نام پژوهشگر: آتنا ریحانی

مقایسه اندیشه های ناصر خسرو در دیوان با آرای فلوطین در آثار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1389
  آتنا ریحانی   مرتضی محسنی

ناصرخسرو به عنوان شاعر و روشنفکر و متکلمی اسماعیلی در برهه ای از تاریخ ایران می زیسته که به تدریج موج خرد گرایی که دستاورد آن توجه به علوم و فلسفه ی یونانی بوده رو به افول می نهاده است و ساحت فکری عصر را برای گرایشات عرفان مدار می گشوده است. با وجود این که آثار فلسفی، یونانی به تدریج از جامعه ی فکری ایرانی طرد می شد، آن بخش از میراث فلسفی یونانی که ساختاری عرفانی داشتند و با فرهنگ دینی و عرفان گرای در حال رشد ایرانی هم خوانی داشتتند، توانست جایگاه خود را حفظ کند و در میان آثار روشنفکران نفوذ یابند. مکتب نوافلاطونی ،از جمله مکاتب یونانی بوده که به علت ساختار عرفان گرای خود در همان قرون نخستین تمدن ایرانی اسلامی جایگاهش را در فرهنگ ایران به عنوان یکی از منابع فکری الهام بخش مستحکم ساخت. از این رو قرون پنجم و ششم که سده های رشد و نضج فرهنگ خرد بنیاد و عرفان گرای ایرانی بود، مصادف بود با گرایش متفکران و عرفای ایرانی به اندیشه های یونانی و در عین حال نفی و ابراز انزجار از دانش یونانی. در این پایان نامه سعی شده است تا از طریق مقایسه ی شباهت ها و تفاوت های اندیشه های ناصرخسرو در دیوان با فلوطین ، موارد تأثیر پذیری حکیم یمگان از مکتب نوافلاطونی نشان داده شود.و با تفکیک عناصر نوافلاطونی از اسلامی موارد تأثیر پذیری وضوح بیشتری یابد. هم چنین در کنار این موارد، تناقضات فکری موجود در دیوان ناصرخسرو در هر مورد به تفکیک بیان و تحلیل شود.