نام پژوهشگر: فاطمه بهزادفر
فاطمه بهزادفر سید عباس هاشمی
توانایی صورتهای مالی در خلاصهسازی اطلاعات موثر بر بازده سهام و رابطه این اطلاعات با ارزش شرکت همواره مورد توجه مدیران و سرمایهگذاران قرار داشته است. به منظور بررسی اثر برخی از اطلاعات صورتهای مالی بر قیمت و بازده سهام، هدف این پژوهش ارزیابی رابطه اجزای اقلام تعهدی و نسبتهای مالی منتخب با قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به منظور تخمین میزان تأثیر اجزای اقلام تعهدی و برخی نسبتهای مالی بر قیمت سهام نه فرضیه تدوین گردیده و از سه مدل استفاده شده است. هر مدل علاوه بر سود هر سهم شامل متغیرهایی است که می تواند در زمینه دستکاری صورت های مالی و ارزیابی رابطه سود و قیمت دارای محتوای اطلاعاتی باشد. به همین منظور در اولین مدل نسبت هایی که قابلیت آن ها برای انجام دستکاری در صورت های مالی حائز اهمیت است در نظر گرفته شده است. سپس هر کدام از این نسبت ها در سود هر سهم ضرب شده و متغیرهای مستقل مدل اول را تشکیل می دهند. در دومین مدل از اقلام تعهدی اختیاری و غیراختیاری استفاده شده است. در سومین مدل نیز نسبت های مالی منتخب به همراه اجزای اقلام تعهدی به عنوان متغیرهای مستقل لحاظ شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تخمین مدل های به کار گرفته شده، از اطلاعات مالی 137 شرکت عضو نمونه بین سال های 1380 الی 1387 و از روش داده های ترکیبی استفاده گردیده است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش تحلیل رگرسیون چند متغیره به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش بیانگر اثر معنی دار سود هر سهم و نسبت های سرمایه در گردش به دارایی، بازده دارایی، سود خالص به فروش و نسبت گردش دارایی در سطح اطمینان 95? در تبیین قیمت سهام شرکت های عضو نمونه می باشد. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد که اجزای اقلام تعهدی در این زمینه از لحاظ آماری معنی دار نیستند. این مطلب حاکی از آن است که در رابطه سود و قیمت، در نظر گرفتن کیفیت سود توسط اقلام تعهدی اهمیت زیادی را نشان نمی دهد و تغییرپذیری سود کمتر تحت تأثیر موقعیت تجاری و تصمیمات مدیر از ناحیه اقلام تعهدی قرار می گیرد. به طور کلی می توان گفت که در سطح شرکت های عضو نمونه این پژوهش سود (سود هر سهم) موثر ترین متغیر حسابداری بر ارزش شرکت است و همچنین هر چه یک مدیر در دارایی های جاری کمتر سرمایه گذاری کند بر قیمت سهام اثر بهتری خواهد داشت.
فاطمه بهزادفر حسین اسکندری
چکیده این پژوهش به بررسی رابطه عوامل فردی و اجتماعی در بروز آزار جنسی زنان شاغل شهر تهران می پردازد. جامعه آماری این پژوهش زنان شاغل 21 تا 37 سال که در طی 12 ماه گذشته در معرض آزار جنسی قرار گرفته بودند در شهر تهران انجام شد و گروه نمونه بر روی120 نفر از زنان شاغل همین جامعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. در این مطالعه آزمودنی ها به سه ابزار ، آزمون تجربه جنسی (seq، فیتز جرالد، 1988)، آزمون تجدید نظر شده پنج عامل بزرگ شخصیت (neo-pi-r ، مک کری و کاستا،1992) و آزمون تجربه روابط نزدیک (ecr، برنان و والر فرالی،0020) پاسخ دادند و به منظور سنجش عوامل اجتماعی، به صورت چند گزینه ای به جز پایگاه شغلی در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل رگرسیون و آزمون f استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای پیش بین روان رنجورخویی(%75/4) ، برون گرایی با (%0.51)، توافق جویی با (%3.718) ، وظیف شناسی با (%0.11)و گشودگی به تجربه با (%0.64) ، واریانس مربوط به شخصیت را تبیین می کند که عاملهای روان رنجورخویی، برون گرایی و توافق جویی با آزار جنسی رابطه معناداری دارند اما درعامل های وظیفه شناسی و گشودگی به تجربه با آزار جنسی رابطه معناداری یافت نشد. متغیر پیش بین سبک ناایمن اضطرابی با (1.702%) و سبک ناایمن اجتنابی با (%0.98 )واریانس مربوط به سبک دلبستگی را تبیین می کنند که هر دو سبک دلبستگی با آزار جنسی رابطه معناری دارند. متغیرهای پیش بین مربوط به عوامل اجتماعی که عبارتد از سن با (2.29%)، میزان درآمد با (1.219%)، پایگاه شغلی با (0.59%) ، سابقه کاری با (0.48% )، وضعیت تاهل با (0.68%)، و میزان تحصیلات با (0.39%) واریانس های مربوط به داده-های جمعیت شناختی را تشکیل می دهند که با آزار جنسی رابطه معناداری دارند. واژگان کلیدی: آزار جنسی، زنان، محیط کار