند و به هنگام آواز، موزون می گردند. موسیقی کناری موشحات نیز بر پایه ی عدم التزام به قافیه ی واحد استوار است؛ قافیه ی در این نوع شعر، به سه نوعِ قافیه ی واحد، قافیه ی داخلی لازمه و تعدد قافیه ی داخلی، تقسیم می شود که چنین تعدد قافیه که خود بر گرفته از غنا و موسیقی است، بار موسیقایی و ضرب آهنگ گوشنوازی را ایجاد کرده است. موشح سرایان، اشعار خود را سرشار از انواع موسیقی داخلی نموده اند که در این میان، تکرار، جناس، تصدیر و لزوم ما لا یلزم به شکل زیبا و چشم نوازی جلوه گری می کنند؛ این محسنات، چنان متناسب به کار رفته اند که هر مخاطبی را به اعجاب وا می دارد. در مورد موسیقی معنوی موشحات باید گفت که هر چند هنر موشح سرایان در این زمینه، به پای دیگر انواع موسیقی شعر نمی رسد امّا نباید از ارزش و اهمیت محسناتی چون طباق، تقسیم، مراعات نظیر و تنسیق صفات، غافل بود؛ محسنات مذکور بر معنای شعر، لطفی خاص بخشیده و انسجام و هماهنگی ابیات را موجب شده است.